در ادامه بررسي ابهامات جنگ اين بار به سراغ موضوع جنگ بعد از خرمشهر ونظرات محسن رضايي فرمانده اسبق سپاه پاسداران رفته ايم.
مردم حق دارند بدانند چرا پس از آزادسازي خرمشهر عملياتها تداوم پيدا ميکرد در حالي که در استراتژي سياسي تنها هدف پيروزي در يک عمليات براي پايان جنگ و استفاده از ابزار ديپلماسي بود.
دو عامل در اينجا دخالت دارد، يکي اينکه عراق و آمريکا و کشورهاي عربي و غربي دست ايران را خوانده بودند و لذا در مواجهه با سياستمداران ما ميدانستند که قضيه چيست، هرچند امام ميگفتند: «ما جنگ را تا دفع فتنه ادامه ميدهيم» اما آنها ميدانستند اين حرف امام و رزمندههاست که در حد يک شعار است.
آنچه که آنها در عمل ميديدند «جنگ جنگ تا يک عمليات» بود. يعني دشمن ميدانست جنگ جنگ تا پيروزي مطرح نيست بلکه جنگ جنگ تا يک پيروزي هدف است. دنيا دست سياستمداران ايران را خوانده بود. با اينکه سياستمداران هم شعار امام را تکرار ميکردند اما دنيا با شعارها کار ندارد. حرفهاي پشت صحنه سياست و رفتار سياستمداران ملاک است. خيلي زود دنيا متوجه شد که ايران جنگ جنگ تا يک پيروزي را ميخواهد. مساله ديگر اينکه ديپلماسي ايران نميتوانست ازهمان موفقيتهاي نظامي استفاده کند و مديريت ديپلماسي بايد بسيار قويتر عمل ميکرد.
ضمن اينکه واقعيت اين است که ما در دنيا يار زيادي نداشتيم ما اتحادهاي سياسي جدي در دنيا نداشتيم که بتوانيم از آراي آنها درسازمان ملل استفاده کنيم. تا پيش از قطعنامه تنها پيشنهادي که به ايران شد آتش بس بود؛ آتش بس هم يعني جنگ نيمه تمام. يعني طرفين در هر نقطهاي هستند بمانند و مذاکره کنند. مذاکرات ميتوانست 30 تا 40 سال ادامه يابد و در اين مدت ايران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. اين يک گزينه بود.
گزينه ديگر اين بود که ايران استراتژي سياسي را در پيش بگيرد يعني درپي عمليات به صلح دست يابد. گزينه سوم اين بود که ايران با استراتژي نظامي تا سقوط صدام حرکت کند که يا به سقوط صدام منجر ميشد يا دستيابي به يک پيروزي بزرگ. در حقيقت اين گزينه پس از آزاد سازي خرمشهر پيش روي ايران بود.
آن چيزي که به آن عمل شد استراتژي دوم بود يعني انجام يک عمليات براي کسب امتيازات سياسي، اين عملياتها منجر شد که ايران بتواند 598 را از دنيا بگيرد. در 598 براي نخستين بار پيشنهاد صلح و يکسري امتيازات به ايران داده شد. از جمله بازگشت به مرزهاي بينالملل، تعيين و پرداخت خسارت، کميته تعيين متجاوز که از دستاوردهاي قرارداد 598 است و در آن حداقل امتيازاتي به ايران داده شد. هر چند اهداف ايدهآل استراتژي سياسي و نظامي در 598 تامين نشد. اين با آنچه که امام و رزمندهها ميخواستند خيلي فاصله داشت ولي در مقام پيروزي براي يک کشور جهان سوم بود. البته به خاطر ابهامات و دوپهلو بودن برخي کلمات 598 چند ماهي در پذيرش آن تاخير افتاد.
منبع :سايت محسن رضايي