به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، خاورمیانه به مفهوم کلاسیک، کشورهاى عرب به عنوان هسته مرکزى و کشورهاى حاشیه یعنى ایران، ترکیه و رژیم صهیونیستى را دربرمى گیرد. منطقه اى که از دیرباز کانون توجهات قدرت هاى بزرگ استعمارى (قبل از تحولات رنسانس در اروپا و جنگ هاى صلیبى) بوده است.
خاورمیانه ویژگى هاى خاصى دارد و همیشه مورد توجه قدرت هاى بزرگ فرامنطقه اى و منطقه اى قرار گرفته است.
این منطقه زادگاه سه دین بزرگ اسلام، مسیحیت و یهودیت است. مناطق راهبردى از لحاظ ژئوپولتیک مانند تنگه باب المندب، تنگه هرمز و کانال سوئز در آن قرار دارند و از دید اقتصادى نیز داراى منابع غنى نفت و گاز است.
با تولد نامشروع رژیم اشغالگر قدس در سال ۱۹۴۸، این منطقه بیش از گذشته کانون بحران و تحولات گوناگون بوده است.
امریکا به عنوان رهبر جهان غرب به دنبال لیبرالیزه کردن کشورهاى مسلمان منطقه خاورمیانه بوده است.
طرح هایى نظیر نشر و بسط دموکراسى و آزادى در نظام هاى سیاسى خودکامه کشورهاى خاورمیانه و ایجاد پیمانهاى منطقه اى با محوریت ایالات متحده، از زمان بیل کلینتون دنبال مى شد اما تحولات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شرایط را براى خاورمیانه به گونه اى دیگر رقم زد.
امنیتى شدن فضاى سیاسى خاورمیانه، حضور امریکا و غرب را در این منطقه براى آنان الزامى کرد و اشغال افغانستان توسط ایالات متحده و متعاقباً اشغال عراق شرایط را به گونه اى پیش برد که ایالات متحده از عراق به عنوان مهره دومینو در خاورمیانه استفاده کند.
عراق یک وزنه راهبردى در منطقه براى امریکا (در زمان جرج دبلیو بوش) محسوب مى شد که گرانیکایى براى توازن قوا درخاورمیانه شد تا به واسطه آن، کشورهاى اطراف نظیر ایران، سوریه، اردن، مصر و عربستان سعودى در کانون تحولات قرار بگیرند.
طرح خاورمیانه بزرگ
طرح خاورمیانه بزرگ از اواخر سال ۲۰۰۲ و پس از حمله امریکا به افغانستان و در آستانه حمله به عراق در اوایل سال ۲۰۰۳ در قالب رویکرد جدیدى در سیاست خارجى امریکا در قرن ۲۱ عنوان شد.
این طرح پروژه اى است که مى خواهد ساختار جغرافیایى تازهاى در منطقه ایجاد کند. ساختارى که بریتانیا در اوایل قرن ۲۰ پس از فروپاشى امپراتورى عثمانى به دنبال آن بود و براساس آن نظام هاى حاکم بر منطقه خاورمیانه دچار تغییرات جدى فرهنگى، سیاسى و اقتصادى شوند. این طرح پس از حذف صدام از حکومت عراق در سال ۲۰۰۳، مجدداً تکرار و در سال ۲۰۰۴ در اجلاس سران گروه G۸ (هشت کشور صنعتى) با محوریت رژیم صهیونیستى توسط امریکا مطرح شد.
طرح خاورمیانه بزرگ، یک طرح صهیونیستى است چرا که اولین بار واژه خاورمیانه بزرگ توسط شیمون پرز، نخست وزیر و وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستى، به کار برده شد.
پس از سپرى شدن یک دهه (۲۰۰۳-۱۹۹۳) این طرح مجدداً زنده و مطرح شد. هدف از طرح خاورمیانه بزرگ علاوه بر دموکراتیزه کردن خاورمیانه، اجراى طرح لیبرالیزه کردن و تغییر انگاره هاى قومى و دینى، گفتارها و رفتارهاى مناسب با هنجارهاى غربى است و تغییر ساختارهاى اقتصادى نیز نیاز به تغییر ساختارهاى فرهنگى و سیاسى دارد که نقطه محورى این تغییرات در تفکر و اندیشه هاى فرهنگى و سیاسى است.
کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۴، مجرى این طرح شد. طرحى که باید از کشورهاى حاشیه جنوبى خلیج فارس، ایران، تا شمال آفریقا را دربر مى گرفت و حتى این کشورها را تشویق مى کرد تا با رژیم صهیونیستى وارد یک پیمان منطقه اى شوند اما عملاً این طرح با شکست مواجه شد.
شکست طرح خاورمیانه بزرگ
ایالات متحده امریکا به مانند بریتانیا در انسجام این طرح که یکسان سازى ساختار سیاسى فرهنگى و اقتصادى خاورمیانه بود، با چالش هاى متعددى رو به رو شد. این چالش ها عبارت بودند از؛
۱ـ وجود ساختار قبیله اى، عشیره اى و سنتى کشورهاى عربى منطقه و وابستگى این ساختار به خاندان حاکم بر این کشورها
۲ـ عدم موفقیت امریکا در عراق پس از اشغال این کشور در نابودى تروریسم و تغییر ساختار اساسى در این کشور
۳ـ مناقشه بین فلسطین و رژیم صهیونیستى و پیروزى حماس در انتخابات پارلمانى فلسطین
۴ـ تعارض بین فرهنگ اسلامى و فرهنگ لیبرال دموکراسى که مانع از تحقق اهداف خاورمیانه بزرگ مى شود.
