جنگ تحميلي عراق ومتحدانش بر عليه ايران از نظر روند تحولات و وقايع مهمي كه در دوره زماني مشخص بروز يافته به چند مقطع تقسيم ميشود. مقطع نخست، دوره زمينه سازي عراق براي جنگ است؛ مقطع دوم دوره پيشروي هاي عراق در خاك ايران و سپس زمينگير شدن آن است كه حدود يك سال از جنگ را شامل ميشود؛ مقطع سوم دوره آزادسازي نام گرفته كه در آن نيروهاي انقلابي و مردمي با همكاري ارتش چند عمليات بزرگ و موفق را طرحريزي و اجرا كردند كه در نتيجه آنها، ارتش عراق به عقب رانده شد و زمينهاي اشغالي از تصرف دشمن بيرون آمد. اين مقطع نيز يك سال طول كشيد و يكي از درخشانترين مقاطع جنگ محسوب ميشود.
در اين مقطع نوعي اجماع ملي بين طبقات و اقشار جامعه، جريانها و نخبگان سياسي ونظامي براي بيرون كردن دشمن و آزادسازي مناطق اشغالي به وجود آمد؛ و تمام توان كشور براي رسيدن به هدف مزبور بسيج شد. يكي از درخشانترين عملياتهاي انجام شده در مقطع آزادسازي،نبرد فتحالمبين است كه از آغاز تا پايان يك هفته به طول انجاميد همراه با دستاوردها و نتايج فراوان و چشمگير، كه موقعيت برتر سياسي را نيز براي جمهوري اسلامي در پي داشت.
در آستانه عمليات:
در آستانه عمليات فتحالمبين، روند تحولات سياسي كشور رو به بهبود نهاد و كاملا با اوضاع عمليات ثامنالائمه (ع) تفاوت داشت؛ منافقين در اثر ضربات پي در پي، بدنه و بخشي از كادر مركزي خود را از دست داده و ساير گروههاي ضدانقلاب نيز كه تلاش همه جانبهاي را براي در دست گرفتن قدرت آغاز كرده بودند، عملا از پاي درآمدند. روند تحولات نظامي نيز با توجه به وضعيت رو به اضمحلال دشمن پس از عمليات طريقالقدس و شكست در تنگه چزابه، به سود ايران تغيير كرده بود. عراقيها با نگراني از روند موجود، پيشنهاد مخفيانهاي براي پايان جنگ ارائه كردند.
تقاضاي برقراري صلح (!) كه رژيم بعث از مدتها قبل براي نجات خود ابراز كرده بود، با شروع عمليات فتحالمبين و بروز آثار پيروزي رزمندگان، مجددا مطرح شد، متعاقب آن، براي نجات صدام و توقف جنگ، تلاشهاي وسيعي از سوي كميته منتخب كنفرانس كشورهاي غيرمتعهد، كميته حسن نيت كنفرانس اسلامي، كميته كنفرانس اسلامي جهان اسلام و نيز تني چند از شخصيتهاي سياسي – مذهبي جهان اسلام صورت گرفت.
نكتههايي درباره عمليات:
طراحي عمليات فتحالمبين از جمله ابتكارات و نوآوريهاي رزمندگان در اين مقطع محسوب ميشود. در طراحي اين عمليات، عوامل متعددي دخالت داشتند. چگونگي آرايش و گسترش دشمن در منطقه عمدهترين شاخص تعيين كننده بود. ارتش عراق به هنگام ورود به خاك ايران به دليل دست نيافتن به اهداف از پيش تعيين شده، به اجبار خطوط پدافندي نامناسبي داشت،طوري كه خطوط ياد شده ضمن جناح دادن به نيروهاي اسلام عقبه يگانها را نيز در دسترس رزمندگان قرار ميداد. بر اين اساس طراحان عمليات ضمن بهرهگيري از نقاط ضعف دشمن، عمده فلشهاي اصلي عمليات را بر جناحهاي خطوط دشمن ترسيم كردند و دستيابي به عقبه آنان را به عنوان هدف برگزيدند. توجه به اين امر موجب شد تا در نخستين مراحل عمليات به دليل سقوط تعدادي از عقبه يگانها، جبهه دشمن متزلزل شود و در نتيجه، رزمندگان اسلام با سرعت بيشتر به اهداف خود دست يابند.
