مقدمه :
جهاد و مبارزه در راه خدا هنر شجاعت و شهامت مؤمن واقعي خداوند است و تبلور اين هنر مقدّس و شجاعت و شهامت در هنر شعر امري بديهي است. رزمندگان جان بر كف ايراني با ابزار معنوي و مادي به جنگ با متجاوز برخاستند و شاعر هنرمند با سلاح هنر منظوم و ملحون به حفظ و صيانت از ادبيات و فرهنگ دفاع و جهاد و جنگ پرداخته است. گواه راستين اين مدّعا آثار مكتوب منظوم نادره گويان در خصوص نبرد عاشقانه و دلاوراني كه در ميادين رزم ونرد نبرد، جان ميباختند. شهيدان، ايثارگران، آزادگان، رزمندگان در ادب و فرهنگ و انقلاب قوم ايراني سمبل عشق، ايثار، استقلال، مبارزه بوده بي ترديد داستان راستان آنان براي نسل امروز و فردا خواندني و ماندني خواهد بود.
دفاع مقدّس، حماسه دلاوري، آميخته با حماسه عرفاني است. در آثار سخن سنجان، اين حماسه با غنا آميزش كرده و گوهري به نام ادبيات دفاع مقدّس را به زمين گذاشته و در شعر پايداري و دلاوري با عاطفه گره ميخورد. حماسه تبديل به غزل ميشود و با شور و عشق و راستي و مستي همراه ميگردد. به قول يكي از لطيفان نكته سنج:
ميان معركه لبخند ميزنيد به عشق
/حماسه چون به غزل ختم ميشود زيباست
(سهيل محمودي)
رجز خواني دشمن براي شروع جنگ از(16) شهريور(1359) آغاز شد و ايران آبستن شجاعت، شهادت و امانت الهي(عشق)شد. ادبيات هر ملت، تحت تأثير شرايط سياسي اجتماعي، فرهنگي و ديني هر ملت است جنگ تحميلي و در برابر، دفاع مقدّس در اين نبرد از سال(67ـ59) بوده و عظمت اين نبرد شجاعانه و نيز شكوه حضور مردم ديندار ايراني در اين جنگ، ادبيات و شعر فارسي را از ديد رنگ و صورت و معني دگرگون و به آن رنگ دلاوري و ديني و عرفاني داده است.
در قرون متمادي گذشته، حماسه، عرفان، عشق و اخلاق، از عمدهترين مفاهيم اشعار ايراني بوده و شاعر دفاع مقدس همه اين مفاهيم وموتيف را في الواقع تجسّم كرده و يا شنيده و تجربه كرده و آن آزمودههاي عيني خود را با تجارب شعري درآميخته و در پوشش هنر و شعر به تصوير كشيده است جنگ تحميلي و به دنبال آن دفاع مقدّس شگرفترين تأثير را بر ادبيات منظوم و منثور ايراني گذاشته است.
«مجموعه سرودهايي را كه در قالبهاي گوناگون اعم از سنتي و نو، نيمايي و سپيد شكل گرفته اند و درون مايه اصلي آنها تشويق و تكريم «دوست" و تحقير و تهديد «دشمن" و تقويت روحيه مذهبي و ملي براي حفظ وطن و انقلاب است، شعر جنگ ميناميم.
شعر جنگ به لحاظ زماني حدفاصل بين شروع تجاوز دشمن تا پذيرش قطعنامه(598) را در بر ميگيرد." (گزيدة شعر جنگ و دفاع مقدس، صفحه 12) شعر جنگ خودجوش بود. شاعران چه ضعيف و چه قوي، احساسات دروني خويش را نسبت به دفاع حق در مقابل باطل و حوادث و پيامدهاي اوضاع آن به دور از هر نوع تصنّع و تكلف و كسب شهرت و مكنت بيان ميكردند.
