به گزارش سايت ساجد به نقل از حيات، در ابتداي اين نشست ليلا جليني با هدف معرفي نويسنده به بيان خلاصه اي از آثار وي پرداخت وگفت: احمد عربلو نويسنده کتاب کودک و نوجوان آثاري از جمله "امين و اکرم"، "شاهزاده"، "قند و نمک"، "داستان هاي نبرد با تانک"، "آتشي بر جان" و "خاطرات 357" را براي مخاطبان کودک و نوجوانان در کارنامه خود دارد.
در ادامه جلسه احمد عربلو، نويسنده کتاب "يکي مثل او" با اشاره به موضوع کتاب و نحوه نگارش اين اثر گفت: کتاب "يکي مثل او" براساس زندگي سيد موسي صنيع خاني، پدر شهيدان محمد و حسن صنيع خاني نگاشته شده و به سفارش بنياد شهيد و امور ايثارگران با هدف ثبت زندگي نامه پدران و مادران شهدا نوشته شده و يک کار کاملا سفارشي است.
وي افزود: اين کتاب بعد از پنجاه روز مصاحبه با پدر اين شهيدان عظيم الشان نوشته شد و من فرصت زيادي براي نگارش آن نداشتم به همين جهت اين اثر با شتابزدگي بسيار نوشته شده و به لحاظ ساختاري اشکالاتي دارد. شتابزدگي و بي دقتي در نگارش آثار سفارشي مشهوداست و از اين جهت مبحث سفارش نويسي تهديدي براي ادبيات دفاع مقدس و پايداري به حساب مي آيد چرا که نويسنده از سوي سازمان و نهادي موظف است در مورد يک سوژه کاملا سفارشي بنويسد و به همين دليل در بسياري از موارد اين آثار با خلاقيت بسيار کمي نگاشته مي شوند.
در ادامه اين جلسه محمد جواد جزيني منتقد و پژوهشگر ادبيات دفاع مقدس و کارشناس داستان نويسي در نقد و بررسي کتاب "يکي مثل او" گفت: احمد عربلو نويسنده" يکي مثل او" از نويسندگان کودک و نوجوان و طنز نويس است و اين اثر از نخستين آثار او در زمينه مخاطب بزرگسال و ژانر جدي است و به همين دليل در در اکثر قسمت هاي اين کتاب نويسنده گويا نوجوانان را مخاطب قرار داده، در حاليکه اين اثر براي مخاطب بزرگسال نوشته شده اما نويسنده به دليل عادت به مخاطب نوجوان و کودک اين اثر را با همان ذهنيت نوشته است.
وي افزود: اين اثر يک زندگي نامه داستاني است و ماده اوليه آن براساس زندگي واقعي نگاشته شده اما عناصر زندگي نامه داستاني را دربسياري از موارد دارا نيست. اين اثر در واقع روايت مستند داستاني است و ساختاري مانند سريال هاي تلويزيوني دارد و پي رنگ ها و شخصيت هاي داستان با ذکر جزييات بيان نشده است.
اين منتقد و پژوهشگر گفت: نويسنده اين زندگي نامه در پرداخت شخصيت ها ضعيف عمل کرده و زندگي نامه شخصيت داستان يعني موسي صنيع خاني به خوبي در اين اثر انعکاس نيافته است. هدف از نگارش اين کتاب معرفي پدر شهيد و بستر خانواده اي است که اين دو شهيد بزرگوار در آن پرورش يافته اند اما اين اثر، به اين مساله نپرداخته و اکثر راويان در مورد زندگي پدر شهيد سخن گفته اند و نويسنده هم هيچ اشاره اي به دو شهيد اين خانواده نمي کند و از اين جهت نويسنده هوشمندانه عمل نکرده است.
وي از دست دادن پدر بزرگ شخصيت داستان را نقطه ثقل مرکزي داستان دانست و گفت: گره داستان و حادثه مرکزي قصه با از دست دادن پدربزرگ موسي صنيع خاني آغاز و فراز و فرودهاي داستان از اين قسمت شروع مي شود اما نويسنده در بيان چگونگي اين فراز و فرودها موفق نيست و در ادامه اين داستان ها که از زبان راويان مختلف بيان شده با متريال ضعيف روبرو مي شود. قصه کارخانه از جمله قصه هايي است که در اين کتاب با بيان روايي نوشته شده که بسيار شعارزده است.
وي افزود: نويسنده بسيار صريح به شجاعت، گستاخي، جسارت، رشادت، قاطعيت و مهرباني شخصيت مي پردازد و در پايان هر داستان نتيجه گيري مي کند و به همين دليل اين مساله اثر را از جنبه حرفه اي بودن دور ساخته است.
محمد جواد جزيني با اشاره به اين مطلب که داستان روند منطقي ندارد گفت: ماجراهاي اين داستان از رابطه علي و معلولي برخوردار نيست و روند منطقي ندارد. ماجراي سيلي خوردن شخصيت داستان بسيار آبکي است و نويسنده تحقيقي در اين زمينه نکرده و به روايت راويان بسنده کرده است.
وي افزود: قصه "صدام ، موشک و يک خانه کوچک" نه ماده داستاني دارد و نه به بيان موسي صنيع خاني کمکي کرده و تنه بي استخوان اين اثر همين قصه است.
جزيني در ادامه با انتقاد از اين اثر گفت: نويسنده به بيان جزييات نپرداخته و به دليل سفارشي بودن يک کار شتابزده ارايه داده و به موضوعاتي همچون خبر شهادت فرزندان اين پدر، ديدارهاي آخر، چگونگي پرورش اين فرزندان نپرداخته در صورتي که هدف از نگارش اين کتاب پرداختن به خانواده اي است که دو شهيد در آن رشد و نمو يافته اند.
وي خاطرنشان شد: اين کتاب با وجود حجم اندک غلط هاي چاپي بسياري دارد و نوع حروف آن درشت است که نشان از بي دقتي انتشارات اين اثر است، بي دقتي ها گاه تا جايي است که زحمات نويسنده را بر باد مي دهد به طور مثال فهرست کتاب با شماره صفحاتي که داستان در آن آمده مطابق نيست.
در پايان جلسه جزيني گرافيک و طرح جلد اين اثر را از نقاط مثبت اين کتاب دانست و گفت: کتاب به لحاظ طرح جلد خوب است و از نمونه هاي موفق گرافيک در آثار انتشار يافته در بنياد شهيد است.