کتاب درباره شهيد - متن کتاب "سرگذشت پژوهشي سردار شهيد کاوه" - فصل پنجم - بخش دوم

کد خبر: ۱۱۹۳۷۵
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۷:۳۱ - 30August 2008
و آن كسي نبود جز سر داران شهيد محمود بر و جردي كه بر اثر ا نفجار مين به درجه رفيع شهادت رسيده ، محمود بسيار متأ ثر از اين جدا يئ بود ، چون او الگوي تمام نماي خود را شهيد برو جردي كه ميح كر دستان بود قرار داده بود ، محمود جذب اين نقشهاي نمونه شده بود - كسا ني را كه ما عنوا نا فراد خاص ارزش مي نهيم و رفتار آنها را سر مشق قرار ميد هيم . نقش آنها را براي ما الگو ست . بد ينسان و قتي فرد نقش معيني ايفا ء ميكند رفتار خود را با تو جه به نقشي كه برايش الگو ست بر مي گزيند . نقش ها ي نمونه در فرا يند ياد گيري بسيار كمك مي كند زيرا فردا را بئا الگو هاي رفتاري پذير فته شد ، در موقعيتهاي مختلف ، آشنا مي سازد - اين جدائي او را بي تاب كرده بود ، خوب محمود ادامه كار را بايد به تنهائي به پا يان مي برد و لي هيچ خللي در تصميم او بو جود نيا مد . و روز بعد از شهادت سر دار برو جردي بود كه او يكي ديگر از مرا حل عمليات را در محور مه لباد - سر دشت به اجرا در آورد و در منطقه خليفان - كا ني سپيده .و .. چنان يو رشي به ضد ا نقلاب برد كه آنها متحمل تلفات سخت شدند .
او رزم سنگين خود را در دارتفا عات بلند زمز يران به نما يش گذا شت جا ئيكه تقريبا " به بام منطقه شهرت داشت داز نظر بلندي سر ا نجام او با عمليا تهاي متعدد ئاين محور را آزاد كرد .
بعد از آزاد سازي محور مها باد به سر دشت او از پا ننشست و اقدام به پا كسازي و آزادسازي محور هاي مها باد - بو كان و مهاباد - پسو ه كرد و دست داز ضد انقلاب را از محو رهاي مو اصلا تي منطقه كو تاه نمود . ضد انقلاب ديگر چا ره اي
جز ير تسليم فرود آوردن در مقابل حر كت هاي شهيد كاوه و همر زمان او نداشت و هر كجا كه مطلع مي شد كه شهيد كاوه با نيرو هايش آمد . قبل از اينكه دجار تلفات شو ند متو ار ي مي شدند .
شهيد كاوه بعد از آزادسازي و پا كسازي محور هاي مهم ا صلا ني ( پيرا نشهر - سر دشت ، مهاباد - بو كان ) به سرا غ تفا له هاي با قيمانده از ضد ا نقلاب مه به صور ت پر اكنده در ا قصي نقا ط كر دستان . و آذر با يحجان غربي بو دند رفت و با انجام ع مليات متعدد اين با قيمانده عنا صر فريب خورده ضد انقلاب را در دا خل نا بود نمو ده و خا لق حما سه هاي زيادي در كر دستان گر ديد .



گز لان :
جما سه گز لان او را هيچكس نمي وتوا ند از ياد ببرد خود ضد ا نقلا ب . روزي كه ضد ا نقلاب از سر قدر ت به نيرو هاي نطا مي نوشت و از آنها در خوا ست رزم كرد و در كنار آن جنگ رو ا ني و تبليغا ت بسيار به ر ا ه وا نداخت كه هدف از آن نمايش دادن قدرت پو شا لي خود و ا علام مو جو ديت بود .
دست بر قضا اين خبر به شهيد كاو ه رسيد . او بسيار خو شحال شد كه ضد ا نقلاب چنين ا حما قنه خود به ميدان آمد ، او با تجهيز كردن هم رزما نش خودش را به منطقه رسا ند ، منطقه اي كه از ضد ا نقلاب در آن حضور يا فته و به ترين نقا ط براي رزم اعم از ئار تفا عات سر كوب منطقه را د ر اختيار گر فته است ، با تو جه به بارش بر ف و سر ماي شد يد در مرا حل او ليه عمليات ضد ا نقلاب تصور مي كرد كه به پيرو زي دست خوا هد يا فت ولي شهيد كاوه د ريك روز به يا د ما ند ني از رزم كر دستان شب را در روي بر ف با همرزمان خو د سپري كرد و لي دست از تعقيب و ضر به زدن به ضد ا نقلاب دست بر نداشت . .و فرداي آن روز چنان با لا ئي بر سر ضد ا نقلاب آورده بود كه مردم منطقه از خو شحالي به شادي و پا يكو بي پر داخته بو دند ، فرداي آن روز ا جساد ز ياد ضد ا نقلابي را د ر صحنه ميديدي كه او خود در خوا ست نبرد كرده بود و محل در گيري و جنگ را در خود تعيين كرده بود و اگر تصور مي كرد كه اين د رخوا ست رزم به دست شهيد كاوه مي افتد وازآن صر فنظر مي كرد ، خوب ايتن تقدير خداو ندي بود هما نطور ي كه اما م سجاد ( ع) مي فرمايد " خداو ند دشمنان ما را از ا حمقها قرار داده كه گو شهاي آنها نمي شوند و چشما ن آنها نمي بيند " و اين دز ست مصدا ق فرما يش حضرت اما م سجاد ( ع) بود كه ضد انقلاب متحمل چنين تلفات سخت گر ديد .
و در حما سه اي ديگر مردم شريف مهاباد حما سه رزم مها باد را از ياد نمي برند كه ضد انقلاب به درون شهر آمد و با عث اذيت و آزار مردم گر ديد و چه نقشه هاي پليدي از اين عم ليات داشت و چگونه به نوا ميس مردم ا ها نت مي كرد و اين جا بود كه بار ديگر فرشته نجات اين مردم د رحاليكه خود مجروح بود ( شهيد كاوه ) قادر به را ه رفتن نبود و لي با هدايت نيرو هاي خو د چنان ضربه اي به ضد انقلاب وارد كردند كه در مد ت زمان بسيار كوتاه شهر را از دست ضد ا نقلاب از خيا با نهاي جمع كردند . شهيد كاوه در جهت بر گردا ندن آرا مش براي مردم منطقه لحظه اي از پا ننشست و در اين راه چندين با رمجررو ح گر ديد و لي كسي نديده است كه شهيد كاوه دو ران استحرا ت پز شكي خو د در خا نه و شهر خو دسپري كرده با شد و او با
دست گچ گرفته و ... هميشه در منطقه بود .
شهيد كاوه با انجام عمليا تهاي متعدد كه از دارتفا عات دالا ن پر داغ مرز تر كيه شرو ع و تادر ه شيلر د رشهر ستا نهاي مر يوان ادامه داشت ضد انقلاب را ياد به هلا كت رسا ند و يا آنها به آن سوي مرز دا خل عرا ق متواري نمود و در مدت
زمان كو تاه ا منيت در كر دستان حكمفر ما شد و مردم منطقه ديگر با آرا مش كا مل به كا رهاي رو زمره خود مي پر دا ختند .


عمليتهاي منظم :
شهيد كاوه پس از به نتيجه رسا ندن زحمات مظلو مانه چر يكهاي سپا ه تو حيد در كر دستان جهت تحقيق به سخن حضرت ا... خا منه اي كه در باره يگان او فرموده بودند :
" تيپ ويژه شهدا فقط تيپ كر دستان نيست بلكه تيپ نياز و د عوت به مبارزه است او ( شهيد كاوه ) با تجارب زيادي كه در جنگ پا رتيزا ني داشت و با خا طره آسوده كه ا منيت به كر د ستان باز گر دانده است ، جبهه ا ي جديد در سمال غرب عليه خود فرو خته ضد انقلاب با ايجا د شرار ت دركردستان ا مكان دستيا بي و رسيدن نيرو ي نظا مي جمهور ي اسلا مي را به مرز غير ممكن مي سا خت .
و سر آغاز نبرد در جنگ منظم عمليات و ا لفجر ( 2) بود در منطقه مرزي پيرا نشهر و يگان شهيد كاوه يكي از مو فقتر ين يگا نهاي بود د رجهت تصرف ا هداف خود . محمود اين بار ضربا تي بر نير هاي بعثي وارد كرد كه در گذشته در همين منطقه آنها با كمك ضد انقلاب ، ستم فراو اني را بر مر دم كردستان روا داشتند محمود با ضربات سخت خود بر پيكر ه نظا مي عرا ق د راين منطقه حما سه اي ديگر را بو جود آورده كه در اين مر حله شهرك حا جي عمران و پا دگان حا ج عمرا ن و .. به تصرف نيرو ي اسلام در آمد .
او در مقطعي ديگر عهدار نبر دهاي سنگين در عمليات نصر گر ديد و عمليا ت هاي و الفجر 4 و وا لفجر 9 ، قادر ، بدر ، قدس ، شا هد حضور فعال و ا فتخار آفرين او بو دند .
با توجه با اينكه مسا له ا منيت در كر دستان در حال نها دينه شدن بود ، محود و همرزمان او با همان سا زمان منسجم به جبهه ها ي جنوب آمد تا يگان و يژه شهدا كه محمود عهدار فرما ند هي آن بود خالق حما سه اي ديگر در جبهه هاي جنوب با شد و بر همين اساس بود كه يگان او خو دش را برا ي شر كت در عمليات بدر آماده مي كرد و با تو جه به اين نكته كه تجرب جنگ منظم را كمتر داشتند و لي خيلي زود آما دگي خود را براي يك رزم و نظم كسب كر دند .
محمود د رابتدا عهده دار ما مو ريت مشكل سختي شده بود كه در آن مقطع قبول چننين ما مو ريتي و ا نجام آن غير ممكن بود و لي شهيد كاوه هميشه را ه گشاي ع مليا ت هاي بود و هر جا ئي كه كار گره مي خورد او گره گشا كار بود و هر كجا كه از عزم و اراده رزمندگان كا سته مي شد اراده پو لا دين شهيد كاوه به همه آن عزيزان رو حيه اي تازه مي بخشيد .


پو يائي خود :
" تصو ير فرد از خود ، سهم مهمي در مشخص سا ختن چگو نگي نقشي كه او كم و بيش با يد ا كتفا كند دارد . ا عتماد به نفس فرد در ا نجام هر كار ، اثر فرا واني بر انجام مو فقيت آميز آن عمل مي گذارد و به آن وا بسته است و عدم ا هتماد از سوي ديگر غا لبا " به شكست با نا كا مي مي ا نجا مد . شهيد كاوه با اين پو يا ئي از خود عهده دار ئا نجام عملياتي سخت د رجنوب بود او با رساندن نبرو هايش به كنار رو دخانه دجله و اتو بان العماره - بصره ، يورش صا عقه وار خود را بر عليه نيرو هاي بعثي آغاز و تلفات زيادي بر پيكر نظا مي آنها وار د آورده . و مقاو مت سختي د ر مقابل پا تكهاي دشمن به نما يش گذ اشت كه تصو ير هاي تلو يزيو ني كه به منا سبتهاي دورا ن دفا ع گا هي پخش مي گردد نما ينگر آن مقا ومت سخت ود رمقابل ما شين جنگي عرا ق است .
شهيد كاوه در حين همين مقاو مت شديدا " مجرو ح گر ديد. به طور ي كه هيچكس از همرزما ن او او را نديد و اطلا عي از او نبود ، عدم حضور محمود در بين نيرو هايش در آن لحظا ت سخت مقا ومت و پخش شدن شا يعاتي مبني بر شهيد شدن محمود ها له اي از غم را حكفرما كر ده بود و اين بي اطلا عب 48 سا عت ادامه يا فت تا اينكه با تجسس همه جا نبه دو ستا نش كه به هيچ عنوان جدا ئي را نمي توا نستند قبول كنند او را در بيما رستان بقا ئي اهواز در كنار سا ير مجرو عين يا فتند كه از نا حيه د ست شد يدا " ز خمي شده بود و زنده بودن او رو حيه مضا عف به نيرو ها بخشد با تو جه به اينكه شا گر دان محمود اين در س را از استاد خود آميخته بو دند كه با يد به ما نند او اراده پو لا دين داشت مصمم ادامه عمليات را انجام دادند و برگه زرين ديگري در پرو نده حما سه آفريني محمود و همرزما ن او افزوده گر ديد . سردار مصطفي ايزدي در مورد اين عمليات و شهيد كاوه چنيم مي گو يد :
" اسا سا " فرما ندهي جنگ و فرما نده سپاه د راين زمان يك حساب ويژه اي را براي تيپ ويژه شهدا و فرما ند هي آن يعني شهيد محمود كاوه باز كرده بود و با اينكه عم ليات بدر يك عمليات مهم بود يعني عبور از با تلا ق و به سمت رو دخانه د جله و اتئ بان العماره - بصره در نو ك حمله براي پيشروي و تثبيت موا ضع تيپ ويژه شهدا انتخا ب شده بود و اين به خا طر قابليتي بود كه اين يگان داشت و تلا شهاي بي شا ئبه سردار شهيد محمود كاوه در اين عمليات ( بدر ) بياد ما ند ني است . و در شر ايطي بود كه ايشان د رابن عمليات به سختي مجروع شدند "
مجرو ع شدن او نمي توا نست او را در شهر و خانه خود ما ند گار كند او مرد عمل و شيرمرد ميدا نهاي رزم بود و استرا حت ا ستعلا جي خود را بهتر مي ديد كه كنار رزمندگان با شد چون حضور او يعني پيروزي ، اميد ، حما سه ، از مشكلا ت بي خبر شدن ، رو حيه و .. كسي نمي توا ند باز گو كند كه محمود بر اي بهبودي و سلا متي در مشهد در حال استرا حت بوده است . او هنگا مي كه اطلا ع يا فت نيرو هاي او د رهو العظيم در پا سگا ههاي دا خل هور هدف يو رش نيرو هاي بعثي قرار گرفته اند ، با همان دست گچ گرفته و ... خو دش را به كنار نيرو هايش رساند و هيچ تحمل نمي كرد كه عرا ق از نيرو ي او محلي را باز پس گر فته باشد و بر همين تحمل نمي كرد كه عرا ق از نيرو ي او محلي را باز پس گر فته با شد و بر همين اساس بود كه خود باآن و ضعيت درنوك پيكان رزم قرار گرفت و در را ستاي ا جرا ي سلسله عمليا تهاي قدس چنان ضربه اي به نيرو هاي بعثي وارد آورده كه ديگر تصور تعرض نكند .
مقام معظم ر هبري در خصوص اين مقطع از زند گي سردار شهيد كاوه ميفر ما يد :
" شهيد كاوه حقيقتا " اهل خود سازي بود هم خود سازي معنوي و ا خلا قي و تقوايي و هم خود سازي رزمي . در يكي از عملياتهاي ا خير دستش مجرو ح شده بود كه به مشهد آمد و مد تي در بيمارستان بستري بود كه مجددا " به جبهه بر گشته و در تهران پيش من آمد . ديدم كه دستش متورم است . سوال كردم دستت در د مي كند ؟ گفت : نه ؟
بعد من از طريق برداران مشهدي كه آنجا بو دند فهميدم كه دستش شد يدا " درد مي كند ، ولي او درد را كتمان مي كرد و اين كه انسان دردش را كتمان كند مستحب است ، ايشان يك چنين حا لت خو دسازي داشت . "
او مردم عمل بود و تجربيان او در جنگهاي پار تيزا تي و حال حنگ منظم به كو هي مبدل گشته بود .
او تجارب گرو هي و فردي زبادي آموخته بود تجا ربي كه در نقش شا گرد از استاد بزرگوار خود شهيدان كا ظمي و برو جردي و .. كسب كرده بود .
تجربيا ت فردي و گرو هي :
شخصيت ا نسان د رحد و سيعي به منزله حا صل تجربه فرد د رقالب گرو هش رشد مي يا بد .
ارزشها ، هنجا رها ، و جهه نظرها و بارو رهاي گروه ، همگي به شكل گيري شخصيت فرد كمك مي كند و بدون اين تجربيات گرو هي شخصيت رشد پيدا نخوا هد كرد .
حال او با اين تجربيا ت گرا نقدر مرد نشستن نبود او را با يد تحر ك نا ميد چون لحظه اي آدم نداشت و هر كجا كه نياز بود او را با يد آنجا جستجو كرد بعد از عم ليات بدر و هور الهيو يزه خودش را به ا رتفا عات سر يه فلك كشيده اشنو يه د رشمال غرب رسا ند و عمليا ت پا ر تيزني را درآن منا طق كو هستاني كه دارا ي ار تفا عات بسيار صعب العبور بود بر عليه نيرو هاي بعثي آغاز كرد ، نيرو هاي عرا قي او و شا گر دا نش را د رجبهه هاي جنوب جستجو مي كردند و لي او را در مقابل خود در جبهه هاي شمال غرب ديدند و برا ستي كه او يك صا عقه بود كه بر سر هر دشمني فرود مي آمد او را نا بود مي كرد .
و برا ستي چه زيبا مقام معظم ر هبري در آن دوران فرموده " تيپ ويژه شهدا فقط تيپ كر دستان نيست بلكه تيپ نباز و دعوت به مبارزه است " ومحمود و همرزما نش د ر ويژه شهداء مصدا ق بيا نات مقام عظماي ولا يت بودند . كه فرموده " ( شهيد كاوه ) يك فرما نده بسيار خو بي بود . تيپ و يژه شهدا كه ايشان فرما ندهي را بر عهده داشت ، يكي از وا حد هاي كا رآمد ما محسوب مي شد . خود او هم د رعمليا تهاي گو نا گون شر كت داشت وكار آموزده ميدان جنگ شده بود . از لحا ظ نظم ، اداره ، وا حد ، مديريت قوي ، دو ستي و رفا قت با عنا صر لشگر ، از لحا ظ معنوي ، ا خلا قي ، ادب ، تربيت ، تو جه و ذ كر ، يك انسان جوا ن اما برجسته بود "
شهيد محمود كاوه نه تنها خوا ب بر چشمان ضد انقلاب حرا م كرده بود بلكه نيرو هاي نظا مي بعثي را هم به همين و حشت د چار كرده بود ، او در هر كار رزمي خود در جلو قرار مي گرفت و قبل از ا نجام هر عمليات قبلا " خود تمام ا بعاد آنرا هم از لحا ظ تئو ري و هم بر روي زمين بررسي مي كرد تا به هنگام عمل هم خود اطا عات كا مل داشته با شد و بهتر هدايت را عهده دار بال شد و هم نيرو هاي اسلام از حدا قل آسيب د يدگي بر خوردار با شند . وكسي به ياد ندارد كه كاوه عمليا تي را بدون اينكه خود د رصحنه با شد هدايت كرده با شد .
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار