وصيت نامه بسيجي شهيد حسن علي اکبري

کد خبر: ۱۲۵۹۸۱
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۶ - 28January 2010
نام: حسن علي اکبري
نام پدر: عبدالصمد
تاريخ تولد:1346
تاريخ شهادت:66/11/1
نام عمليات: بيت المقدس 2
محل شهادت: ماهوت عراق
مسئوليت: بيسيم چي

بسم الله الرحمن الرحيم

خدايا ستاره هاي با محبت رفتند تو خورشيد پرفروغ را نگهدار

آنانکه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند،آنها را درنزد خدا مقام بلندي است و آنان رستگاران و سعادتمندان دوعالمند.
{سوره توبه آيه 20}
با حمد و سپاس خداوند قادر و رحمان و با سلام و درود بر آخرين و گراميترين پيامبر حضرت محمد عبدالله (ص) و با سلام و درود بردخت گرامي ايشان يگانه بانوي عالم حضرت صديقه کبري (س) و با سلام و درود بر همسر ايشان و اولين امام شيعيان حضرت علي ابن ابيطالب (ع) و با سلام و درود بر يازده جانشين و فرزندان ايشان ، بالاخص مهدي موعود(عج) و با سلام و درود ، بر نائب بر حقش امام خميني ، چشم همه منتظران و روي همه پاکان و عشق همه مستضعفان جهان بسوي اوست و خنجري است الهي بر چشم مستکبران جهان از منبع انوار خداي و با سلام و درود بر قائم مقام رهبري و امت شهيد پرور و با سلام وتحيت فراوان بر شهداء و اسراء و مفقودين و خانواده هايشان و بالاخص رزمندگان مخلص بسيجي و کليه رزمندگان که هدف را درک کردند و بخاطر خدا ميدانند در جبهه هايش جان مي دهند.(جبهه هاي نبرد حق عليه باطل)و ازدين خود دفاع مي کنند.
اکنون به اين مکان مقدس (جبهه)آمدم چون بر ما تکليف شده به امر خدا و به عشق ملايمان حسين(ع) و براي پيشرفت اسلام و کشته شدن در راه اسلام و قرآن ، آمدم مسئوليتي را که بر دوش من است با توکل بر خدا انجام دهم و استوار و مقاوم بمانم و پا به اين عرصه مقاومت و ايثار گذاشتم چو اينجا دانشگاه است چرا که اينجا جاي خودسازي و جاي ايمان و پايدار ماندن است و جاي از خود گذشتن است مگر غير از اين است که انسان در راه خدا قيام کند و شهادت در راه خدا چه زيباست وچه مرگ شيريني که براي خدا به استقبال آن رفت.
ماندن براي خدا و کار کردن براي خدا و بعدش کشته شدن در راه خدا يعني معامله کردن با خدا که خداوند با هرکس اين معامله رانمي کند .(راحت انسان جانش را کف دستش بگذارد و دو دستي تقديم خدا کند ) چه مرگ خوبي ، خدايا من هم مي توانم جزء آنها باشم که با تو از اين معامله ها مي کنند؟
نمي توانم بمانم و ببينم که ياران همه دارند بسوي تو مي آيند ، مي دانم که به مقام والاي آنها نمي رسم ولي خدا يا دست من را هم بگير، من قدم به جبهه گذاشتم که يکي از لبيک گويان حسين (ع) و حسين زمان امام امت باشم و لي خيلي از لبيک گويان پاي ورق لبيک را هم با خون خود امضاء کردند و در راه حسين (ع) کشته شدند و لي من ماندم ، شايد خواست خدا بوده و يا سعادت نداشتم يا اينکه روح شهادت طلبي در من جاي نيافتاده ، ولي چه مرگي بهتر از شهادت در راه خدا.
آري ديگر وقت رفتن است کم کم بايد برويم ديگر چقدر در غم يار بسوزم .خدايا نمي توانم يکي از آنها باشم !
با چه چهره هاي زيبايي و با چه قدمهاي استواري که هر کدامشان الگو هستند براي من يکي ، چه با محبت و چه با صفا و صميميت چه زيبا مي خوانند چه زيبا سجده مي روند که بدن انسان به لرزش مي افتد و چه زيبا شهيد مي شوند .خدايا مي دانم يک موي آنها هم نمي شوم ولي من هم به اميدي آمدم به اين اميد که در راه تو کار کنم و تو گناهانم را ببخشي و آمدم درس بگيرم و ساخته شوم و آمدم که يکي از همينان باشم که تو مي خواهي و من با ميل خود آمدم و با عشق که به تو داشتم و آمدم در راه تو شهيد شوم و جانم را فدا کنم و درخت اسلام را باخون خود آبياري کنم ، آري حسين جان من زعشقت سينه سوزان آمده ام و زعشقت جان خود را فدا خواهم کرد.
چند کلام با ملت با استقامت و مقاوم ايران .
اي امت پيامبران ؛انساهايي که از خط امام عزيزمان پيروي مي کنند و از هيچ چيز دريغ نمي کنيد! امروز وظيفه شما سنگين است و هر لحظه بايد به فکر جبهه و جنگ باشيد و بايد با عمل کردن و حضور در صحنه به  نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان را لبيک گوئيد و به ياري امام زمان (عج) بشتابيد و امام عزيز را ياري کنيد و با کمال و خلوص در پيشگاه خدا شکر گذاري کنيد که چنين رهبري عظيم اين موسي و ابراهيم زمان را به ما عطا کرده است. اي امت هميشه بيدار، راه حق راه خدا ، راه رسول خدا ،راه ولي خدا ، راه خميني روح خدا و خط خدا در قرآن است پس قدم به قدم به سخنان امام عزيزمان گوش کنيد و عمل کنيد زيرا او ما را از ظلمت و تاريکي بسوي نور هدايت کرد. پس تا آخرين قطره خون خود که در رگ داريد نبايد امامتان را تنها بگذاريد و در هر نماز و مناجات و دعا که مي خوانيد با دلي شکسته امام عزيزمان را دعا کنيد که خداوند براي دنياي اسلام او را نگهدارد .
انشاء الله ....
شما پدر و مادر عزيزم ، ديگر وقت رفتن است و لحظه هاي آخر عمر من است ، پدر و مادر ارجمندم مرا مي بخشيد که نتوانستم حق فرزندي را بر شما ادا کنم و فرزند خوبي براي شما باشم و آن خدمتي که رضاي خدا و شما را جلب نمايد براي شما بکنم .با شما اي پدر عزيزم نمي دانم با چه زباني از شما تشکر کنم که از صبح تا شب زحمت مي کشيديد تا يک لقمه نان حلال براي ما تهيه کنيد شمائي که هميشه به فکر ما بوديد که ما سر و سامان بگيريم و چه مهرباني ها و محبت ها که به من کرديد ولي من يک کدام از اين محبت ها و زحمت هاي شما را نتوانستم انجام دهم و فرزندي خوب براي شما باشم ، اميدوارم که مرا ببخشيد و اميدوارم که وقتي خبر شهادت مرا شنيديد صبر داشته باشيد و سجده شکر بجاي آوريد و شکر گذار باشيد که امانتي از خدا براي شما بودم و سپس تحويل دادي و شما اي مادر مهربانم از شما تشکر مي کنم ولي زبانم قادر به آن نيست که از زخمت هاي شما و محبت هاي شما سپاسگزاري کنم ، اميدوارم که شيرت را بر من حلال کني .چون همين شير پاک شما بود که باعث شد من به اينجا برسم و عشق خدا و حسين (ع) بر جان من بيافتد و با زحمت هاي و مهرباني هاي شما وبا درست تربيت کردن شما بود که به اينجا برسم ، تا بخاطر خدا فداکاري کنم و به نداي امام عزيزمان لبيک بگويم و جانم را بخاطر خدا و به عشق امام حسين (ع) فداي اسلام عزيزمان کنم.
مادر عزيزم: اگر خبر شهادت من به شما رسيد دستهايتان را بعنوان شکرگزاري از خداوند متعال بلند کنيد که امانتش را پس داديد . چون امانتي بيش در دست شما نبودم اميدوارم مرا بامحبت ها و خوبي هايي که به من کرده ايد ببخشيد .
شما برادران خوبم ، مرا مي بخشيد برادر خوبي براي شما نبوده و نتوانستم حق برادري که بر گردن من بود اداء نمايم . شما خوبي ها و محبت ها به من کرديد و لي من نتوانستم آنها راجبران کنم. اميدوارم مرا ببخشيد و ادامه دهنده راه تمام شهيدان و پاسدار خون آنها باشيد .
شما اي برادران بزرگتر اگر فرصتي پيدا کرديد سري به جبهه بزنيد و چه پشت جبهه ودر جبهه هر کاري از دستتان بر مي آيد براي اسلام و براي رضاي خدا انجام دهيد و شما برادران کوچکتر درسهايتان را خوب بخوانيد زيرا با درس خواندن خود با تمام دشمنان داخلي و خارجي مبارزه مي کنيد و سنگر مدرسه را محکم نگه داريد و حرفهاي خانواده را گوش کنيد و در تمام کارهايتان از آنها راهنمائي بجوئيد و توکل به خدا کنيد.
و شما اي خواهربا محبتم چه خوبي ها و محبت ها به من کردي ولي من نتوانستم آنها راجبران کنم اميدوارم که مرا ببخشيد و از همه نظر خودت را حفظ کني و باحجاب خود پاسداري از خون شهيدان و پيام رسان خون آنها باشي و آن چيزي که خدا مي خواهد .خواهر مهربانم شما را به صبر توصيه مي کنم هر چند از همه بيشتر بي تابي کني ولي به ياد علي اکبر حسين (ع) باشيد که حتي نگذاشتند خواهرانش برايش بگريند و خانواده گرامي من نمي گويم که گريه نکنيد هر گاه دل شکسته شديد و سوزان ، گريه کنيد که گريه براي شهيد ثواب دارد و در حال گريه و دل شکسته از شما مي خواهم به حال من دعا کنيد و از خداوند متعال بخواهيد که او ما را شهيد بداند و با حسين (ع) محشور بگرداند که اين آخرتي خوب است و به شما توصيه مي کنم که در برابر مشکلات و سختي ها و همه چيز مقاوم و صبور باشيد و در همه حال صبر کنيد و تقواي خدا را پيشه کنيد که بهترين ره توشه براي آخرت تقوا است و از کوچک تا بزرگتان احترام همديگر را نگهداريد و در همه حال گوش بفرمان امام عزيزمان باشيد چون هر چه داريم از او داريم. او بود که ما را از خواب ظلمت بيدار کرد و از ظلم و فساد رهانيد و به ما وحدت داد و هرگاه دل شکسته شديد يادي از علي اکبر امام حسين (ع) داشته باشيد و امام عزيزمان را دعا کنيد که خداوند بزرگ او را براي اسلام و امت اسلام حفظ وسلامت بدارد ودعا کنيد که ظهور امام زمان (عج) هر چه نزديکتر شود و همه بايد بدانيد من به رضاي خود رفتم که رضاي خدا در آن است و اگر شهيد شدم سعادتي عظيم نصيب من شده است چون اين راهي بود که خودم انتخاب کردم و به دلخواه خودم بود که دوست نداشتم در بستر بميرم چون آدم هر چقدر عمر کند آخرش مردن در بستر است .توي اين موقعيت ننگ است و بدانيد شهادت سعادت است چه سعادتي بالاتر ازشهادت ، شهادتي که مقام عظيم والايي دارد که ما تا آن حد درکش را نداريم که مقام شهات و شهيد را بدانيم.
سخني چند با آنهايي دارم که با اين انقلاب بد هستند. کمي فکر کنند و حق را بنگرند و از حق دفاع کنند وبدانيد اول قبري و بزرخي وجود دارد .چرا لذت هاي دنيا را رها نمي کنيد ، اين لذت ها همه اش ذلت است و بدانيد که يک لحظه اين دنيا لذت نيست هنوز بخود نيامديد ، بدانيد که آخرتي هم هست. بنشينيد فکر کنيد و بخود آئيد.
باز از پدر ومادر و خانواده وتمام فاميل و آشنايان و دوستان بخصوص از زن داداشهايم و بچه هاي داداشهايم حلاليت مي طلبم و اميداوارم صبر داشته باشيد زيرا به قول امام عزيزمان ( امانتي خداوند متعال به ما داده بود و اينک از ما گرفت من صبر ميکنم و شما هم صبر کنيد و صبرتان هم براي خدا باشد ) مرا مي بخشيد و التماس دعا دارم. مخصوصاً از دوستان رزمنده و بسيجي.
خدايا تو کريم و ستار العيوبي ، من بايد بيايم که تو دست من را بگيري و من هم با ميل خود و عشقي که به تو داشتم آمدم پس ديگر بس است تو را به پهلوي حضرت فاطمه (س) قسم مي دهم اين بار ، ديگر شهادت نصيب من بگردان و تو ميداني که من عشق شهادت دارم . ميل دارم به لقاء الله بپيوندم .به مظلوميت حسين (ع) اين بار ،ديگر شهادت نصيب من کن.
خداحافظ شما و امام رزمندگان
امام و رزمندگان را دعا کنيد
خدايا ستاره هاي با محبت رفتند تو خورشيد پرفروغ را نگهدار
"آمين"
بنده حقير و کوچک خدا حسن علي اکبري

نظر شما
پربیننده ها