کشورهاي جهان و مجامع بينالمللي نسبت به تجاوز عراق، چه واکنشي نشان دادند؟ آيا واکنشها معقول و عادلانه بود؟ بيشتر به نفع عراق بود يا ايران؟
در مجموع کشورها و مجامع بينالمللي عمدتاً و غالباً مشي بيتفاوتي ظاهري، با جهتگيري واقعي به نفع عراق را دنبال کردند. براي نمونه، به اختصار به مواضع و برخوردهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامي و دولت ايالات متحده امريکا، اشاره ميشود:
الفـ شوراي امنيت سازمان مللشوراي امنيت به موجب بند 1 ماده 24 منشور سازمان ملل، مسووليت اوليه حفظ صلح و امنيت بينالمللي را به عهده دارد: «به منظور تأمين اقدام سريع و مؤثر از طرف سازمان ملل متحد، اعضاي آن مسووليت اوليه حفظ صلح و امنيت بينالمللي را به شوراي امنيت واگذار و موافقت ميکنند که شوراي امنيت در اجراي وظايفي که به موجب اين مسووليت به عهده دارد، از طرف آنها اقدام نمايد.» در اجراي اين مسووليت، بر اساس ماده 39 منشور «شوراي امنيت وجود هر گونه تهديد عليه صلح، نقض صلح و يا عمل تجاوز را احراز و توصيههايي خواهد نمود يا تصميم خواهد گرفت..» آيا شوراي امنيت سازمان ملل به اين وظايف خود در قبال جنگ ايران و عراق عمل کردهاست؟
با وجود اين که تجاوز عراق به ايران، کاملاً محرز بود؛ اما شوراي امنيت سازمان ملل در اولين واکنش خود در 23 سپتامبر 1980 (1 /7/ 1359) يک روز پس از آغاز جنگ، در بيانيهاي رسمي از ”احراز تجاوز” عراق به ايران خودداري کرد و آن را ”وضعيت” ناميد. شورا حتي ”درگيري مسلحانه” در مرزهاي دو کشور را در حد ”نقض صلح” و ”تهديد عليه صلح” هم ندانست تا با توسل به مواد 41 و 42 منشور «به اقدامي که براي حفظ و اعاده صلح و امنيت بينالمللي ضروري است، مبادرت کند» و با تشکيل نيروهاي ملل متحد، وضعيت گذشته را اعاده کند. به اين ترتيب، شوراي امنيت، عملاً مواد فصل هفتم منشور در مورد «اقدام در موارد تهديد عليه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز» را ناديده گرفت. با اين حال، شورا نميتوانست از تصميمگيري در مورد جنگ ايران و عراق طفره برود، لذا در 28 سپتامبر 1980 (6/7/ 1359) نخستين قطعنامه خود، يعني قطعنامه 479 را صادر کرد. در اين قطعنامه، شوراي امنيت از دو کشور درگير خواست: «1.. بلافاصله از توسل بيشتر به قوه قهريه بپرهيزند و اختلافات خود را مسالمتآميز، و بر طبق اصول عدالت و حقوق بينالمللي حل نمايند. 2.. هرگونه پيشنهاد ميانجيگري و سازش با توسل به سازمانهاي منطقهاي را که ميتواند اجراي تعهداتش بر اساس منشور ملل متحد را تسهيل نمايد، بپذيرند.»
در قطعنامه همچنين از کليه کشورهاي عضو خواسته شدهبود «نهايت خويشتنداري را مراعات نمايند و از هر عملي که ممکن است منجر به تشديد برخورد شود، خودداري کنند.»
همان گونه که از مفاد قطعنامه برميآيد، هيچ اشارهاي به تجاوز عراق يا نقض تماميت ارضي ايران نشده، پيشنهاد آتش بس نداده و از نيروهاي متجاوز خواسته نشده است که سرزمينهاي اشغالي را ترک کنند. در اين قطعنامه، تنها از ايران و عراق خواسته شدهاست که از استفاده بيشتر از زور خودداري کنند که در واقع، مفهوم آن چنين است که نيروهاي عراقي همچنان مناطق اشغالي را تحت کنترل داشته باشند و نيروهاي ايران از حمله براي بازپسگيري سرزمينهاي اشغالي بپرهيزند.
