كسي كه با وجود حضور مداوم در جبهه و خط مقدم شهيد نمي شد و هر بار به سلامت به خانه بازمي گشت و هميشه حلواخور بود و سينه زن؛ يعني مرتب حلواي شهادت و مرغ عزاي دوستان شهيدش را مي خورد و در عزاي آنها سينه مي زد و خودش به اصطلاح بادمجان بم بود و هيچ چيزيش نمي شد! كسي كه گويي همه كار تحويل اوست، قرارداد دارد و بايد تا آخر بايستد و كار را تمام كند