مدير فيلمبرداري: رسول احدي
تدوين: عباس گنجوي
صدابردار همزمان: عباس رستگارپور
طراح گريم: فريدون کشنفلاح
طراح صحنه: مصطفي آل احمد
بازيگردان: کيهان ملکي
بازيگران: نعمت سلطاني، عبدالحميد دارچيپوران، فرامرز مهرجو و امير ايرانيان.
خلاصه داستان
در شهري مرزي، نوجواني به نام «جمعه» همراه با تعدادي ديگر از اهالي به کار جمعآوري ضايعات جنگي، همچون ورقههاي حلبي، پوکههاي فشنگ، کشتي و آهنآلات قراضه مشغول است. «جمعه» و دوستش «عود» همهي درآمد فروش ضايعات را براي مادر و خواهرشان ميفرستند که در يکي از شهرهاي منطقه زندگي ميکنند و آن دو در يک کشتي تجاري زندگي ميکنند که در رودخانهاي واقع در جزيرهي مينو به گل نشسته است. براي خواهر «جمعه» خواستگار ميآيد و «جمعه» در صدد مهيا کردن جهيزيه براي خواهرش است. او به فردي به نام «عزت» که ضايعات را ميخرد، پيشنهاد ميکند که از يک ميدان مين قديمي، مقدار زيادي نبشي و قلههاي خورشيدي جمعآوري کنند. عزت ميپذيرد و مقداري پول به عنوان بيعانه به جمعه ميپردازد. عبود ميکوشد جمعه را منصرف کند، اما...
علي شاهحاتمي
متولد 1339 تهران. فعاليتهاي هنري خود را با نوشتن نمايشنامه، کارگرداني و بازيگري تئاتر آغاز کرد و از سال 1360 با پيوستن به حوزه هنري (حوزه هنر و انديشه اسلامي) کار خود را به شکل حرفهاي در سينما شروع کرد.
وي در آن سالها به عنوان بازيگر، دستيار کارگردان و منشي صحنه در توليدات حوزه حضور داشت. «شاهحاتمي» به عنوان کارگردان ابتدا فيلم کوتاه «گورکن» را ساخت و پس از آن در سال 1367 نخستين فيلم بلند خود با عنوان «تعقيب سايهها» را جلوي دوربين برد.ديگر فيلمهاي او عبارتاند از: پرنده آهنين (1370)، آخرين شناسايي (1372)، لاکپشت (1375)، ترکشهاي صلح (1378)، دوستان (1380)، کولي (1381) بر مدار چليپا (1381) و ...
يادداشت کارگردان
«جنگ تجربهي آشکار مرگ است و رنج وي...
سرزمين کوچکي را روي زمين ميشناسم که از تازيانههاي جنگ تنش زخم برداشته و مردماني که مرگ را در سکوت تجربه ميکنند. نامشان «ضايعاتي» بود و کارشان جمعآوري ضايعات جنگ. چهرههاي دردمندشان را آفتاب ميسوزاند و تنهاي خستهشان را مينها و خمپارههاي به يادگار مانده از جنگ. من در سرزميني سوخته از جنگ در جستجوي حقيقت بودم؛ در جستجوي دردي پنهان از بشر ...»