مدير فيلمبرداري: محمدتقي پاکسيما
طراح صحنه و لباس: حسن روحپروري
طراح چهرهپردازي: سعيد ملکان
صدابردار: عباس رستگارپور
طراح جلوههاي ويژه: محسن روزبهاني، جواد شريفيراد
موسيقي: سعيد شعباني
مدير توليد: جواد نوروزبيگي
گروه بازيگران: محسن شرافتي، بابک نوري، کاوه خداشناس، نسرين نکيسا، ثريا حلي، مهسا پورغلامي
خلاصه داستان:
داراي سه اپيزود: اپيزود اول: خداحافظ رفيق، اپيزود دوم: يک لحظه رنگين، اپيزود سوم: گل شيشهاي.
بهزاد بهزادپور
Behzad Behzadpour
متولد 1340 تهران، فعاليتهاي هنري را از کانونهاي مذهبي مساجد جنوب تهران آغاز کرد و نخستين کار تئاتر او با نام «گندمهاي خونين» با استقبال زياد روبرو شد. با پيروزي انقلاب وارد حوزه هنري شد و در نمايشها و فيلمهاي زيادي به عنوان بازيگر، نويسنده، کارگردان و تدوينگر حضور پيدا کرد. نخستين فيلم کوتاهاش را با نام «گودال» در سال 1366 ساخت. او نويسنده فيلمنامههاي «قله دنيا»، «شب آفتابي»، «کمين» و «وقتي که کوه گم شد» است. «خداحافظ رفيق» اولين فيلم سينمايي اوست.
يادداشت کارگردان:
ميخواستم بگويم که فاصله اين دنيا و آن دنيا خيلي کم است. ميخواستم بگويم، واقعيت حضور ارواح، به شدت واقعي بودن حضور ما در اين دنياست. ميخواستم بگويم، اگر تسليم بشوي، زندگي و مرگ هيچ فرقي با هم ندارند. ميخواستم بگويم که اين زمين را هم ميتوان آسماني کرد. ميخواستم بگويم، با شعار نميتوان لباس باشکوه شهدا را بر تن آدم کوچولوها کرد. ميخواستم بگويم خداي امروز همان خداي ديروز است، سؤالهاي امتحاني امروز و ديروز فرقي نکرده، فقط حوزههاي امتحاني تغيير کرده است. همه اينها را ميخواستم بگويم، اما نميدانم در خداحافظ رفيق چه مقدار از اين همه را توانستم بگويم. قضاوت با شما...