از طرفى با حذف طالبان در افغانستان و صدام در عراق دو دشمن راهبردى ایران در منطقه حذف شدند و با پیروزى شیعیان در انتخابات پارلمانى عراق و حماس در انتخابات پارلمانى فلسطین عملاً جمهورى اسلامى ایران برنده این تحولات و تغییرات در خاورمیانه شد و به قول ملک عبدالله پادشاه اردن یک هلال شیعى با محوریت ایران در منطقه شکل گرفت.
ملک عبدالله در سال ۲۰۰۵ پس از انتخابات عراق و فلسطین و نگرانى آنان از نفوذ ایران در منطقه، نگرانى خود را از اصطلاح هلال شیعى ابراز داشت، هلالى که از تهران تا بیروت را در بر مى گیرد و تهدیدى براى آنان محسوب مى شود.
از دیدگاه وى این هلال شیعه از ایران آغاز مى شود و عراق، سوریه، حزب الله لبنان و حماس در فلسطین را دربرخواهد گرفت. بنابراین خاورمیانه بزرگ نه تنها به اجرا درنیامد بلکه با ایجاد مردمسالارى در منطقه، این طرح به خاورمیانه اسلامى تبدیل شد. خاورمیانه اى که اسلامى، شیعى و با محوریت ایران و آموزه هاى انقلاب اسلامى بر مبناى ظلم ستیزى و استکبارستیزى شکل گرفت.
هدف واقعى طرح خاورمیانه بزرگ در اندیشه هاى شیمون پرز، نهفته بود که به شکل ظاهرى طرح امریکایى آن ظهور پیدا کرد.
خاورمیانه اسلامى به جاى خاورمیانه بزرگ
طرح خاورمیانه بزرگ ازطریق نرمافزارى پس ازشکست به دلیل ماهیت جنگ طلب امریکا و متحد راهبردى اش رژیم صهیونیستى، جایش را به خاورمیانه جدید با طرح سخت افزارى داد، با هدف عمده از میان برداشتن حزب الله و حماس از صحنه سیاسى لبنان و فلسطین.
رهبران رژیم صهیونیستى بزرگ ترین خطاى راهبردى را در تاریخ خود مرتکب شدند و به جنوب لبنان یورش بردند. گمانه زنى هاى امریکا، عربستان سعودى، مصر، اردن و رژیم صهیونیستى بر این بود که با پیروزى این رژیم بر حزب الله، خاورمیانه جدید با محوریت رژیم صهیونیستى و تضعیف خط مقاومت یا هلال شیعى شکل خواهد گرفت. اما عمق راهبردى صهیونیستها در این جنگ نابرابر در تیررس موشک هاى کوتاه برد و میان برد حزب الله قرار گرفت و ضربه بزرگى بر بازدارندگى آن وارد شد و نقشه هاى امریکا و متحدان او درمورد خاورمیانه جدید با جنگ ۳۳ روزه نقش برآب شد.
با پیروزى حزبالله و عقب نشینى رژیم صهیونیستى از جنوب لبنان، موج بیدارى در ملت هاى اسلامى پیدا شد، موجى که خواهان ورود اسلام در صحنه سیاست بود تا دست رژیم هاى خودکامه عربى را از امور جارى خاورمیانه کوتاه کند. حزب الله توانست این آموزه ها را به منصه ظهور بگذارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى نیز بر شکل گیرى خاورمیانه جدید با رویکردها و مختصات اسلامى تأکید داشتهاند.
تقویت گروه هاى مقاومت در فلسطین، لبنان، عراق و سوریه در حال شکل گیرى است و موضوع خاورمیانه جدید با هویت و ماهیت اسلامى و مردمى عاملى است که رهبر معظم انقلاب برآن نیز تأکید داشته اند.
علل اصلى پایان این دوران را باید در عوامل زیر جستجو کرد:
۱ـ فروپاشى و شکست فرآیند صلح و سازش اعراب و رژیم صهیونیستى و آشکار شدن خوى ددمنشى و جنگ طلبى صهیونیست ها براى ملل خاورمیانه
۲ـ شکست رژیم هاى سنتى و محافظه کار عرب در برابر جنبش هاى مردمى و اسلامى و آشکار شدن ماهیت دیکتاتورى و وابسته آنان به امریکا
۳ـ رشد و آگاهى مردم منطقه در نتیجه گسترش اطلاعات و نمایان شدن پیروزى مقاومت اسلامى بر جریان سلطه
۴ـ شکست پروژه اسلام هراسى در منطقه و رشد جریان اسلامى در لایه هاى اجتماعى کشورهاى عربى خاورمیانه.
خاورمیانه دیگر رژیم هاى دیکتاتورى وابسته به غرب را نمى خواهد و خواهان نابودى رژیم صهیونیستى در منطقه است.