بـ سازمان کنفرانس اسلامي با آغاز جنگ ايران و عراق، به پيشنهاد اندونزي و ليبي در 26 سپتامبر1980 (4 /7/ 1359) به منظور بررسي جنگ، اجلاس فوقالعاده وزيران خارجه کشورهاي عضو کنفرانس در نيويورک برگزار شد. در اين اجلاس، کميتهاي به عنوان کميته حسن نيت متشکل از سران 9 کشور تشکيل شد که رياست آن به عهده «ضياءالحق» رئيس جمهور پاکستان و مقر آن در جده بود. اين کميته به بررسي جوانب مساله جنگ پرداخت. اين هيات پس از مسافرت به ايران و عراق با رهبران دو کشور مذاکره و گفتگو1 کرد. صدام در مذاکره با اين هيئت اظهار داشت که حاضر به اجراي يک آتشبس يک طرفه است (وي قبلاً نيز اين مساله را در سخنراني خود که در رسانههاي عراق منعکس شد، اعلام کرده بود) و اعلام کرد که حاضر است آن را تحت نظارت هر سازماني که مورد موافقت ايران باشد به اجرا درآورد. به دنبال آن دولت عراق متن پيشنهادي خود را در اين مورد که حاوي چند بند بود اعلام کرد. در مقدمه اين متن آمده بود که دولت عراق با توجه به اين حقيقت که در موقعيت برتر نظامي است، در سپتامبر 1980 آمادگياش را براي آتشبس در صورتي که ايران موافق باشد، اعلام ميدارد. پس از اين مقدمه عراق شرايط خود را براي برقراري آتشبس به اين صورت اعلام کرد:
1. توقف هر گونه عمليات نظامي در هوا، دريا و زمين از جانب ايران عليه نيروهاي عراقي؛
2.توقف بيانيههاي مداخلهجويانه که مغاير با آتشبس باشند و توسل به مذاکره توسط رهبران مسوول سياسي نظامي ايران؛
3ـ کاهش تمرکز نظامي در نقاط تماس بين طرفين در مرزها.
مسوولان ايران نيز در ديدار با هيات فوق، براي قبول آتشبس دو شرط قائل شدند:
1. عقبنشيني سربازان عراقي از ايران؛
2. وعده عراق مبني بر عدم مداخله مستقيم و غير مستقيم در امور داخلي ايران.
لازم به توضيح است که در اين زمان هزاران کيلومتر از خاک و تعدادي از شهرها و روستاهاي ايران در اشغال سربازان عراقي بود.
اين هيات گزارش گفتگوهاي خود را به اجلاس فوقالعاده در نيويورک که يک ماه بعد در اول اکتبر 1980 براي شنيدن و بررسي گزارش هيئت تشکيل شدهبود، ارائه داد.
اجلاس مذکور، ضمن استماع گزارش دبير کل درباره هيات حسن نيت و همچنين سخنراني ضياءالحق و نمايندگاني از ايران و عراق اعلام داشت:
- «کنفرانس وزراي خارجه اسلامي در نيويورک، توصيه ميکند که هيات به کوششهاي خود ادامه دهد و توصيه ميکند که اين نشست تا رسيدن به يک نتيجه مطلوب و جلوگيري از خونريزي مسلمين، استمرار يابد.»
يک ماه پس از آغاز جنگ در 28 /7/ 1359 «حبيب شطي» دبير کنفرانس به ايران آمد و در ديدار با امام خميني(س) نظر ايشان را درباره ورود هياتي از کنفرانس اسلامي براي بررسي جنگ جويا شد. حضرت امام(س) در پاسخ به حبيب شطي فرمودند: «براي رسيدگي به جنايات صدام، آمدن به ايران مانعي ندارد.»