اجراي پي در پي مراحل عمليات از ديگر ويژگيهاي اين عمليات بود؛ هرگونه تاخير در اجراي مرحله دوم ميتوانست علاوه بر از دست دادن نتايج و دستاوردهاي مرحله اول، عمليات را ناكام بگذارد، اما اجراي مرحله دوم عمليات و تصرف تنگه رقابيه، منجر به تزلزل و فروپاشي نيروهاي دشمن و در نتيجه، فرار آنها به علت ترس از اسارت و انهدام شد.
مهندسي:
واحدهاي مهندسي جهادسازندگي، ارتش و سپاه به طور ادغامي وارد عمل شدند و جهاد سازندگي در اين راستا از كارآيي بالايي برخوردار بود. فعاليتهاي مهندسي در امر راهسازي، احداث خاكريز و مواضع پيش از عمليات آغاز شد و نقش بسزايي در پيشبرد اهداف رزمندگان ايفا كرد.
براي نمونه، كار سخت و دشوار واحدهاي مهندسي در محور ميشداغ كه به رغم كمبودهاي زياد، با تلاش شبانهروزي به مدت يك ماه صورت گرفت، به شكافته شدن تنگه ذليجان و احداث جاده براي عبور رزمندگان در اين منطقه منجر شد.
سازمان رزم سپاه:
سپاه پاسداران كه مسوؤليت فرماندهي و هدايت بسيج را نيز بر عهده داشت، به مرور زمان و متناسب با نيازهاي جبهه، سازمان خود را از نظر كمي و كيفي گسترش داد. سيستم اداره جنگ مردمي در عملياتهاي ثامنالائمه و طريقالقدس به صورت ابتدايي شكل گرفت و در عمليات فتحالمبين، با تغييرات عمدهاي گسترش يافت. در اين عمليات سپاه به طور چشمگيري سازمان خود را گسترش داد به گونهاي كه 12 تيپ را آماده و به ميدان وارد كرد در حالي كه در عمليات طريقالقدس تنها چهار تيپ وارد عمل شده بودند. همچنين در اين عمليات سپاه، براي نخستين بار، فرماندهي مشترك از بالاترين رده فرماندهي تا پايينترين واحدهاي رزمي به كار گرفته شد. ادغام نيروها از رزمندگان تا رده فرماندهان و تشكيل قرارگاههاي مشترك در وضع مطلوبي به اجرا درآمد. كامل كردن نقاط قوت و ضعف نيروها از سوي يكديگر نكته مهم در اين ادغام بود.
حضور مردم:
همچنين، در اين عمليات، مردم به طور بيسابقه و گستردهاي حضور يافتند و معنويت عميقي بر جبههها حاكم بود. حضور غيرقابل انتظار نيروهاي بسيجي را بايد يكي از دلايل گسترش كيفي و كمي نيروهاي رزم سپاه در اين عمليات دانست.
بيمارستان صحرايي:
در اين عمليات، براي نخستين بار در جريان جنگ تحميلي، بيمارستان صحرايي مجهز به اطاق عمل در اين عمليات به كار گرفته شد و بدين ترتيب با اقدامات و پيگيريهاي اوليه در اين بيمارستانها مجروحان زيادي از خطر مرگ نجات يافتند.
مشكلات دشمن:
نيروهاي دشمن پس از يك سال و اندي استقرار در مواضع دفاعي، در برابر تحقق «استراتژي بزرگ نظامي جمهوري اسلامي» كه در مناطق مختلف به مرحله اجرا گذارده ميشد، «سازمان و كنترل فرماندهي» خود را از دست دادند، در نتيجه، عليرغم داشتن نيرو، تجهيزات و امكانات مناسب در مناطق مختلف عملياتي، به علت استيصال روحي قادر به بهرهگيري از استعداد موجود خود نبودند. در اين ميان، ضعف روحي و درماندگي نيروهاي دشمن به گونهاي افزايش يافته بود كه آنها حتي در مواقع پاتك، بلافاصله پس از مواجهه با عكسالعمل رزمندگان اسلام، به فرار و عقبنشيني و يا تسليم مبادرت ميكردند.
از مشكلات ديگر دشمن در اين مرحله از جنگ، نداشتن نيروي احتياط بود. دشمن به خاطر انتخاب اهداف وسيع و نيز تعيين ماموريت براي كليه يگانهاي خود، پس از ناكامي و شكست، ميبايست تمامي توان و استعداد خود را در مواضع پدافندي به صورت ناكافي گسترش دهد. اين امر، موجب گرديد كه دشمن، فاقد نيروي احتياط كارآمده بوده و در مواقع ضروري عكسالعمل مناسبي را در برابر حملات رزمندگان اسلام از خود بروز ندهد.
سازمان رزم دشمن، متعاقب سلسله عمليات رزمندگان اسلام، از هم گسيخت، تا آنجا كه در عمليات ثامنالائمه، لشكر 3 زرهي و يگانهاي تحت امر آن، كه پس از اشغال خرمشهر و محاصره آبادان، در منطقه استقرار داشتند، در معرض تهاجم و انهدام قرار گرفتند. در عمليات طريقالقدس، باقي مانده لشكر 9 زرهي از بين رفت و همچنين، تيپ 26 زرهي وچندين يگان ديگر، منهدم شدند. در عمليات فتحالمبين، علاوه بر لشكرهاي 10 زرهي و 1 مكانيزه، نيروهاي موجود در منطقه، به همراه ساير نيروهايي كه دشمن از ساير مناطق جمع كرده و به منطقه اعزام نموده بود، منهدم شدند. در مجموع، تا قبل از عمليات بيتالمقدس، انهدام وسيعي از نيروها و تجهيزات دشمن صورت گرفت و تعداد بسياري از نيروهايش اسير شدند و امكانات زيادي به غنيمت گرفته شد.
در سندي كه در اين عمليات از دشمن به دست آمده درباره شيوه رزم نيروهاي خودي به نكات مهمي اشاره شده است. در قسمتي از اين سند، كه به لشكر 5 مكانيزه مربوط است و امضاي سرتيپ ماهر عبدالرشيد در زير آن ميباشد. آمده است:
«روش جنگ دشمن (ايراني) در آخرين نبردش در منطقه استحفاظي سپاه 4 (شوش و دزفول) ويژگيهاي زير را داشت:
1-نيروهاي پياده دشمن (ايراني)، چه از نظر اعتماد و چه از نظر كثرت نيروها ركن اساسي عمليات بودند و دشمن پس از اطمينان از پيروزي محدود، نيروي زرهي خود را وارد عمل كرد.
2-دشمن با نيروي اصلي خود به دو جناح نيروهاي ما هجوم آورد و جبهه را با نيروي كمتري تامين كرد.
3-دشمن در حملات خود، به هجوم شبانه و نخستين ساعتهاي شب تكيه داشت.
4-هدف دشمن در عمليات هجومي، رسيدن به قرارگاه يگانها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدين ترتيب، تشكيلات فرماندهي و مراكز پشتيباني آتش را فلج كند.
5-دشمن همچون گذشته با اجراي آتش تهيه، به حمله اقدام نميكند، بلكه از آتش سنگين توپخانه و موثر خود در عمليات استفاده ميكند.
6-نيروهاي هوايي و هوانيروز دشمن هنوز موفق نشدهاند به برتري هوايي نسبت به نيروهاي خودي دست يابند، اما در اين عمليات، فعاليت بيشتري از خود نشان دادهاند.
اول فروردين ماه 1361 در حاليكه رزمندگان اسلام براي حمله آمادهاند و بيصبرانه منتظر شنيدن رمز عمليّات هستند، اما از اعلام شروع حمله خبري نميشود. سلحشوران اسلام همچنان منتظر ميمانند تا قرارگاه فرماندهي آغاز حمله را اعلام كند.
روز دوّم فروردين ماه، مقر فرماندهي سپاه و ارتش آماده صدور دستور عمليّات ميشود. استخاره برادر محسن رضايي، به قرآن كريم آية 17 سوره مباركه فتح را در مقابل ديدگان فرماندهان جنگ ميگذارد و بدين ترتيب عمليّات، فتحالمبين نامگذاري ميشود.
زماني كه عقربه ساعت روي 30 دقيقه بامداد قرار ميگيرد، پيام رمز شروع عمليّات توسط فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي(سردار محسن رضايي) و فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران(سپهبد شهيدصياد شيرازي)صادر ميشود.
عمليّات فتحالمبين- مرحله اول
بسماللهالرّحمنالرّحيم: بسمالله القاصم الجبارين. يا زهرا (س)، يا زهرا (س)، يا زهرا (س).
سرانجام با اين پيام مبارك، عمليّات فتحالمبين در تاريخ 2/1/61 در ساعت 30 دقيقه بامداد در غرب دزفول و شوش (بدون آتش تهيه) آغاز ميشود. اهداف اين عمليّات انهدام دشمن، آزادسازي ارتفاعات و مناطق جنوب كشور ميباشد.
رزمندگان سپاه، بسيج و ارتش جمهوري اسلامي ايران با شنيدن رمز عمليّات، از كمينگاههاي خود خارج شده و راه رسيدن به دشمن را در پيش ميگيرند. براي اين مهم چهار محور فجر، قدس، نصر و فتح در نظر گرفته ميشود. در همان ابتداي عمليّات، دو گردان از سپاه و دو گردان از ارتش بدون درگيري با دشمن، از خطوط مقدم نيروهاي عراق گذشته و اقدام به دور زدن توپخانه آنها ميكنند.
رزمندگان اسلام چنان هوشيارانه و با احتياط كامل از روي سنگرهاي دشمن عبور ميكنند كه حتي دشمن متوجه آنها نميشود. بدين ترتيب رزمندگان خود را به نزديك توپخانه عراق ميرسانند. دشمن مشكوك ميشود و در محور شمالي شروع به گلولهباران و شليك منور ميكند.
5/1 ساعت پس از آغاز حمله، فرماندهان توپخانه دشمن خبر ميدهند كه مورد حمله قرار گرفتهاند و توپخانه آنان در حال سقوط است، ولي از فرماندهي جواب داده ميشود هيچ علامتي كه نشان از عمليّات باشد، مشاهده نميشود. بار ديگر مسئول توپخانه با التماس از فرماندهان ردة بالا ميخواهد كه نيروي كمكي به محل اعزام دارند، ولي مجدداً مسئولين رده بالا اين ادعا را به تمسخر گرفته و آن را ناشي از مصرف بيش از حد مشروبات الكلي ميدانند.
در خاتمه به توپخانه گفته ميشود در جلوي شما چند گردان زرهي مستقرند و آنها هيچ گزارشي مبني بر حمله ايرانيها ندادهاند، شما چطور ادعا ميكنيد كه مورد حمله واقع شدهايد؟
درساعت يك و پنجاه دقيقه، اولين خاكريزهاي دشمن سقوط ميكند. همچنين خمپارهاندازهاي دشمن واقع در ارتفاعات كوتكابون محاصره شده و به تصرف در ميآيد. در ساعت 09/2 دقيقه به تمامي يگانها در حالي كه آتش تهيه وجود ندارد و دشمن نيز همچنان در بيخبري است، دستور سرعت عمل داده ميشود. ده دقيقه بعد از دستور قرارگاه فرماندهي ايران، دشمن متوجه حملة سرتاسري ايران شده و به تمامي نيروهاي خود دستور آمادهباش ميدهد.
در جبهه شمالي (قدس) با هجوم برقآساي رزمندگان اسلام، مواضع دشمن سقوط ميكند و تانكهاي آنها از مهلكه ميگريزند و فرصت مناسبي پيش ميآيد تا تحكيم موضاع موقتي انجام گيرد.
در جبهه جنوبي (فتح) نيز با حمله سريع نيروها، ارتباط يگانهاي دشمن در منطقه قطع ميشود و آنها با سردرگمي به هر سو پراكنده ميشوند تا از آتش رزمندگان اسلام در امان بمانند.
در جبهه مياني (فجر) رزمندگان اسلام (سهراه) شليبيه را محاصره ميكنند و پس از نبردي سنگين، مواضع دشمن سقوط كرده و فرصت نفوذ به عمق مواضع دشمن فراهم ميآيد.
