عراق تندرو و عربستان سعودي بسيار ميانه رو، بزرگترين توليدكنندگان نفت جهان عرب كه تا همين اواخر، بيشترين خصومتها را در ميان كشورهاي عربي با يكديگر داشتند، اكنون با " هراسهاي" مشتركي كه دارند در حال نزديك شدن به يكديگر هستند. هنگامي كه به نظر ميرسيد عربستان سعودي در پاييز گذشته متحدي در دولت بازرگان در تهران يافته است، اين پيوند براي مدت زماني كوتاه دچار تزلزل شد، اما بركناري بازرگان، تهاجم شوروي به افغانستان و عكسالعمل آمريكا، دو كشور [عربستان و عراق ] را به سمت يك محور همكاري حركت داد.
حوادث ايران، افغانستان و يمن و شوك شورش نافرجام در مسجدالحرام، عربستان را بيشتر متوجه يك قدرت واقعي و اجتناب از عقايد محافظه كارانه به منظور يافتن يك متحد كرد.
عراقيها از رقابت ابرقدرتها در منطقه و دچار شدن عراق به وضعيتي شبيه افغانستان در هراساند، بعثيهاي سوسياليست بغداد با توجه به ضعف آمريكا در منطقه و توانايي شوروي در بهرهبرداري از نارضايتيهاي منطقه امكان اين اتحاد را بيشتر ميدانند.
عراقيها با مشكلات خطرناك داخلي نيز رودرو هستند و ساختار جمعيتي كشور آنها شديدا " دچار ازهم گسيختگي" است. حزب حاكم بعث توسط مسلمانان سني اداره ميشود كه بيشتر آنها از شهر تكريت در شمال كشور هستند. اكثريت اعراب كشور كه از جمعيت عظيم و ناراضي اقليت كرد متمايز ميگردند شيعهاند؛ يعني افراد مذهب آيتالله خميني در ايران.
آيتالله خميني هرگز خصومت خود را با رژيم تكريتي رييس جمهور صدام حسين مخفي نكرده و طرفدارانش درپي شورش [در عراق] هستند. (1)
در حالي كه بعثيهاي عراق اسما در ائتلاف با كمونيستها حكومت را در دست دارند، اما روابط آنها بدون مشكل نبوده است.
دور نگه داشتن آمريكا و موارد فوقالذكر، رژيم بغداد را وادار كرد براي دستيابي به روابط نزديكتر با اروپا تلاش كند. آنچه عراق را از تجديد پيوند با آمريكا بازداشته است پافشاري بغداد بر اين خواسته است كه آمريكا و نيز روسيه بايستي از منطقه دور نگه داشته شوند.
در هشتم فوريه [صدام] حسين خواستار آن شد كه چارچوب جديدي براي روابط ميان كشورهاي عربي تشكيل شود. ماده واحده اساسي اين چارچوب عدم حضور نيروهاي خارجي و وجود پايگاههاي نظامي در جهان عرب خواهد بود.
به اين ترتيب، عراق مشتاق عقد قراردادهاي دفاعي دوجانبه با همسايهها ثروتمند و هم سليقه خود است.
عراق با ارايه پيشنهادهايي به عربستان در حوزههايي چون خليج فارس [ ايران و مخالفان محلي]، يمن [شوروي و نفوذ ماهوارهها] و همكاري نزديك در مورد قيمت و كنترل توليد نفت، كوشش ميكند از گرايش عربستان به آمريكا در برابر نفوذ شوروي جلوگيري كند.
عربستان از تقويت پيوندها با آمريكا خيالش آسوده است و احتمالا ترس از نفوذ عربهاي تندرو، كه به طور متناقضي از عراقيها نشات ميگيرد، پيوند شاهزادگان [سعوديها] و انقلابيها [بعثيها] را مستحكم ميكند.
پاورقي:[1] ژنرال سرلشكر وفيق السامرايي كه يكي از مسئولين رده بالاي اطلاعاتي ارتش
بعث عراق بوده و تا سال 1994 ميلادي 1373 در خدمت صدام بوده است ميگويد: سرنگوني شاه ايران واقعيتهاي زير را اثبات كرد:
- نقش ايران به عنوان ژاندارم منطقه پايان يافت.
- يك روش انقلابي جديد از طريق اجراي قاطعانه اسلام شيعي و ادغام سياست در دين ظهور كرد. در برابر چنين خيزش انقلابي سهمگين و با توجه به احساس ميليونها مردمي كه به خاطر پيروزي و قدرت انقلابي و ژرفاي ديني سر از پا نميشناختند،ما [عراق] ناگهان به خاطر ديكتاتوري و خودكامگي موجود در كشورمان، بدون آن كه حسابگري و تحليلي منطقي داشته باشيم، خود را در خط تماس و برخورد مستقيم با اين جريان قرار داديم.
وفيق ، السامرايي؛ ويراني دروازه شرقي، مترجم عدنان قاروني، تهران: مركز فرهنگي سپاه، 1380
173- چاپ دوم، ص 4
ادامه دارد...