جـ مواضع و اقدمات امريکا در قبال تجاوز عراق
امريکاييها ضمن توصيه به شوروي مبني بر عدم مداخله در جنگ ايران و عراق، سه مساله اساسي را در پيامد حمله عراق پيگيري ميکردند:
1. حمله عراق باعث آزادي جاسوسان امريکايي شود.
2. ايران براي بازداشتن عراق از ادامه تجاوز، ضمن برآورده کردن خواستههاي امريکا از اين کشور، درخواست کمک کند.
3. ايران با زير پا گذاشتن برخي اصول انقلابي خود، در مجامع رسمي بينالمللي حضور يابد و به قواعد آنها تن دهد. امريکا براي تحقق اين امر در ظاهر به اصطلاح بيطرفي فعال را دنبال ميکرد و از سوي ديگر سعي داشت ايران را از دستزدن به انسداد تنگه هرمز ـ که تنها امکان اعمال فشار ايران بر نظام بينالمللي براي بازداشتن از هجوم بيشتر عراق بود ـ بازدارد.
اين در حالي بود که امريکا نظارهگر پيشروي عراق بود و وقتي در هفته دوم جنگ، عراق را در دستيابي کامل به اهداف خود ناتوان ديد به جاي پيشنهاد عقبنشيني، تنها خواستار آتشبس آن هم از طريق کشورهاي منطقه يا کنفرانس اسلامي و سازمان ملل شد.
گزيدهاي از اظهارات مقامات امريکايي در آغاز تجاوز عراق:
کارتر، رييس جمهور امريکا: جنگ ايران و عراق ممکن است به آزادي گروگانهاي امريکايي منجر شود. از طرفي اين جنگ ميتواند ايران را در مورد لزوم صلح و قبول قوانين بينالمللي متقاعد سازد. خبرهاي رسيده از ايران حاکي است که اشتياق شديدي در ايرانيان براي حل اختلافاتشان با ما ديده ميشود.
ادموند ماسکي، وزير امور خارجه امريکا: اگر ايران بخواهد تعهد و نقش کامل خود را در جامعه ملل ايفا کند، بايد نخست گروگانهاي امريکايي را آزاد کند. رهايي گروگانهاي امريکايي به تحريمهاي بينالمللي عليه ايران و انزواي ايران در صحنه پايان ميدهد و آثار انساني گوناگوني به جاي خواهد گذاشت. امريکا آماده است به محض آزادي گروگانها، بر اساس احترام متقابل و برابري، کليه مسائل حل نشده و سوء تفاهمهايي را که ايران و امريکا را از هم جدا ساخته است، مورد رسيدگي قرار دهد.
سخنگوي دولت امريکا: امريکا نه نقشي در اين درگيريها داشته و نه درصدد ميانجيگري برآمده است.
سخنگوي دولت امريکا: ايالات متحده بر تصميم خود مبني بر عدم فروش قطعات يدکي تسليحاتي به ارتش ايران استوار است... دولت امريکا اطلاعي از تحول اوضاع جنگ ندارد.
راديو امريکا: امريکا قصد ندارد در اوضاع ايران و عراق دخالت کند و کما کان موضع بيطرفي اتخاذ خواهد کرد.
برژينسکي، مشاور امنيت ملي امريکا: اکنون بايد کاري کرد که مدارس دوباره به صورت سنگر مبارزه عليه رژيم ارتجاعي ]امام[خميني درآيد. بايد دانشآموزان و حکومت پاسداران را رو در روي هم قرار دهيم. آن وقت همان بلايي را که آنها سر شاه آوردند، سر خودشان خواهيم آورد.
رييس جمهور امريکا: امريکا آزادي عبور کشتيها از تنگه هرمز را اصل اساسي ميداند... ايالات متحده امريکا در اين زد و خوردها مداخله نخواهد کرد و به شوروي نيز توصيه ميکند که از دخالت خودداري ورزد.
ادموند ماسکي، وزير امور خارجه امريکا: ايالات متحده در حال مشورت با متحدين خود در مورد ايجاد يک نيروي دريايي در صورت مسدود شدن خليجفارس است... هم روسها و هم ما ميدانيم اين اوضاع به سود هيچ کس نيست و هر دو برآنيم راهي براي پايان آن بيابيم.