در جبهه شمال شرقي منطقه عمليّاتي (نصر) عمليّات با موفقيت صورت ميگيرد و فرماندهان بعثي بدون مقاومت جدي از مهلكه فرار ميكنند.
بدين ترتيب نيروهاي عراقي از هر سو مورد هجوم قرار ميگيرند و مواضع آنها يكي پس از ديگري سقوط ميكند. عراقيها براي چندمين بار با توپخانههاي خود تماس ميگيرند تقاضاي اجراي آتش ميكنند، اما از آتش توپخانه خبري نميشود.
صداي تكبير رزمندگان اسلام چنان رعبي در دل عراقيها ميافكند كه گروه گروه تسليم ميشوند.
آرپيجيزنها و شكارچيان تانك با اقدامات متهورانه خود، حماسهاي فراموش نشدني خلق ميكنند. آرپيجيزنها خود را در مقابل گلوله مستقيم تانك قرار ميدهند و شكار آنها، منطقه را به آتش ميكشند. شليك بيامان شكارچيان تانك چنان است كه امان از دشمن گرفته ميشود.
تيپ يك لشكر 10 زرهي عراق كه عامل اصلي جنايت هويزه بود و با انجام پاتكهاي متعدد، تعداد زيادي از رزمندگان شجاع اسلام را به شهادت رسانده بود، هدف سنگينترين حملات بيامان رزمندگان قرار ميگيرد. اين حمله چنان است كه مقر تيپ مزبور به جهنمي از آتش مبدل ميشود.
به دستور صدام باقيمانده اين تيپ راه گريز را در پيش ميگيرند و تعداد زيادي هم به اسارت درميآيند.
نزديكي صيح، با روشن شدن هوا عراقيها چشم اميد به حمايت نيروي هوايي ميدوزند. رزمندگان اسلاك دستبردار نبوده و همچنان به دشمن ضربات سنگيني وارد ميكنند و در حالي كه جنگندههاي عراق با بمباران وسيع تلاش ميكنند ظفرمندان اسلام را وادار به عقبنشيني كنند، نيروهاي عملكنندة در محور شمالي و جبهه قدس، در ساعت 5/8 بامداد پادگان عين خوش و مناطق اطراف را كاملاً به تصرف خود درميآورند و پس از آن، دستور تحكيم و تثبيت مواضع صادر ميشود.
محور شمالي منطقه عين خوش و امامزاده عباس و جاده تداركاتي دهلران (كه در دست دشمن بود) سقوط ميكند.
در جبهه شمال شرقي تپههاي علي گرهزرد و شاوريه و توپخانه سنگين دشمن و سه راهي و ارتفاعات نادري به تصرف درميآيد.
در جبهه مياني (جنوب شرق) نيز خطوط و خاكريزهاي دشمن تسخير ميشود و توان رزمي دشمن تا سي درصد منهدم شده و اهداف ديگري هم محاصره ميشوند.
در جبهه جنوب نيز خطوط مقدم دشمن تسخير و پس از وارد كردن شرباتي به ماشين جنگي دشمن، تا دامنه ارتفاعات رقابيه فتح ميشود.
در اين مرحله مجموعاً 650 كيلومتر مربع از خاك ميهم اسلامي آزاد و بيش از 6000 نفر اسير و 10000 نفر كشته و زخمي ميشوند و چندين تيپ و گردان زرهي و مكانيزة دشمن نيز منهدم ميشود و توپخانة آنها سالم به غنيمت رزمندگان اسلام درميآيد.
عمليّات فتحالمبين- مرحله دوم
پس از پيروزي خيرهكننده مرحله اول عمليّات و قرار گرفتن نيروهاي اسلام در حالت تهاجمي، فرماتندهان سپاه و ارتش تصميم ميگيرند مرحله دوم عمليّات را با سرعت تمام آغاز كنند تا دشمن منهزم نتواند به بازسازي يگانهاي خود بپردازد.
با گرم شدن تنور عمليّات و پيروزيهاي درخشان، نيروهاي داوطلب مردمي، گروه گروه براي شركت در عمليّات به منطقه جنگي اعزام ميشوند. كثرت نيرو يكي از عوامل سرعت بخشيدن به مرحله دوم عمليّات ميشود. مرحله دوم عمليّات در كمتر از 24 ساعت، شروع ميشود و رزمندگان بار ديگر به مواضع دشمن متجاوز يورش ميبرند. اين در حالي است كه راديو بغداد مثل هميشه عمليّات ايران را شكست خورده اعلام كرده و پس از آن تهديد ميكند كه در صورت ادامه حمله از اسلحههاي گوناگون و جديد خود بهره خواهد گرفت.
در تاريخ 4/1/61 در ساعت يك بامداد و با رمز مبارك «يا زهرا (س)» نيروهاي اسلام هجومهاي ويرانگر خود را آغاز ميكنندو دشمن كه توان مقابله را در خود نميبيند، تيپهاي جديد را از ديگر مناطق به محل درگيري اعزام ميكند.
رزمندگان اسلام از سه محور (تنگه رقابيه، ارتفاعات ميشداغ و تنگه دليجان) بر دشمن هجوم ميبرند. در فاصله دو عمليّات دشمن بخشي از نيروهاي زرهي خود را از منطقه جنوب به طرف شمال اعزام ميكند و موفق ميشود امامزاده عباس و دشت عباس را تصرف كند.
رزمندگان اسلامك حدود 8 كيلومتر در خاك دشمن پيشروي ميكنند، ولي از دشمن اثري نميبينند. پس از مدتي اولين ميدان مين دشمن به عمق 300 متر ديده ميشود و بلافاصله آتش تيربار و دوشكا به شمت رزمندگان شليك ميگردد. نبردي سخت در ميگيرد و سرانجام در نزديكي صبح دشمن با تحمل شكستي سخت، اقدام به عقبنشيني ميكند.
در جريان مرحله دوم درگيري، لشكر يك مكانيزة عراق ضربات سختي را متحمل ميشود. با روشن شدن هوا، نيروي هوايي دشمن وارد عمل ميشود كه با پدافند قوي آتشباري ايران، تعدادي هواپيما ساقط ميشوند و بقيه با بمبارانهاي بيهدف، آسمان منطقه را ترك كرده و از معركه ميگريزند.
دشمن پس از عقبنشيني موقت، بار ديگر در منطقه و ارتفاعات حساس رقابيه اقدام به پاتك سنگين ميكند و با تمام قوا تلاش ميكند منطقه را در كنترل بگيرد، كه با مقاومت كمنظير قواي اسلام مواجه ميشود. در اين نبرد شديد تعدادي از تانكهاي دشمن مورد هدف قرار گرفته و در آتش ميسوزند و تعداد زيادي از فريبخوردگان ارتش عراق كشته ميشوند و تعدادي هم به اسارت رزمندگان اسلام در ميآيند.
بدين ترتيب بار ديگر دشت عباس و رقابيه از چنگ دشمن خارج ميشود. آرايش دشمن به هم ميخورد. نيروهاي عراقي به صورت سرگردان در منطقه پراكنده ميشوند و بناچار به جاي اول فراخوانده ميشوند. در نتيجه، توان رزمي آنان لحظه به لحظه با تهاجم نيروهاي ايران از زمين و هوا، تحليل رفته و نيروها گروه گروه خود را تسليم ميكنند. در پايان مرحله دوم عمليّات 65 درصد اهداف از پيش تعيين شده حاصل ميشود.
عمليّات فتحالمبين- مرحله سوم
دو روز پس از پايان مرحله دوم و با اعزامهاي گسترده نيروهاي داوطلب مردمي و هوشياري و برنامهريزي موفق فرماندهان سپاه و ارتش، سومين مرحله از عمليّات فتحالمبين در تاريخ 7/1/61 (در نيمه شب) آغاز ميشود.
دشمن در محور عمليّاتي شوش به دليل تك گستردهاش، بهتر از ديگر محورها عمل ميكند، زيرا در مقابل شوش، رادار و سايت 4 و 5 كه نقش مهمي در رهگيري و كنترل منطقه ايفا ميكند، وجود دارد و ارتش عراق با تمام توان سعي ميكند آن را نگه دارد. صدام ادعا ميكند كه اگر ايرانيها بتوانند سايت 4 و 5 را بگيرند، كليد بصره را به آنها خواهد داد.
براي آزادسازي اين اهداف استراتژيك، محور نصر كه در شمال شرق منطقه عمليّاتي عمل ميكرد، مأموريت مييابد دشمن را دور زده و در پشت سر آنها اقدام به عمليّات كند و محور مقابل دشمن (جبهة فجر) نيز مأمور ميشود كه با تمام قوا دشمن را از سمت مقابل مشغول كند.
اولين درگيري بين رزمندگان اسلام و محافظين سايت 5 در ساعت 20/3 آغاز ميشود. رزمندگان ديسگر محورها كه از تأخير بسيار زياد و درگيري نگران شده بودند، با رمز مبارك «يا زهرا (س)» حملة سهمگين خود را شروع ميكنند.
نيروهاي اسلام با استفاده از توپخانه دشمن كه تصرف كرده بودند و ساير آتشبارها، جهنمي از آتش براي دشمن فراهم ميكنند. در ساعت چهار بامداد، سايت 5 و در ساعت شش رادار به تصرف درميآيد و پيشروي به سوي سايت 4 ادامه مييابد. با هجوم بيامان، سايت 4 نيز در ساعت هفت صبح از چنگ متجاوزان عراقي آزاد ميشوند.
در اين لحظات، هر چهار محور فشار خود را افزايش ميدهند و نيروهاي وحشتزدة عراقي در عمليّات گازانبري نيروهاي اسلام گرفتار ميآيند. با انهدام گسترده نيروهاي زرهي دشمن، دود سياه رنگ حاصل از سوختن ادوات زرهي و مهمات دشمن، منطقه فتحالمبين را فرا ميگيرد، به طوري كه ديدهباني مشكل ميشود.
با حضور نيروهاي پياده ايران در پس مانده نيروهاي سرگردان دشمن، فرار و تسليم به اوج خود ميرسد. هوانيروز در اين نبرد بيامان با شكار تانكها و ديگر ادوات زرهي دشمن، كاري ميكند فراموشنشدني با آتش گرفتن تانكها و انبار مهمات، دشمن رو به هزيمت ميگذارد و در دشت وسيع منطقه پراكنده ميشود.
با الحاق كامل قواي ايران در نزديك مرز بينالمللي، راه هرگونه فرار بر نيروهاي عراقي بسته ميشود و بدين ترتيب نيروهاي آنان دستهدسته اسير شده و غنائم به دست رزمندگان اسلام ميافتد.
تنگه رقابيه و عين خوش مملو از اجساد دشمن ميشود. در آخرين مرحله، پس از رسيدن به اين دو تنگه، اهداف عمليّات به طور صددرصد حاصل و فتح ميشود و مهمترين مواضع پدافندي، در اختيار ايران قرار ميگيرد.
در اين شرايط كه شكست نيروهاي عراقي بسيار آشكار بود، راديو بغداد با شور و هيجان اعلام ميكند كه نيروهاي شجاع عراق همچنان در حال پيشروي به سوي دزفول و شوش هستند و قواي ايران راه فرار را در پيش گرفتهاند.
با اين پيروزي سپاه اسلام، شادي زايدالوصفي مردم و رزمندگان اسلام را در بر ميگيرد و مردم در تمام كشور با چراغاني و پخش نقل و شيريني، پيروزي فتحالمبين را همراه ايام نوروز جشن ميگيرند.
نتايج عمليّات
مناطق آزاد شده:
جاده دهلران، دشت عباس، عين خوش و مناطق دشت چنانه و زمينهاي سرخه. مناطق شمال غربي خوزستان به اسامي ابوصلبي خات، علي گره زرد، عين خوش، تينه، برتازه، رقابيه، ميش داغ، ارتفاعات 350 شاوريه، بلما، تپه چشمه و جوقينه، ارتفاع 202 و كمرسرخ.
خارج كردن شهرهاي دزفول، شوش، انديمشك، پايگاه چهارم هوايي، جاده سراسري انديمشك- اهواز و صدها روستا از زير آتش دشمن.
