خوش خدمتي باند رجوي به اورشليم ،از دياله تا درعا

کد خبر: ۱۲۷۵۴۳
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۶ - 22May 2011

 

تبليغات رسانه اي گروه تروريستي مجاهدين، با سانسور کامل خيزش مردم خاورميانه و شمال آفريقا، به ناآراميهاي سوريه اختصاص يافته است.*

زير ذره بين قرار دادن ناآراميهاي سوريه که برخلاف موج بيداري مردم کشورهاي منطقه، با دخالت عربستان و اسرائيل و با هدف بديل ساختن براي انقلابهاي مردمي در کشورهاي عربي و روي کارآوردن دولتي سازشکار در اين کشور آغاز و همراه شده است،  البته خط هماهنگ تمامي رسانه هاي وابسته به غرب نيز هست و در حالي که مقامات رژيم اشغالگر فلسطين لحظه اي از سوز و گداز و اعلام هراس در باره تحولات مصر فروگذار نمي کنند، رسانه ها و گروه هاي وابسته به اسرائيل، از جمله گروه تروريستي مجاهدين، تبليغاتشان را بر روي حوادث سوريه متمرکز کرده اند.

گره خوردن وضعيت اين کشور با امنيت اسرائيل، دليل اصلي اين اهميت است، موضع متفاوت رئيس جمهور آمريکا در مورد سوريه  در حالي که ايالات متحده و شخص اوباما خود را موظف به حفظ و تأمين امنيت رژيم صهيونيستي اعلام کرده اند، اين واقعيت را تأييد مي کند.

اما عضويت در اردوي مدافعان اسرائيل و خوش خدمتي به اورشليم تنها انگيزه بقاياي رجوي از اين تبليغات نيست، براي مجاهدين هم چنان که خود بارها گفته اند مسئله سرنگوني حکومت ايران در رأس اولويتهاي آنان است و تغيير حکومت اسد را در اين راستا دنبال مي کنند!

مجاهدين بعد ِ سرنگوني صدام که به زعم آنان مهمترين وزنه در برابر حکومت ايران در منطقه ( والبته بزرگترين حامي اين گروه) محسوب مي شد، چاره امر سرنگوني را در پيوستن به اردوگاه اسرائيل يافته و بلادرنگ پس از حمله آمريکا به عراق، مريم رجوي با در خواست رسمي از دولت بوش براي حمله به سوريه و نابودي حزب الله و حماس به عنوان متحدان ايران، الحاق مجاهدين به اين اردوگاه را اعلام کرد.

اين تحول، نه به عنوان يک چرخش، بلکه تکامل طبيعي حرکت و جهت گيري گروه تروريستي مجاهدين بود، اما نکته قابل تأمل در اين ميان، دنبال کردن سرنگوني حکومت ايران هزاران کيلومتر آنسوتر از مرزهاي ايران است، آن هم با وجود ادعاهاي رجوي و بقايايش در باره تزلزل نظام ايران و فوران خشم و نارضايتي عمومي در داخل کشور!

پيوستن گروه تروريستي مجاهدين به اردوي اسرائيل، اذعان به اين حقيقت است که ايران نه يک کشور ضعيف و درگير با مشکلات داخلي و نارضايتي عمومي است، بلکه کشوري قدرتمند است که براي نزديک شدن به آن، حداقل بايد چندين کشور در منطقه خاورميانه آن هم با مداخله چندين قدرت بزرگ جهاني دستخوش تحولات اساسي بشوند.

اما در شرايط کنوني و از بدشانسي باند به گل نشسته رجوي، کل منطقه درگير بزرگترين تحولات شده و انقلابهاي مردمي نظير انقلاب ايران در آنها به وقوع پيوسته و يا در شرف وقوع است، حرکتهايي که مريم رجوي آن با خصلت ارتجاعي حاکم بر آنها را تهديد بسيار بزرگ معرفي مي کند.

در مهمترين اين انقلابها، حکومت مبارک در مصر يعني متحد و مدافع اصلي اسرائيل برکنار شد و از اظهارات وحشت آلود مقامات آمريکا و اسرائيل در باره روند اوضاع در اين کشور مي توان فهميد، نقش و اهميت مصر صدها بار بيشتر از سوريه است. يعني حتي اگر سوريه هم از دست برود، بازهم سرکردگان رژيم صهيونيستي و ايضاً نوچه هايشان خواب راحت نخواهند داشت.

از بد حادثه براي مجاهدين درست در وضعيت فعلي، فتح و حماس پيمان آشتي امضاء کردند و مقامات فتح مواضع ضد اسرائيلي اتخاذ کردند.

در همين شرايط که بقاياي رجوي سعي دارند با زير ذره بين گذاشتن ناآراميهاي سوريه، حرکت ضد صهيونيستي کل مردم منطقه را بي رنگ کنند، در روز نکبت، اسرائيل از چهارسو در محاصره مردم کشورهاي همسايه قرار گرفت و جهان شاهد اوج تنفر مردم خاورميانه از اين رژيم پليد بود.

خلاصه آن که، اگر بقاياي رجوي، سرنگوني را به همين ترتيب و از مسير همسويي با اسرائيل عليه متحدان ايران دنبال کنند، از اين به بعد بايستي خود را براي مبارزه با کل مردم منطقه و يکايک کشورهاي خاورميانه در قرن پيش رو آماده کنند.

هر چند که اين واقعيت را نيز بايستي مدنظر داشته باشند که برفرض تغيير حکومت اسد، محال است گزينه ي دلخواه اسرائيل در اين کشور بر سر کار بيايد و مثل تمام طرح و توطئه هاي آمريکا و اسرائيل بازهم به غافلگيري آنها منجر خواهد شد! 

_________________________

* به علاوه پوشش خبري درگيري هاي ناتو با قذافي که آن نيز با هدف تشويق غرب به درگيري نظامي به ايران صورت مي گيرد.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار