خبرگزاری دفاع مقدس – اکبر صفرزاده: جشنواره سی و دوم فیلم فجر در حالی به کار خود ادامه میدهد که همه بضاعتش تا کنون فقط چند فیلم خوب و تماشاگر بوده و نتوانسته مخاطبانی که به عنوان تماشاگرعادی یا منتقد یا خبرنگار به سینماها میروند را راضی کند. اغلب مخاطبان از فیلمهای به نمایش در آمده در جشنواره فیلم فجر ناراضی هستند.
با انتخاب دکتر ابراهیم داروغه زاده به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر و انتخاب جلیل اکبری صحت به عنوان مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر و سوابقی که این دو بزرگوار در مدیریت فرهنگی داشتند انتظار میرفت که جشنواره سی و دوم با قدرتی بسیار بهتر و قوی تری کار خود را انجام دهد اما عملا این اتفاق نیافتاد و از همان ابتدای جشنواره مشکلاتی از قبیل عدم صدور کارت برای بسیاری از خبرنگارها، گم کردن کارت تعدادی از منتقدها، رفتار زشت و زننده مسئولین برج میلاد و همین طورعدم پاسخگویی روابط عمومی در مورد مشکلات به وجود آمده پوشش درست و صحیح اخبار جشنواره را با اختلال همراه کرد.
انقلاب اسلامی ایران با روحیه حمایت از مستضعفین و رویکرد به جوانان و استعدادهایی که در بین آنها است شکل گرفته و تا کنون که سه دهه از تاریخ وقوع آن میگذرد به کار خود ادامه داده است. نسلی که در سال ۱۳۵۷انقلاب کرد نسلی بود جوان که خود را درگیرودار نامهای بزرگ و اربابان ثروت میدید، کسانی که بر امکانات و ثروت این مملکت چنبره زده بودند و اجازه ورود به نسل جوان را نمیدادند، نسل انقلاب با انقلابی که در سال ۱۳۵۷ رقم زد طوماراربابان ثروت و شهرت و کسانی که میخواستند تا ابد صاحب ثروت و قدرت این مملکت باشند را در هم پیچاند.
با وقوع انقلاب اسلامی راه ورود جوانان مستعد به عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی و سیاسی باز شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از کسانی که در سینمای قبل از انقلاب فعالیت میکردند از ایران رفتند و سینمای ایران به عنوان مهمترین و تاثیرگذارترین ابزار فرهنگی کشور با خلاء نیروی انسانی مواجه شد.
جشنواره فیلم فجر در دهه شصت شروع به کار کرد و با رویکرد حمایت از نیروهای جوان و خوشفکر و مستعد کار خود را ادامه داد و در این کارموفق شد. کارگردانهای صاحب نام بزرگی چون ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی، احمدرضا درویش وغیره محصول آن نگاه و آن تفکر است. اگر ما امروز چند کارگردان داریم که میتوانیم به وجود آنها ببالیم ازتصدق سر کسانی است که برای حمایت از جوانان تصمیمات جدی گرفتند و پای تصمیمشان ایستادند.
متاسفانه جشنواره فیلم فجر در گذر زمان دچار دگرگونی و استحاله شد وآن اصالت و هویت اصلی خودش را از دست داد. این جشنواره به تدریج تبدیل شد به یک مهمانی بیهویت با میزبانی نامعلوم. میزبانی که اگر مهمان صاحب نام در مهمانیاش داشته باشد راه میرود و چپ و راست پز آن را میدهد و اگر مهمان صاحب نام در مهمانیاش حضور نداشته باشد راه میرود و اهالی فرهنگ و هنر را جاسوس و منافق و جیره بگیر میخواند!
جشنواره فیلم فجر در آرمانیترین شکل خود باید به سمتی برود که محملی شود برای کشف استعدادهای جوان و کسانی که تازه وارد سینما میشوند. اگر آرمانهای جمهوری اسلامی دفاع از مستضعفین و امید به جوانان و آینده است لازم است که دولت در راه این آرمان تا جایی که میتواند هزینه کند و هر سال تعدادی جوان مستعد و هنرمند را به فرهنگ و هنر این مملکت تقدیم کند.
جشنواره فجر فجر اگر قرار است که در راستای اهداف انقلاب گام بردارد باید سکوی پرتابی باشد برای بینام و نشانها. این جشنواره باید محملی شود برای کارگردانهای اول و دوم، بازیگران اول و دوم، فیلمنامه نویسان اول و دوم و همه عواملی که برای بار اول و دوم در یک فیلم سینمایی حضور مییابند ولازم است که از کار آنها و استعداد آنها حمایت شود.
متاسفانه جشنواره در طول سالیان اخیر راه دیگری را در پیش گرفته و به جای حمایت از جوانان مستعد سعی کرده است که کمبودها و کم کاریها و بیهویتی خود را پشت سر افراد صاحب نام و مشهور مخفی کند. این جشنواره هیچگاه از خود نپرسیده است که علت حضور فرد شناخته شده و صاحب نامی مثل احمد رضا درویش در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر چیست؟ علت حضور حاتمی کیا در بخش سودای سیمرغ چیست؟ آیا حاتمی کیا میخواهد جایزهای که بیست سال پیش گرفته است را دوباره بگیرد؟ آیا بهتر نیست برای کارگردانهای صاحب نام این مملکت یک جشنواره بین المللی جدی برگزار و بستری فراهم شود تا این بزرگان با بهترین کارگردانهای سینمای دنیا به رقابت بپردازند؟ آیا بهتر نیست با دعوت از فیلمسازان درجه یک دنیا بخش بین الملل جشنواره را تا بالاترین سطح ممکن بالا ببریم و با حضور بهترینهای سینمای دنیا در بخش داوری جایزه این بخش را به جایزهای فوق العاده معتبر تبدیل کنیم و اندازه کارگردانهای صاحب نام خودمان را در بخش بین الملل با یک متر واقعی و درست بسنجیم؟
درراستای سردرگمی و بیهویتی جشنواره فیلم فجر، سی و دومین دوره برگزاری آن اتفاق عجیب و خنده داری را تجربه کرده که ذکر آن خالی از لطف نیست. این اتفاق بدین شرح است که خانم نرگس آبیار کارگردان جوان و خوش ذوق سینما بدون کمک دولت فیلمی در خور توجه و بسیار خوب به نام «شیار ۱۴۳» را تولید میکند و آن را به دفتر جشنواره میفرستد اما هیات انتخاب این فیلم را برای حضور در جشنواره فیلم فجر مناسب نمیداند و مهر باطل بر ان میزند. تلاشها و رایزنیهای تهیه کننده و کارگردان باعث میشود که نظر هیات انتخاب عوض و این فیلم در بخش سودای سیمرغ پذیرفته شود و به نمایش دربیاید. نمایش این فیلم در سالنهای سینما با استقبال بسیار خوب تماشاگران و منتقدان مواجه شد و در صدر آرائ انتخابهای مردمی قرار گرفت.
ابراهیم حاتمی کیا پس از دیدن شیار ۱۴۳ در جمع خبرنگاران حاضر شد وگفت: «شیار ۱۴۳» فیلمی بسیار عالی زیبا و تاثیرگذار از آب درآمده بود. به نظرم حیا و نجابت عوامل این فیلم در خود فیلم منعکس شده است. من غیر از خانم زارعی و شادمان فر و فیلمبردار فیلم فرد دیگری را در این جمع نمیشناسم؛ اما فیلم آنها به گونهای ساخته شده است که بسیار حرفهای و قابل توجه است و ذهن مخاطب ایرانی را درگیر خود میکند. بسیار دلم میخواست که من هم سهمی در این فیلم داشتم.
ابراهیم حاتمیکیا با تقدیم فیلم «چ» به «شیار ۱۴۳» ادامه داد: مسوولان سینما و جشنواره فجر باید پاسخگو باشند که چه خوابی بر دوستان رخ داده که ابتدا نتوانستند فیلم «شیار ۱۴۳» را در جشنواره فجر تحمل کنند تا کار به جایی برسد که برای حضور آن در جشنواره لابی کنند. من واقعا نمیفهمم که این فیلم باید چطور میبود تا انتخاب شود. آنها یا خواب دیدهاند یا وقتی فیلم را میبینند در احوالات دیگری بودهاند وگرنه بعید است که این فیلم از زیر دست آنها رد شده باشد.
وی با اعتراض شدید به عدم ورود ابتدایی «شیار ۱۴۳» به بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر گفت: این روند باید آسیبشناسی شود و آن دوستان باید پاسخگو باشند. من پاسخ این اعتراض را از مسئول جشنواره فجر میخواهم. این چه ترکیبی در هیئت انتخاب است که به چنین انتخابی منجر میشود.
حاتمی کیا تصریح کرد: شاید بگویند حق هیات انتخاب است که هر فیلمی را انتخاب کند، اگر حق آنهاست که انتخاب کنند و این فیلم را به جشنواره نفرستند باید بگویم که وای بر این سینما. «شیار ۱۴۳» مظلومانه و بدون حمایت و با این کیفیت خوب ساخته شد و حرفی زد که همه ما را متاثر کرد، وقتی از پای فیلم بلند میشویم حالمان خوب است. من سر این فیلم خیلی گریه کردم، اما وقتی از سالن بیرون آمدم، احساس میکنم شادابم و حالم خوش است و همین باعث شد که «چ» را تقدیم به این فیلم کنم. این فیلم فراتر از سیمرغهای ماست و من اصلا قائل به این نیستم. با سیمرغ نمیشود پاسخ این فیلم را داد، بسیاری مرغهای دیگر نیاز داریم تا این پرواز رانشان دهیم.
اعتراض ابراهیم حاتمی کیا نسبت به رای هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر به مذاق علی معلم خوش نیامد و باعث شد که او جواب تند و تیزی را علیه ابراهیم حاتمی کیا منتشر کند. متن این جوابیه به شرح زیر است؛ با توجه به حضور رسمی فیلم «شیار ۱۴۳» در بخش مسابقه جشنوارهٔ فیلم فجر انگیزه گفتههای آقای ابراهیم حاتمیکیا (که در اجرای نمایشهای اینچینی در جشنوارهٔ فجر سابقه دارند) برای ایجاد یک جبههٔ جدید در موقعیت ملتهب سینمای ایران، پرسش برانگیز و پاسخساز است.
ضمن ابراز تاسف از این بیانات قیم مابانهٔ تبلیغاتی و سوزناک ایشان دربارهٔ هیات انتخاب فیلم فجر به احترام دست اندرکاران فیلم «چ»، جشنوارهٔ فیلم فجر و خانواده شهدا پاسخ سخنان ایشان را به بعد از اتمام جشنواره موکول خواهیم کرد. برای فیلم ایشان و همه یارانشان دریافت جوایز آنی و آتی را آرزومندیم.
برپایه این گزارش، باید افزود که فیلم شیار ۱۴۳ یک از فیلمهای دفاع مقدسی جشنواره سی و و دوم است که پس از به نمایش درآمدن در سینماهای مردمی در صدر آرائ مردمی قرار گرفت. ابراهیم حاتمی کیا به عنوان بهترین کارگاردان سینمای دفاع مقدس وظیفه دارد از فیلمی دفاع مقدسیکه توسط یک کارگردان جوان ساخته شده و اکنون بر صدر آرائ مردمی نشسته است حمایت کند. کار ایشان هم دفاع از دموکراسی وهم دفاع از سینمای دفاع مقدس و هم دفاع از استعدادهای جوان است شما از چه دفاع میکنید آقای معلم؟