انس با قران هدیه ای از اسارت/ برای 450 نفر یک جلد قرآن داشتیم

هیچ کتاب ادعیه ای در اردوگاه نداشتیم، ولی به کمک کسانی که دعاهای مختلف را حفظ بودند، آنها را به صورت مکتوب در می آوردیم و بین بچه ها پخش می کردیم.
کد خبر: ۱۱۱۳
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۵ - 16July 2013

انس با قران هدیه ای از اسارت/ برای 450 نفر یک جلد قرآن داشتیم

خبرگزاری دفاع مقدس: سبک زندگی اسرا در دورانی که در اردوگاه های عراق به سر می بردند می تواند برای نسل جوان بسیار مفید واقع شود. قرار گرفتن ماه مبارک رمضان در تابستان مانند روزهای جنگ فرصت مناسبی است تا به این مسئله پرداخته شود.

"شعاع الدین فلاح دوست"  آزاده ی 8 سال دفاع مقدس در گفت وگوی اختصاصی  با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس، اظهار داشت: در ماه مبارک رمضان همانند ماه های دیگر آداب و اعمال خاصی داشتیم که اسرا سعی می کردند آنها را به بهترین نحو انجام دهند. اعمال این ماه نیز با وجود محدودیت های فراوان و با کمترین امکانات در اردوگاه برگزار می شد.

فلاح دوست ادامه داد: به اصرار اسرا توانستیم، 1 جلد قرآن کریم را وارد اردوگاه 450 نفره کنیم. در ماه مبارک رمضان علاقه و انس اسرا به کتاب خدا بیشتر می شد و لذا بچه ها اجازه نمی دادند قرآن یک لحظه بسته باشد یا روی زمین بماند. در طی شبانه روز نیز بارها آن را تلاوت می کردیم. ما هیچ کتاب ادعیه ای در اردوگاه نداشتیم، ولی به کمک کسانی که دعاهای مختلف را حفظ بودند، آنها را به صورت مکتوب در می آوردیم و بین بچه ها پخش و در شب های قدر آنها را قرائت می کردیم.

وی افزود: در طول شبانه روز 2 وعده غذا به اسرا می دادند که باید آنها را برای  سحر و افطار کنار می گذاشتیم. هر چند کمیت غذاها بسیار پایین بود؛ اما اسرا به ناچار با این وضع کنار آمده بودند. پس از آنکه تعدادی از اسرای ایرانی مسئولیت طبخ غذا را برعهده گرفتند، کیفیت آن نسبت به قبل بهتر شد. به عنوان مثال عراقی ها به هر اردوگاه هفته ای 1 کیسه چای می دادند که باید بین 50 نفر تقسیم می شد؛ لذا پس از صرف چای باید تفاله های آن  را خشک می کردیم و برای وعده های بعدی از آن استفاده می کردیم.

این آزاده دفاع مقدس ضمن اشاره به شب های قدر در اردوگاه های عراقی گفت: در اردوگاه برگزاری مراسم جمعی ممنوع بود، لذا با وجود اینکه عراقی ها اجازه برپایی مراسم را به ما نمی دادند، اما به صورت انفرادی یا گروه های کوچک گوشه ای نشسته و قرآن و دعا می خواندیم. کسانی که توانایی قرائت قرآن و ادعیه را داشتند این مسئولیت را برعهده می گرفتند.

وی با اشاره به زمان اسارت و آزادی خود، ادامه داد: 29 مرداد ماه 1367 بعد از آتش بس به اسارت رژیم بعث عراق در آمده و 22  شهریور ماه 1369 آزاد شدم. در این مدت نیز در اردوگاه تکریت، کمپ 19، در کنار 450 نفر که اسممان در لیست مفقودین بود، حضور داشتم.

فلاح دوست با بیان اینکه در این مدت عراقی ها اجازه ی رفتار ناشایست و شکنجه را نداشتند، خاطر نشان کرد: با مدیریت اسرای ارشد ایرانی این امر محقق شد و دلیل آن نیز شکنجه یک افسر ایرانی به دست سرباز عراقی بود. اولین روزی که ما را به اردوگاه تکریت فرستادند، پس از شکنجه افسران ایرانی، دست به اعتصاب غذا زدیم که همان روز فرمانده ی عراقی وارد اردوگاه شد و با ارشد اسرا به مذاکره نشست و اعتراض ما را در رابطه با سرباز عراقی  پذیرفته شد.

وی با بیان شیوه های دیگر شکنجه اسرای ایرانی توسط جاسوسان عراقی در شب های قدر، تصریح کرد: آنها اگر می خواستند اسیری را شکنجه بدهند، با وجود جاسوس هایی که در اردوگاه بین اسرا داشتند با ضرب و شتم آنها، عراقی ها به اهداف خود دست می یافتند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار