سند کارآمدي
در مورد گزارش محمد البرادعي، مدير کل آژانس بينالمللي انرژي اتمي و تاکيد او بر پايان ابهامات آژانس از فعاليتهاي هستهاي ايران چند نکته قابل توجه است:
1 - ايستادگي ايران و اثبات صلح آميز بودن، بومي بودن و کامل بودن تسلط ايران اسلامي به فناوري استراتژيک هستهاي « مهمترين سند کارآمدي نظام جمهوري اسلامي ايران» است. چرا؟! بدين دليل که بسياري از کشورهاي جهان با وجود کمکهاي تکنولوژيکي ابرقدرتها و بدون هيچ محدوديتي نتوانستند در تمام حوزههاي فناوري هستهاي صاحب تکنولوژي بومي شوند. در عين حال ايران همزمان در عرصههاي فناوري تاسيسات (مانند ساخت معدن ساغند يزد و تاسيسات اصفهان و نطنز)، فناوري تجهيزات (مثل ساخت پيشرفتهترين سانتريفيوژها و نصب آبشارهاي متوالي) و نيز فناوري مواد (مانند توليد 7 فرآورده اصلي اورانيومي از يکسو و توليد آب سنگين و بازفرآوري پلوتونيوم از سوي ديگر) توانست تسلط بيچون و چراي دانشمندان جوان و نجيب خود را به دنيا اثبات کند.از سوي ديگر؛ حداقل 20 کشور دنيا در زمينه فناوري هستهاي اقدامات گستردهاي انجام دادند که همه نيز با پديده «بازگشت اتمي» از آن دست کشيدند. يعني تاب فشارها را نياوردند.
داستان 500 تن تجهيزات هستهاي يک کشور عربي که در ازاي وعدههاي دروغين بار کشتي شد و تحويل آمريکا شد، همچنين قصه کشوري که صرفا در ازاي 50 هزار تن نفت خام و آزادي بخش اندکي از داراييهاي بلوکه شدهاش فرمان Off به دانشمندان هستهاياش داد، از اين دست است. جالب اينکه خلف وعده آمريکا، امروز آنها را از اعتماد گذشته پشيمان ساخته است.
2 - آغاز چالش هستهاي خود حکايت جالبي است؛ پيوند گروه تروريستي منافقين با آژانسهاي اطلاعاتي غرب و رسانههاي سلطهگر از جمله شبکه تلويزيوني CNN آمريکا در اوت 2002 آن را کليد زد. در آن هنگام و در تب و تاب گانگستريسم آمريکايي و هراس افکني از حمله به عراق يا ايران و... نظام اسلامي راهبردي 3 مرحلهاي را براي مديريت اين بحرانسازي غرب تمهيد کرد. راهبردي که در هر مقطع زماني تاکتيکي تعريف شده داشت و نهايتا به ثمر نشست.
اول؛ در حالي که دولت جنگ طلب بوش موضوع فعاليتهاي هستهاي ايران را در افکار عمومي دنيا به عنوان يک موضوع امنيتي ميان ايران و جامعه بينالمللي مطرح ميکرد، ما بايستي آن را طي برنامهاي ميان مدت براي افکار عمومي دنيا به موضوعي فني بين ايران و آژانس تبديل ميکرديم، که اينگونه شد.
دوم؛ در حالي که آمريکا اساس ورود ايران به فناوري هستهاي را ناپذيرفتني جلوه ميداد، ما بايستي برنامهاي هوشمندانه براي جلب اعتماد افکار عمومي دنيا و سپس اجماع ملي براي استفاده از حداکثر مواهب انرژي هستهاي را پيش ميبرديم، که برديم.
سوم؛ اصل در آن مقطع براي جمهوري اسلامي ايران حفظ و تثبيت فناوري در بستر زمان و به عبارتي طراحي يک بازي تاخيري براي تحليل فشارهاي غرب بود. حداکثري بودن اين فشارها براي مجبور کردن ايران به واکنش هيستريک ايجاب ميکرد تا با طراحي برنامهاي چند مرحلهاي، بحران سازي غرب به نوعي کنترل شود، به نحوي که هيچ چيزي ندهيم که نتوانيم آن را پس بگيريم. چنين هم شد.
3 - ايستادگي ايران، جنگ طلبها را مشخص کرد. در طول 5 سال فشار، تهديد، تحريم و کشمکش، ايران هيچگاه از مسير تدبير و استراتژي طراحي شده منحرف نشد. سولانا در نشستي گفته بود 1+5 قبول دارد که انرژي هستهاي حق همه کشورهاست اما دليلي نميبيند که برخي کشورها از اين حق استفاده کنند! ايران برنده فينال هستهاي شد، در حالي که يکقدم از حقوق ملت عقب ننشست و از سوي ديگر حداکثر حقوق قانوني خود در فناوري صلح آميز هستهاي را نيز تثبيت کرد.
4 - ايستادگي ايران، فرصت ايفاي نقش و اعاده حيثيت از دست رفته آژانس در ماجراي ادعاهاي دروغين آمريکا در مورد وجود سلاحهاي کشتار جمعي در عراق بين سالهاي 2000 تا 2002 بود. به عبارتي ايران از آژانس و البرادعي، از اساسنامه اين نهاد بينالمللي و پيمان NPT اعاده حيثيت کرد. فرصتي که دنيا بايد قدر بداند.
5 - ايستادگي ايران نتيجه داد اما فتنههاي فتنه گران پايان نمييابد. همانطور که رهبر عزيز انقلاب فرمودند بهانه آمريکا در اين فقره، نه موضوع فعاليتهاي صلح آميز (که خودشان بهتر از همه به آن واقف بودند) بلکه فراتر از موضوع هستهاي بود. آنها متوجه شدند که ايران در 4 فناوري استراتژيک امروز دنيا در حال حريم شکني است! فناوريهايي که تسلط به يکي از آنها هر کشوري را از رده توسعه نيافتگي به سطح توسعه يافتگي جهش ميدهد و آن کشور را به بازيگري تعيين کننده در مناسبات بينالمللي تبديل ميکند. ايران نه در يکي، بلکه در تمام اين 4 فناوري مرزهاي انحصاري را شکسته است. در فناوري هستهاي که داستان مشخص است. در فناوري سلولهاي بنيادين و دانش ژنتيک در رده هفتم جهان جلوه گر شدهايم. در دانش فضايي به آستانه فضا پا گذاشتهايم و قادر به تست و رهگيري موشک در وراي جو و فرود آوردن آن با ضريب دقت 4 در هزار شدهايم. و نهايتا در بحث فناوري اطلاعات و علوم ديجيتال نيز حتي دانش آموزان نوجوان ما در رقابتهاي جهاني شگفت آور شدهاند.
6 - ايستادگي ملت ايران پشتوانه بزرگ دولتهايي بوده است که هريک سهمي بزرگ از اين پيروزي دارند. نهال فناوري هستهاي بومي در دوران رياست جمهوري رهبر معظم انقلاب و زمان حيات امام عزيز کاشته شد و در دوران رياست آيتالله هاشميرفسنجاني، حجتالاسلام سيد محمد خاتمي و نهايتا دکتر محمود احمدينژاد آبياري شد و به ثمر نشست. فراتر از اين، دست تدبير رهبري همواره «پيچش مو و اشارتهاي ابرو» را براي پايمردي هوشمندانه دولتها هويدا ساخته است. ملت ايران تلاش مردان بزرگي چون دکتر حسن روحاني،دکتر کمال خرازي، دکتر منوچهر متکي، دکتر علي لاريجاني و دکتر سعيد جليلي و عده فراوان ديگري از زحمتکشان پيدا و پنهان ديپلماسي هستهاي را هرگز از ياد نخواهد برد.
7 - 29 سال تحريم و تهديد و تحميل فشارهايي که حمله نظامي مستقيم و جنگي 8 ساله يکي از آنها بود، مانع اين نشد که اين جمله نوراني امام راحل فراموش ملت ايران شود که «ما ميتوانيم».
8 - ايستادگي ايران در حالتي نتيجه بخش شد که نظام اسلامي تمام راههاي مسالمتجويانه را براي تثبيت حقوق کشور در محيطي آرام طي کرد، قدمي از مقررات و هنجارهاي بينالمللي فراتر نگذاشت و نيز کوچکترين حقي از ملت رشيد خود و البته نسلهاي آينده را به معامله نگذاشت.
9 - ايستادگي ايران البته پيشبيني يک متفکر جهاني را هم محقق کرد. فرانسيس فوکوياما روزي از تحقق «ابرقدرت تنها» هشدار داد و امروز آمريکا ابرقدرتي است که تنها مانده است.
10 – و نهايتا اينکه ايستادگي ملت ايران در سال «اتحاد ملي و انسجام اسلامي» ثمر داد. حکمتهايي فراوان در اين تلاقي نهفته است که از آن اهل فن باد. يا حق.
-------------------------
نويسنده: پرويز اسماعيلي منبع: روزنامه تهران امروز