کارتر: لازم است راههاي آبي.. خليجفارس، به خصوص تنگه هرمز که ايران و عمان را از هم جدا ميسازد، باز بماند... امريکا براي بازماندن راه آبي خليج فارس با ساير کشورها تماسهايي گرفته است.
ادموند ماسکي، وزير امور خارجه امريکا: تأکيدهايي در مورد بيطرف بودن شوروي در جنگ کنوني ايران و عراق دريافت کرده، اما هنوز تعهد معيني از شوروي در مورد حمايت از ابتکارهاي عملي سازمان ملل متحد براي پايان دادن به درگيري دريافت نکرده است.
وزير امور خارجه امريکا در ملاقات با وزراي کشورهاي غربي از جمله «لرد کارينگتون» درباره امکان ايجاد يک نيروي دريايي مشترک براي مراقبت از حرکت کشتيها در خليجفارس بحث کرد.
کريستوفر، معاون وزير امور خارجه امريکا: ايالات متحده و کشورهاي همپيمان عربي، تلاش ميکنند تا در صورت بسته شدن راه آبي هرمز، تدابير لازم را اتخاذ کنند.
کارتر: احتمالاً موضوع احتياجات ايران به لوازم يدکي نظامي در مذاکره آزادي گروگانهاي امريکايي گنجانده خواهد شد... امريکا در جنگ ايران و عراق دخالتي نداشته و نخواهد داشت.
سخنگوي پنتاگون: امريکا نيروهاي نظامي خود را در خليجفارس گسترش ميدهد. از جمله ناوهاي حامل 20600 تفنگدار دريايي امريکا که اکنون در منطقه مستقر شدهاند.
روزنامه نيويورک تايمز: تصميمي مبني بر تهيه سپاه 200 هزار نفري و 100 هزار سرباز ذخيره براي عمليات فوقالعاده در منطقه، اتخاذ شدهاست و جزيره «ديهگو گارسيا»، پايگاه نظامي امريکا تقويت ميشود.
نماينده امريکا در سازمان ملل: اگر عراق از امريکا کمک بخواهد هر گونه امکانات نظامي را در اختيار عراق قرار خواهد داد.
استاکمن، سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا: ما همصدا با ساير کشورها، خواستار آتشبس هستيم؛ اما کيفيت و شرايط اين آتشبس بايد مورد بحث قرار گيرد.
کريستوفر، معاون وزير امور خارجه امريکا: اتحاد جماهير شوروي ميداند که ايالات متحده در صورت دخالت آن کشور، ساکت نخواهد نشست.
وزير خارجه امريکا به طور جداگانه با معاون وزارت خارجه عمان و وزراي خارجه بحرين، پاکستان و مصر که براي شرکت در جلسات مجمع عمومي سازمان ملل به نيويورک رفتهاند، ديدار و تبادل نظر کرد و گفت: امريکا منتظر نتايج ميانجيگري کنفرانس اسلامي و سازمان ملل متحد است.
معاون سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا: امريکا مثل کشورهاي ديگر جهان، خواستار آتشبس فوري بين دو کشور است. شرايط و چگونگي برقراري آن منوط به مذاکرات و توافقهايي است که بين ايران و عراق انجام خواهد گرفت.
کارتر: اگر به جنگ جمهوري اسلامي و عراق پايان داده نشود، به زدوي تبديل به بحران بزرگي براي جهانيان خواهد شد.
ادموند ماسکي، وزير امور خارجه امريکا، در مقر سازمان ملل با سعدون حمادي وزير خارجه عراق ملاقات کرد و از ايران براي ديدار مشابهي دعوت به عمل آورد. وي بار ديگر بيطرفي امريکا را مورد تأکيد قرار داده، افزود بيطرفي به معناي بيتفاوتي نيست.
ماسکي در ملاقات با سعدون حمادي، وزير امور خارجه عراق، پايان منازعات ايران و عراق را در اسرع وقت خواستار شد و از طرفين خواست بدون هر گونه شرايط قبلي، با يکديگر سر ميز مذاکره بنشينند...