شعر دفاع مقدّس، آثار منظوم هنگام نبرد و بعد از نبرد و زمان صلح ميباشد. بعد از اقبال به قطعنامه(598) از سوي ايران، شاعران نكته گوي ايراني به سرشت سياسي جنگ نگريستند و سرودههايي كه از اين زمان به بعد با شاخصههاي تشويق و تكريم دوست و تحقير و تهديد دشمن و نيز انتقاد از خودي و ديگران ميپرداختند، به شعر دفاع مقدس موسوم و مرسوم گرديد و قدري شعر دفاع مقدس رنگينتر همراه با حسن طلب بوده است.
نبرد و دفاع ايرانيان در برابر تجاوز دشمن فريب خورده ارزشمند و ستودني است. ادبيات و كلام منظوم فارسي ميتواند چون گنجينه و طلسمي آداب و فرهنگ و ميراث مادي و معنوي دفاع مقدس را حفظ كند و آن را از بوته نسيان و نابودي صيانت و حفاظت كند. پژوهش و تحقيق در باب تأثير دفاع مقدس در شعر معاصر ميتواند شكوه حماسه و هنر شاعرانه شاعران متعهد را آشكار ساخته و بر اين شكوه و عظمت بيفزايد. لذا در اين پژوهش ويژگيهاي شعر معاصر با درون مايههاي دفاع مقدس، از ديدگاههاي واژگاني،شكلي، زيباشناسي، تخيل و محتوايي تحليل ميگردد.
بحث و تحليل:
در شعر دفاع مقدس گاه در استعمال واژگان كهن و باستاني زياده روي شده، گاه زبان شعر تحت تأثير سبك دوره ساده، روان و ملايم توأم با زبان عاطفي است و همراه با آرايشهاي لفظي معتدل است. واژگان دور از ذهن، مبهم و غير مأنوس در كلام منظوم دفاع مقدس جايي ندارد. بويژه دورة جنگ كه هدف غايي شاعر رساندن سريع و ساده پيام و محتوا است و به خاطر نفوذ شعر ميان تودة مردم داراي زباني نزديك به زبان محاوره است.
زبان شعر دفاع مقدس در آغاز گاهي تند و تشويق كننده و حماسي و گاهي نرم و عميق است و نشانهاي كهنگي زبان بيشتر در قالب مثنوي نمايان است. زبان شعر داراي تنوع است و آن به دليل كاربرد لغات و اصطلاحات كهنه و نو ميباشد. رعايت درست قواعد صرف و نحو كلمه و كلام و دور بودن از ضعف تأليف و غرابت استعمال واژگاني، نيز پرهيز از اطنابهاي بي مورد و حذفهاي بي جهت، مبين رواني و سادگي و تازگي زبان شعر دفاع مقدس ميباشد.
«حاصل چنين تلاش صادقانه، اشعاري بود زيبا و دلنشين و پرشور و مؤثر، كه امروزه به شعر دفاع مقدس معروف است. شعري كه ريشه در ايمان و اعتقادات ژرف اين شاعران متعهد داشته و برخاسته از فرهنگ غني ايران اسلامي است و گنجينهاي است پربار و ارزشمند."(شكوه شقايق، صفحه 11)
قالبهاي آغازين، شعر نيمايي و سپيد بود سپس رباعي و دوبيتي رايج گرديده و سرانجام قالب غزل غالب ميگردد و قالب مثنوي نيز همپاي غزل مرسوم ميگردد به قالبهايي چون قصيده، چهارپاره و قطعه كمتر توجه شده است.
قالب نو داراي زباني روايي و گزارشي و بلند و آن به خاطر مجال شاعران براي بيان تجارب شاعرانه و رهايي از محدوديت قافيه و تساوي مصراع است تا شاعر بهتر موضوعات و انديشههاي خود را بپروراند. محتوي شعر نيمايي و سپيد، توصيف شهادت و شهدا و ميادين رزم و بيان هدف جهاد و جنگ و ياد كرد كرامات رزمندگان، وصف دلاوريها، جنگاوريها، رشادتها، و تشويق و ترغيب مردم به حضور در ميادين نبرد و استقامت تا پيروزي نهايي و كوچك و حقير شمردن متخاصم و بيان ارزشهاي ديني، شيعي و قومي همراه با افتخارات ملي و ميهني ميباشد.
بعد از جنگ، محورهاي دروني قالب نو كمي دگرگون شد. و انتقاد و اعتراض نسبت به فراموشي ارزشها و تبعيض و اختلافات طبقاتي و رشد تجملات و تشريفات و كم رنگي فرهنگ شهادت رواج مييابد. در اشعار نيمايي و سپيد آميختگي افتخارات ملي و ميهني با دين جالب توجه است. شخصيت و عناصر اسطورهاي و حماسي با سمبلهاي ديني بيان گرديده مثل: سياوش، كاوه، درفش، اهريمن و… همراه با عاشورا، ذوالفقار، كربلا و… بيان گرديده است.
قالب غالب مردمي قالب دوبيتي بود چه خواص و چه عوام به اين قالب اصرار ميورزيدند دوبيتي به دليل مردمي بودن داراي زبان ساده، نرم و لطيف نزديك به زبان گفتاري و محاوره و گاه آميخته با زبان كهن و سنتي ميباشد دوبيتيها همراه با عنصر عاطفه در انتقال سوگ شهدا و احساس شاعرانه شاعر نسبت به شهيدان بوده و عاطفه، سوگ شهيد و حماسه محتواي اصلي دوبيتي بوده و سوگ در دوبيتي شاعران نشان سرافكندگي و نقص نيست بلكه با روحيه سربلندي و عظمت و كمال معنويت آميخته شده و هشداري جهت حفظ و صيانت از طريق و راه صديّقان واقعي يعني شهدا ميباشد.
به كوه نور ماند حجله ي تـــو
سرود عشق خواند حجلهي تو
سكوت كوچه ي خاموش ما را
به آتش ميكشاند حجلهي تو
(قيصر امين پور)
شرار شب به ميدانت فرو خفت
ستاره در شبستانت فرو خـــفت
هلااي يار،اي همواره بـــيدار
چرا خورشيد چشمانت فرو خفت
(سهيل محمودي)
قالب دوبيتي در كنار قالب رباعي رونق ميگيرد اين دو قالب براي بيان احساسات عميق شاعرانه و توصيف جنگاوريها و حماسه مناسب است شاعران موفق و ناموفق در شعر معاصر فراوان است از نكته سنجان نكته بين برجسته اين دو قالب قيصر امين پور، حسن حسيني و وحيد اميري ميباشند.
واژگان و تركيبات شعر دفاع مقدس شبيه هم اند به جهت همدلي و وحدت كه نتيجه روحيه ديني است افعال به صورت جمع و ضماير نيز جمع ميباشد.
ما دشمن آه و آوخ و افسوسيم
بـا شوق لبان مرگ را ميبوسيــم
دريـا دريا اگـــر زما برگيرنـد
كم مينشويم، از آن كه اقيانوسيم
(قيصر امين پور)
ما مرغ سحرخوان شگفت آواييم
خونين پروباليم و شفق سيماييم
در معبر تاريخ چو كوهي بشكوه
صدبار نشسته ايم و پابرجاييـم
(سيد حسن حسيني)
در رباعي امروز صبغههاي ميادين رزم و نبرد و ترغيب و تقويت رزمندگان و تحقير خصم و ترسيم شكوه و عظمت و استقامت و پايداري جنگاوران چشمگير ميباشد آهنگ رباعي حماسي است و حاوي فخرورزي و ستايش نيز ميباشد.
زين تير كه از صخره و آهن گذرد
وز رشته ي موي و چشم سوزن گذرد
چندان به تن دشمن خود زخم زنيم
تا آن كه نسيم از تــــن دشمن گذرد
(قيصر امين پور)
پيوند شعر دفاع مقدس با الگوهاي عاشورايي و اسلامي و موضوع شهيد و شهادت طلبي، به رباعي امروز عمقي عميق بخشيده و اين موضوعات نشان دهندة اهميّت رباعي امروز ميباشد و آميحتگي حماسه و عرفان در رباعي، عرفان حماسي را رقم زد.
نوشيدن نور ناب كاري است شگفت
اين پرسش را جواب كاري است شگفت
تو گونــهي يك شهيد را بوسيدي؟
بوسيدن آفتــــاب كاريست شـــگفت
(قيصر امين پور)
بهترين مثنويهاي شعر دفاع مقدس مربوط به دهه هفتاد ميباشد و اين مثنويها بيشتر در كنگره سرداران و شهيدان سروده شده است. گوناگوني زبان، كوتاهي مثنوي، ترسيم فضاي جبهه و جنگ و ايثار و دغدغه فراموشي ارزشها و فضاي تغزّلي قصيدهاي و غزل مثنوي و حماسه عاشقانه ويژگيهاي آشكار مثنوي ادبيات جنگ ميباشد علاوه بر اينكه مثنويهاي دفاع مقدس در وزن شاهنامه ميباشد مثل منظومه در باب ابراهيم همت از پرويز بيگي:
الهي به آنان كه پرپر شدند
پر از زخمهاي مكرّر شدند
غزل يكي از غالبترين قالب شعر دفاع مقدس است بيان احساسات و عواطف دروني نسبت به دلاوران و رزمندگان، شهدا، آميختگي دلاوري با بينشهاي عارفانه و حوادث كربلا تأثير پذيري از تصاوير اسطورهاي و حماسي و بيان نرمش با خشونت ويژگي غزل دفاع مقدّس ميباشد در اين دوره غزل رنگ حماسي ملي و ديني به خود ميگيرد و آن به خاطر آميزش غزل با مثنوي است. سرودن شعر در باب حماسه و جنگ به سخن رنگ حماسي ميدهد نصرا لله مرداني از جمله شاعرانيست كه ابتدا به غزل با مضامين حماسي روي آورده: از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پيغام فتح دارند آن سوي جبهه ياران
و در غزل زير با اسامي و تصاوير اسطورهاي و حماسي همراه با كلمات غنايي و غزلي، روح غزل را با حماسه در آميخته است.
مي آيد از ديار بهاران ســـــــپاه گل
بر سر نهاده دختر صحرا كــــلاه گل
با جنبش دلاور جنگـل، چريـك بـــاد
در خون كشيد به بيشه شب پادشاه گــل
با بانك پرطــنين ظـــفر كـاوه ي بهار
فـــرمان داد آورد از بــــارگـــاه گـل
طبل نبرد ميزنـــد امشـب اميــر ابـر
دارد سـر ستيز، مگر بـــا سپـــاه گـــل
دريــاباي منـيژه ي جـادوگـر نسيم
بـــا سحــــر عشق بيژن شبنم زچاه گل
يك كهكشان ستاره ي ميخك شكفته است
در آسمان ســــــبز به اطراف ماه گـــل
غزل دفاع مقدس داراي عميقترين احساسات انساني نسبت به محبوبي روحاني و جاويد چون شهيد و شهادت است كه همراه با نوعي انتقاد به شرايط بعد از دفاع مقدس ميباشد. غزل دفاع مقدس آيينه تمام نماي اشعار شاعران دفاع مقدس است و غزل دفاع مقدس داراي رويكردي انقلابي و زبان تصويري و تركيبات تازه و جديد ميباشد تركيب سازي از شاخصهاي سبك غزل معاصر ميباشد.
قصايد دفاع مقدّس از نظر واژگان به شعر سبك خراساني نزديك و مقدمه قصايد از تنوع مضامين برخوردار ميباشد. شاعر دفاع مقدّس در آغاز دنبال صورت و زيبا شناسي ظاهري نيست آنچه براي آنان مهّم است، رساندن سريع و سادة خبر و پيام و محتوا است ولي در دورة دوم يعني بعد از جنگ آرايشهاي لفظي و معنوي سخن بيشتر ميشود وغزل داراي اوزان بلند و غير مطبوع و رديفهاي اسمي و بلند ميشود. كاربرد صناعات لفظي اعم از جناس، واج آرايي و رعايت موسيقي داخلي و بيان تصاوير به كمك ايهام و ارتباط وپيوند معنايي مناسب بين واژگان رعايت ميگردد وحوزةخيال به كمك تشبيهات و استعارات و كنايات و تشخيص به صورت ساده و روان و به دور از هر نوع ابهام و پيچيدگي و تصنّع كمال مييابد.
از ديدگاه ادبي و زيبا شناسي سخن، شعر دفاع مقدّس از آلايشهاي غير متعارف دور بوده و از نظر محور عمودي پيوند تنگاتنگ دارد. مضاميني چون جهاد، شهيد و شهادت، هجرت، ايثار و ايمان، نيايش و نماز، راز و نياز، حماسه عاشورا، سوگ و درد و عشق و معرفت، ائمه اطهار و تلميح به حوادث كربلا و مقوله انتظار فرج امام زمان محتوا غزل دفاع مقدّس را تشكيل ميدهد و هر يك از اين مصداقها با روح آميخته با غم و عاطفه گره ميخورد. توجه به اين مفاهيم سبب رواج غزل موعوديه، زهراييه و عاشوراييه درشعر دهه شصت شده است.
مي ترسم از شبي كه به دجال رو كنيم
آقا تو را قسم به شهيدان ظهور كن
(منيژه تو در ميان، شعر جوان صفحه 67)
بــــرادر مبارزم، زمزمه كن بهار را
بچين ز شاخة يقين ميوة انتظار را
(سپيده كاشاني)
در غزل اين دوره اعتراض و انتقاد نسبت به كم رنگي ارزشها و مجاهدتها و حماسه آفرينيهاي رزمندگان موج ميزند:
دسته گلها دسته دسته ميروند از يادها
شمع روشن كردهاي در رهگذار بادها
(عليرضا قزوه)
امروز شايد بايد از خون گلو خورد
نــــان شــــرف از سفرههاي آرزو خورد
بوي ريا پر كرده ذهـــن دستها را
اي كاش ميشد جرعهاي بي رنگ و بو خورد
شايد تمام حرفم اين باشد جماعت
حق شما را كــاخهاي روبه رو خــــــورد
(ضياء الدين شفيعي)
دفاع مقدّس و فرهنگ و ادبيات آن بر صور خيال شاعران و زبان مخيّل آنان تأثير كرده و واژگان و اصطلاحات كه مفهوم جنگ و نبرد داشته نه تنها در سبك ادبي و شاعرانه بلكه در سبك و زبان عادي نيز تأثير كرده سخنوران با بهره گيري از اين اصطلاحات، فضاي شعر را با مفهوم دفاع مقدّس و جنگ حماسيتر و عارفانهتر جلوه ميدادند.
عبد الجبّار كاكايي گويد:
حرف من براي تو
كاغذ مچاله است
گوش تو براي من
سطلي از زباله است
آه! موي صورتم سپيد شد
پشت سيم خاردار خنده ات
حرف من شهيد شد.
(گزيده ادبيات معاصر صفحه 24)
آه اگر شعر دمي قفل لبم بردارد
كهكشاني ز شهيدان به زمين ميبارد
(حسين ابراهيمي، مياندار، صفحه 11)
شب چو در محراب خون قنديل ماه آويختند
هالهاي بر گرد وي از دود آه آويــختند
رشته لعلــي از شهيدستــــان ما بر داشتند
قـدسيان بر گردن خورشيد و ماه آويختند
(عباس مشفق كاشاني، سيرنگ، صفحه 133)
از ويژگيهاي تصويري شعر دفاع مقدس، تصوير پردازي از ابزار جنگي ميباشد مثل خمپاره، نارنجك، مين و… و وسايلي كه مفهوم علامت و نشانه پيدا كردند مثل: چفيه،پلاك و…
زماني ژست رويايي چفيه بود
رفيق اشك و تنهايي چفيه بود
***
چفيه يعني دل عاشق چقدر افتاده است
زخم ميبندد و غم سفره غم سجاده است
(حسين ابراهيمي، مياندار، صفحه 21)
در تصوير سازي، برخي واژگان چون: شقايق، لاله، كبوتر، گل بهار، گلهاي شقايق غربت سوز، آيينه، پرستو، آلالههاي پرپر، شمشاد، سرو، نخل گل سوري، سوسن، نيلوفر، گل شب بو، صنوبر، خورشيد، مرغان مهاجر، و… نماينده و سمبل شهيد و شهادت ميباشند.
به سوگ لاله نشانـــــديم باغ حوصله را
به دشت داغ كشانديم، پــــاي قافله را
نسيم سرخ به رگهاي شب دويد و گشود
دهــان بستهي گل زخمهاي حوصله را
(عباس مشفق كاشاني، سيرنگ، صفحه 149)
ماييم باقي مانده از نسل پرستوها
يكبار ديگر ميرسد فصل پرستوها
(از نسل پرستوها صفحه، 15)
در فصل عطش صنوبرم را كشتند
آرامش سبـــز باورم را كشتنـــد
(سيمين دخت وحيدي، در نگاه آيينهها، صفحه 38)
شعر دفاع مقدّس از ديد صور خيال و احساسات گرايش به رمانتيسم دارد در طول 8 سال دفاع مقدس، دفاع از كشور و اعزام نيروهاي مردمي و بازگشت پيكر شهدا با عواطف مردم و شعرا گره خورده و شعر ميان مردمان عادي نيز راه يافت تا بتوانند احساسات خود را در شعر بيان كنند. عشق و سادگي از ويژگيهاي اولين سرودههاست در اين سرودهها دعوت به پايداري، مقاومت، شهادت، تحقير دشمن، تشويق رزمندگان و سرودههاي غم انگيز براي شهدا همراه با بيان فرهنگ عاشورايي چشمگير است.
شعر دفاع مقدّس آميختگي شرع و شعر است و تجسّم ستيز شرع و شرّ ميباشد. موضوع شعر دفاع مقدّس در بر گيرنده، انديشهها و احساسات و تمايلاتي است كه در برابر مظاهري چون زور، تجاوز، خونريزي، بيان شده است. «در جنگ تحميلي از سوي رژيم بعث عراق و به دنبال آن دفاع مقدّس سلحشورانه ي مبارزان خستگي ناپذير در جبهههاي نبرد حق عليه باطل و خلق حماسههاي شگفت و استقامت و پايداري جانمايه ي ارزشمندي است كه شكوفايي و بالندگي شعر دفاع مقدس را در سالهاي پر تب و تاب جنگ و نيز بعد از آن شكوه و شفافيت داده است.» (نقد و بررسي ادبيات منظوم دفاع مقدس، جلد 1، صفحه 18)
در حوزه محتوا تنوع وجود دارد و يكنواخت نيست. برخي اشعار به جهاد تشويق كرده و برخي تراژدي گونه و برخي اصرار به حفظ ارزشها دارند.
بايد خطر كردن سفر كردن، رسيدن
ننگ است از ميدان رميدن، آرميدن
دعوت به وطن دوستي، انتقاد از افراد رفاه طلب، وصف اعمال و كردار و مقام رزمندگان و شهدا، مطابقت شهداي جبهه با شهداي كربلا، حمايت و ترويج روحيه استكبار ستيزي، بيان معنويت رزمندگان و شهيدان،برخي از درونمايههاي ادبيات دفاع مقدس ميباشد.
در آبشار بلند شفق وضو كردنـد
نماز عـــــشق به درگاه پاك او كردنـد
لباس ظلميتان را به باد سپــــردند
درون چــشمهي خورشيد شستشو كردنـد
(شيرين علي گلمرادي، نخلهاي تشنه، ص 112)
گفتم كه چرا دشمنت افكند به مرگ
گفت كه چو دوست بود خرسند به مرگ
گفتم كه وصيتي نداري؟ خــنديد
يعني كه همــين است لبخـــند به مرگ
(قيصر امين پور)
رفت و به توشة سفر آسماني اش
تسبيح و مهر و شانه و قرآن به جيب داشت
(تبسمهاي شرقي، ص58)
اشعار بعد از جنگ براي ياد بود شهدا و فداكاريهاي آنان سروده ميشود و اين سرودهها، عاطفي همراه با سوگ بيان ميگردد ولي در دورة جنگ زمينه سوگ كمتر بوده و رنگ حماسي بيشتر نمايان ميشود. تجلي سرگذشت و احوال مفقودين در شعر بعد از جنگ درونمايه معنوي ديگريست كه با عنصر عاطفه همراه با غم و اندوه ميآميزد.
سهم من از تو مشـــت خــــــاكي بود
دل از غــصّه يي چـــــاك چـــاكي بود
(سوگ سوز برادرانم، پروانه ي نجاتي، ص15)
و آخر استخوانهاي تو رااي دوست آوردند
پس از عمري، غريبانه سر زخم دلم واشد
(گلوي گل و گلوله، ص 60)
نام عملياتها و مناطق عملياتي و نام شخصيتها و لشكرهاي صدر اسلام در اشعار دفاع مقدّس آشكار است و بدين سبب اشعار دفاع مقدس خود حاوي اطلاعات ذيقيمت در اين موارد ميباشد.
بـــه سوسنگرد و بستان و هـــويزه
كه رنگين شد به خون تك سواران
(سيرنگ، عباس مشفق كاشاني ص 79)
آه ايــــن مردان عاشــق كيــستند
اهـل گـــــردان ابوذر نيستــند
(عبد الحسين رحمتي)
شاعران در سخن خود براي بيان انديشهها، شهداي جنگ را با قهرمانان داستانهاي عاشقانه كلاسيك و شخصيتهاي قرآني و ديني به شيوة تلميح پيوند دادند.
مجنون حريف ما نيست در كار عشق بازي
رفتنـــد و راه گلشـني ديــــگر گرفتند
(مجموعه شعر دفاع مقدس، ص 118)
نتيجه:
ادبيات منظوم دفاع مقدّس آيينه تمام نما ي چهره حماسه سازان 8 سال جنگ ميباشد و ايثار، از خودگذشتگي، حماسه، شهادت طلبي، وطن دوستي، حميّت، خداپرستي رزمندگان و شهيدان را الگوي واقعي براي حال و آينده قرار ميدهد و همچنين براي تاريخ بعد از ما نمادين و سمبوليك و ماندگار جلوه ميدهد و با آداب و عادات و فرهنگ و سنّن اجتماعي و اعتقادي و ملي ما آميخته شده است.
شعر دفاع مقدّس در حوزة محتوا، زبان، زيباشناسي، و قالب تحولات ثابت و يا متغيّر به خود گرفته در برخي زمينهها به پيروي از قدما عمل شده و گاهي نوآوري ديده ميشود و يا اينكه شعر در برخي موارد از ديدگاه هنري قوي جلوه نكرده است به هر حال خيزها و جهش شاعرانه شعر ستودني است اما تحوّلات در حوزة زبان و زيباييهاي ادبي شعر ضرورت دارد. شعر دفاع مقدّس دفتر و سفينه ي احوال، عادات، انديشهها، اعتقادات رزمندگان و شهدا و ايثارگران و شاعران ميباشد كه در قالب محتوايي چون: ترغيب، تشويق، جهاد اصغر و اكبر، حماسه و عرفان، بيگانه ستيزي، وطن دوستي، شهادت طلبي، مبارزه با غرب زدگي، و خودباختگي، مردم گرايي، خودباوري، انتقاد، مضامين اسطوره اي، تاريخي، ديني، ميدرخشد.
تك تك كلمات و واژگان دفاع مقدّس فرياد وارستگي، بي تعلقي، رستگاري، شكست ناپذيري، آزادگي، استقلال و روحيه شهادت طلبي شهيدان را سر ميدهد. سخنوران وظريف طبعان حماسه ساز ايراني با قلم عشق و ذوق هنري خود اين مصاديق را بر طبق ورق دفتر شعر خود به رشته نظم كشيدند تا سينه به سينه نقل گردد و در تاريخ زبان و ادبيات اين قوم ديرينه ماندگار و جاويدان بماند. غورو تأمل و تعمّق و تفكّر خواننده درنكات دقيق و باريك سخن سنجان شعر دفاع مقدّس سبب پرده برداري از گوهرهاي درّمانند و ارزشمند سخن فارسي است كه باارزشهاي ادبيات دفاع مقدّس عجين و آراسته شده است.
منابع:
1. آتش ني، نصرا لله مرداني، تهران، اطلاعات، 1370 2
2. آسمانيها(مجموعه شعر دفاع مقدس)، رضا اسماعيلي، تهران، پازينه، 1381
3. آن روزها رفتند …، عبد الحسين رحمتي، تهران، شاهد، 1379
4. آن هميشه سبز، پرويز بيگي حبيب آبادي، تهران، كنگره بزرگداشت سرداران شهيد سپاه و 36 هزار شهيد استان تهران، 1376
5. آوازهاي گل محمدي، شيرين علي گلمرادي؛ تهران، فرهنگ گستر، 1381
6. آينههاي ناگهان، قيصر امين پور، تهران، افق، 1372 7
. از گلوي گل و گلوله، محمدعلي قاسمي، ايلام، برگ آذين، 1380
8. از نخلستان تا خيابان، عليرضا قزوه، تهران، حوزه هنري، 1372
9. از نسل پرستوها، محمود شريفي، تهران، شمس اردهال، 1380
10. از نگاه آينهها، سيمين دوخت وحيدي، تهران، بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدّس، 1377
11. اين همه يوسف، عليرضا قزوه، تهران، كنگره ي بزرگداشت سرداران شهيد سپاه تهران،
12. تأثير و انعكاس جنگ تحميلي در ادبيات معاصر، نجات علي خورشيدي، رساله فوق ليسانس دانشگاه آزاد اسلامي واحد نوشهر و چالوس، 1383
13. تنفس صبح، قيصر امين پور، تهران، سروش، 1374 14
. رباعي امروز، محمد رضا عبد الملكيان، تهران، برگ، 1368
15. سيرنگ، عباس مشفق كاشاني، تهران، فرهنگ گستر، 1382
16. شكوه شقايق، ضياء الدين ترابي، قم، مؤسسه ي فرهنگي سما، 1381
17. غريبانه، پرويز بيگي حبيب آبادي، تهران، همراه، 1368
18. فصلي از عاشقانهها، سهيل محمودي، تهران، همراه، 1368 19
. قانون عشق، نصرا لله مرداني، تهران، نشر صدا، 1378
20. گزيدة ادبيات معاصر(مجموعه شعر)، احد ده بزرگي، تهران، نيستان، 1378
21. گزيدة شعر جنگ و دفاع مقدّس، سيد حسن حسيني، تهران، حوزة هنري، 1380
22. مهتاب كردستان، منيژه در توميان، تهران، كنگره ي سرداران شهيد سپاه تهران، 1376 23
. مياندار، دكتر حسين ابراهيمي، مشهد، كنگرة بزرگداشت سرداران خراسان، 1378
24. نخلهاي تشنه، تهران، بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس، 1372
25. نقد و بررسي ادبيات منظوم دفاع مقدّس، دكتر محمدرضا سنگري، تهران پاليزان دورة سه جلدي
26. هم صدا با حلق اسماعيل، سيد حسن حسيني، تهران، حوزه ي هنري، 1363
منبع: پايگاه اطلاع رساني كنگره بزرگداشت سرداران شهيد و بيست و سه هزار شهيد استانهاي خراسان