برايان وود، عضو جنبش همبستگي بينالمللي
«درنورديدن مرزهاي ملي به قصد مبارزه براي زندگي بيگناهاني که در چنگال ستمگران اسيرند.»
اين بزرگترين درسي بود که راشل کوري پس داد. او در روزهاي اقامت در رفح، معناي اين بند از بيانيه دادگاه جنايتکاران جنگي نورمبرگ (1950) را بهخوبي ميفهميد که: «انسانها تکاليفي جهاني دارند که مقدم بر تعهدات ملي آنهاست.» و اعتقاد به اين اصول وي را تشويق کرد تا جسمش را در راه دفاع از خانه آوارگاني فقير، مقابلد بولدوزر شصت تني کاترپيلار آمريکايي قرباني کند.
بعد از مرگش اگر چه دولتها سکوت کردند و رسانهها و مطبوعات خاموش ماندند، خوانندگان و شعرايي همچون ظهيرحماد و ديويد روويکس از شجاعت و ايثار او سرودند و خواندند به زباني که اندوه را در دل بيننده و شنونده بيدار ميکند. چشمگير تر از همه، غليان عواطف فلسطينيان رفح و ساير نقاط اين سرزمين پايمال شده بود. دو مراسم ختم مجزا برايش گرفتند. يک هزار نفر در رفح در حرکتي نمادين تابوتي از او بر دوش حمل کردند. ارتش اسرائيل با گاز اشکآور، بمبهاي صوتي و نفربرهاي زرهي به استقبال مشايعت کنندگان رفت. چندين نفر بر اثر جراحات وارده در بيمارستان بستري شدند. صدها نفر نيز در غزه تابوتي را پيچيده در پرچم فلسطين به ياد او حمل کردند. يک مرکز فرهنگي در اردوگاه آوارگان رفح به نام راشل کوري تغييرنام يافت تا حماسهاش همواره در خاک فلسطين حک شود.
در حمايت فلسطينيان از راشل سه نکته برجسته و خاطرهانگيز بود: خطري که فلسطينيان در روز برگزاري مجلس ختم او به جان خريدند؛ احترام فلسطينيان به شهروندان کشوري که ارمغاني جز ويراني برايشان نداشته؛ و گذشتن آنها از خود براي بزرگداشت کساني که در کنارشان ايستادگي ميکنند.
مردم فلسطين مهماندوست هستند و هر آنچه برسفره داشته باشند به ميهمان خود ميبخشند. راشل کوري نيز طعم اين اخلاق زيباي آنان را در رفح چشيد. فراموش نکنيم که 30% کودکان رفح دچار سوء تغذيهاند، هزاران نفر بيخانماناند و 70% مردمش نيز گرفتار بيکارياند.
مرگ راشل کوري از نژادپرستي ما سفيدپوستان و امتيازاتي که از اين رهگذر نصيبمان شده پرده برداشت.حتي ما که در فلسطين براي همبستگي با آنان گرد آمدهايم در اين نژادپرستي شريکيم. رنگ پوست اينان تيره است، فقير و گرسنهاند و به سبب ضعفهاي خود يا آنچه ما برآن تحميل کردهايم همواره در حاشيه صحنه جهاني ماندهاند.
همبستگي ما با مردمي مانند فلسطينيها زماني معنا مييابد که با ساختار برتر ديدن کشورهايمان مبارزه کنيم. اگر ملتهاي برخوردار و ثروتمند گامي به عقب بنشينند، محرومين و بيچارگان فرصتي مييابند تا تاريخ و تجارب خود را روايت کنند. آنگاه برزخيهاي عالم انسانيت، که فلسطينيها اولين آنهايند، بار ديگربه عرصه وسيع عالم انسانيت راه يافته، به برابري و عدالت قدمي نزديک خواهند شد.
نقل سرگذشت اين فعال صلح ما را به حضور وجدانهاي بيدار در ديگر نقاط دنيا رهنمون ميسازد. بهرغم سانسور و بايکوت خبري رسانهها و مطبوعات غرب در بازتاب و پيگيري مرگ راشل کوري، دوستان، خانواده و همفکران او در تلاش هستند تا به هر نحو ممکن شکايت از دولت اسرائيل را پيگيري کنند. هر چند تاکنون از دولت آمريکا همکاري شايستهاي نديدهاند.
براساس نامهها و يادداشتهايي که راشل از روزهاي حضور خود در فلسطين نوشته، کتاب و نمايشنامهاي تهيه و تنظيم شد. نمايشنامه «من راشل هستم» چند ماهي در انگلستان روي صحنه رفت. اما نوبت به آمريکا که رسيد محافل صهيونيستي بهشدت با اجراي آن مخالفت کردند. به هر حال در پس اين کشمکشها دسيسههايي نهفته است.
مجله سوره 27