دستيابي به چاههاي نفت ابوغريب در ارتفاعات تينه.
تصرف و تأمين 5 پاسگاه مرزي.
تجهيزات منهدم شده دشمن:
18 فروند هواپيما.
3 فروند هليكوپتر.
361 دستگاه تانك و نفربر.
صدها دستگاه خودرو نظامي و مقدار قابل توجهي از انواع سلام سبك و سينگين.
يگانهاي منهدم شده دشمن:
لشكر 10 زرهي متشكل از تيپ 42 زرهي، تيپ 24 مكانيزه، تيپ 17 زرهي و گردان 6 از تيپ 5، لشكر مكانيزه شامل تيپ 1 مكانيزه، تيپ 27 مكانيزه، گردانهاي تانك اندلس، قرطبه، اشبيله و گردان 8 مكانيزه، تيپ 34 و 51 زرهي، تيپ 422، 96 و 93 پياده، تيپ 10 نيروهاي ويژه و تيپ 421 پياده.
غنايم: 150 دستگاه تانك.
170 دستگاه نفربر.
500 دستگاه خودرو.
165 قبضه توپ 182، 130 و 152 ميليمتري.
مقدار زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين.
يك عدد كامل موشك سام 6 به همراه 3 فروند موشك.
مقدار قابل توجهي از انواع مهمات ئ...
تعداد كشته و زخمي دشمن:
25000 نفر.
تعداد اسرا: 15000 نفر.
امام خميني،فرمانده كل قوا، كه با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنايت دارند، عمليّات را از طريق فرماندهان عالي جنگ تعقيب و هدايت مينمايند. در يكي از شبهاي عمليّاتي پيامي توسط فرمانده كل سپاه، براي زرمندگان مستقر در منطقه عمليّاتي فتحالمبين ارسال نموده و براي آنان دعا و آرزوي موفقيت ميكنند. رزمندگان اسلام با دريافت پيام امام، جاني دوباره گرفته و با روحيهاي عالي به دشمن متجاوز حمله ميكنند.
نتايج عمليّات
مناطق آزاد شده:
جاده دهلران، دشت عباس، عين خوش و مناطق دشت چنانه و زمينهاي سرخه. مناطق شمال غربي خوزستان به اسامي ابوصلبي خات، علي گره زرد، عين خوش، تينه، برتازه، رقابيه، ميش داغ، ارتفاعات 350 شاوريه، بلما، تپه چشمه و جوقينه، ارتفاع 202 و كمرسرخ.
خارج كردن شهرهاي دزفول، شوش، انديمشك، پايگاه چهارم هوايي، جاده سراسري انديمشك- اهواز و صدها روستا از زير آتش دشمن.
دستيابي به چاههاي نفت ابوغريب در ارتفاعات تينه.
تصرف و تأمين 5 پاسگاه مرزي.
تجهيزات منهدم شده دشمن:
18 فروند هواپيما.
3 فروند هليكوپتر.
361 دستگاه تانك و نفربر.
صدها دستگاه خودرو نظامي و مقدار قابل توجهي از انواع سلام سبك و سنگين.
يگانهاي منهدم شده دشمن:
لشكر 10 زرهي متشكل از تيپ 42 زرهي، تيپ 24 مكانيزه، تيپ 17 زرهي و گردان 6 از تيپ 5، لشكر مكانيزه شامل تيپ 1 مكانيزه، تيپ 27 مكانيزه، گردانهاي تانك اندلس، قرطبه، اشبيله و گردان 8 مكانيزه، تيپ 34 و 51 زرهي، تيپ 422، 96 و 93 پياده، تيپ 10 نيروهاي ويژه و تيپ 421 پياده.
غنايم: 150 دستگاه تانك.
170 دستگاه نفربر.
500 دستگاه خودرو.
165 قبضه توپ 182، 130 و 152 ميليمتري.
مقدار زيادي سلاح سبك و نيمه سنگين.
يك عدد كامل موشك سام 6 به همراه 3 فروند موشك.
مقدار قابل توجهي از انواع مهمات ...
تعداد كشته و زخمي دشمن:
25000 نفر.
تعداد اسرا: 15000 نفر.