جدا از آنکه اين فرقه افراد و چهره هاي نامي و سياستمداران بزرگ را به نام خود ثبت و ضبط مي کند(مساله اي که بارها توسط اين افراد تکذيب شده است) اما بايد اذعان نمود که اين فرقه داراي طرفداراني واقعي نيز مي باشد، طرفداراني که هر کدام به نوعي به شرارت، ابتذال، تروريست بودن و بدي، شهره هستند؛ لرد کوربت نماينده مجلس انگلستان که داراي سوابق تيره اي در حقوق بشر مي باشد، لرد اسلين قاضي بازنشسته انگليسي که چندي پيش از دنيا رفت. اين قاضي داراي قضاوت هاي بسيار مساله داري در ايام کاري خود بود به گونه اي که در يکي از قضاوت ها، او يکي از افسران انگليسي را که به جرم تجاوز به عنف به يک دختر، توسط همه قضات به اعدام محکوم شده بود تبرئه کرد و بهانه او نيز براي اين مساله لطمه وارد شدن به آينده شغلي اين افسر بود! از ديگر طرفداران اين فرقه مي توان به سه تن از نمايندگان پارلمان عراق، عدنان الدليمي، محمد الدايني و صالح المطلک اشاره کرد که اولي به جرم فعاليت هاي تروريستي و خرابکاري به اردن گريخت و دومي هم که به دليل بمب گذاري در پارلمان عراق به مالزي گريخته بود به تازگي دستگير شد و سومي نيز به دليل دفاع از جنايت هاي منافقين در کشتار وسيع مردم عراق در شمال و جنوب اين کشور شديداً مورد غضب مردم اين کشور است. اين نماينده همچنين ارتباطات تنگاتنگي با باقي ماندگان حزب بعث دارد و درکارشکني براي ايجاد امنيت در عراق درصف اول مخالفان برقراري امنيت درعراق و اخراج منافقين است.
اما يکي از حاميان پر و پا قرص فرقه تروريستي منافقين که اتفاقاً بارها اقدام به تاييد حکومت وهابي آل سعود و روش ها و خط مشي آنها نموده است روحاني نماي جواني است در لبنان به نام سيد محمد علي حسيني لبناني که شرح اين مجال آشنايي با آراء و انديشه هاي سراسر تضاد اين به اصطلاح روحاني مي باشد.
اخراج از حزب الله لبنان
اصالت وي از منطقه شميساط لبنان است و به سبب رفتارهاي غير معقول و نامناسبش از سوي خانواده طرد شده است و خانواده او هم اکنون در منطقه الغبيري زندگي مي کنند. نکته جالب اينجا است که او مدتي در حزب الله لبنان عضويت داشت اما همان انحرافات فکري نيز باعث شد تا دبير کل حزب الله شخصاً او را از اين حزب اخراج کند.
اين فرد 34 ساله لبناني بعد از اخراج از حزب در عين حال که از مخالفان سرسخت حزب الله لبنان مي باشد از طرفداران منافقين- که دشمني آشکار با حزب الله لبنان دارند - نيز مي باشد ودرحمايت از منافقين تاکنون موضع گيري هايي داشته است.
وي مدتي از تحصيل خود را در قم گذراند اما انحرافات فکري که دراين دوران در وي ايجاد شد باعث شد تا او از ايران اخراج شود. از کيفيت دوران تحصيل او مي توان به مواردي اشاره کرد که بارز ترين آن عدم هوش و ذکاوت او در يادگيري دروس و کپي برداري از نوشته ها و آثار ديگران بود.
بيشتر شيعيان لبنان او را نمي شناسند. او از دوران ايران به خوبي ياد نمي کند و يکي از شيعيان منطقه جبل عامل در مورد او مي گويد به دليل اخراج از ايران کينه عميقي نسبت به ايران در دل دارد و از بابت اين مساله شديداً آزرده خاطر است و درست از اين رو است که وي تلاش مي کند با هر مجموعه اي که با ايران مخالفت و دشمني دارد اتحاد و دوستي برقرار کند. او در همين راستا با جريان المستقبل (سعد حريري) ارتباط مستقيم دارد و از سوي آنها تامين مالي مي شود.
او در اولين ديدار با سعد حريري به وي پيشنهاد ايجاد يک موسسه شيعي براي مبارزه با آنچه تشيع ايراني مي دانست را داد . اين پيشنهاد او با موافقت حريري مواجه شد و او دراولين اقدام 35 هزار دلار به محمد علي لبناني داد.
وي در حال حاضر در عين اينکه تلاش مي کند مواضع تخريبي خود در خصوص حزب الله را تشديد نمايد، از طرفي نيز خود و جماعتش – مجلس اسلامي عربي – را نيز جايگزين مناسبي براي حزب الله مي داند!
يکي از شيعيان بحرين درباره شيوه ها و رفتارهاي وي که بي شباهت به مشي منافقين نيست نقل مي کند: در سال 2001 يکي از شيعيان بحرين او را براي سخنراني و روضه خواني به بحرين دعوت نمود. اين شخص با علم به علاقه اين شهروند بحريني به حزب الله و مقام معظم رهبري، در سخنراني ها و در پايان دعاي خود براي مقام معظم رهبري و پيروزي حزب الله دعا مي کرد اما بعد از مدتي و با توجه به تضادي که در رفتارهاي او مشاهده شد اجازه ادامه سخنراني و روضه خواني به او داده نشد.
وي تا کنون سفرهاي مختلفي به کشورهاي اروپايي و عربي داشته و خود را مدافع حقوق محرومان معرفي کرده است. او در سفرهاي خود به کشورهاي عربي حوزه خليج فارس با همين بهانه و با اعلام جمع آوري اعانه براي محرومين، مبالغ زيادي کلاه برداري کرد و هزينه تعدادي از سفرهاي خود را از همين طريق تامين نمود.
شخصيتي متزلزل و فريبکار
وي ادعا مي کند در سال 2007 در جاده صور از سوء قصد جان سالم به در برده است. او پس از اين ادعا بيانيه اي بر عليه جمهوري اسلامي ايران صادر کرد و در ماه هاي اخير نيز بيانيه هاي زيادي عليه نظام جمهوري اسلامي و مردم ايران و به نفع منافقين صادر کرده است.
وي که از عدم تعادل در رفتارهاي سياسي خود رنج مي برد، مريم رجوي همسر تروريست سرکرده منافقين را "رييس جمهور ايران"! خطاب مي کند. او در سايت خبري خود در لينک ويژه اي به نام ايران، بطور مستقيم اخبار مربوط به اعتصاب ها و اغتشاشات بعد از انتخابات را منتشر مي کند، ضمن اين که تمام بيانيه ها و مواضع منافقين را نيز در اين رابطه در سايت خود قرار مي دهد.
در ماه مارس 2006 سايت السياسيه گفتگويي با وي انجام داد. اين شخص در آن زمان ادعا کرده بود با حزب الله لبنان ارتباط خوبي دارد اما با توجه به اين پاسخ وي، رضوان الامين خبرنگار سايت السياسيه از وي پرسيد: شما چگونه ادعا مي کنيد با حزب الله رابطه خوبي داريد، در حالي که با سازمان مجاهدين خلق (منافقين) که دشمنان مردم ايران هستند نيز رابطه بسيار خوبي داريد؟ و جالب اينجا است که پاسخ وي به اين سوال، سکوت بود. اما سوال بعدي از وي اين بود که چرا حزب الله را ترک کرديد؟ وي در پاسخ به اين سوال گفت حزب الله من راترک کرد! و اين درحالي بود که حزب الله در همان سال رسماً اعلام کرده بود که وي را اخراج کرده است.
بيانيه هاي مدعي دروغين اسلام در حمايت از منافقين
در حالي که منافقين از منظر بسياري از سازمان هاي حقوق بشري، گروهي تروريست و خرابکار مي باشند که در تقسيم بندي جزء فرقه ها و رفتارهاي فرقه اي قرار مي گيرند و در حالي که بسياري از سياستمداران اروپايي و دولت آمريکا با تصريح در مورد جنايت هاي منافقين، اين فرقه را گروهي مي دانند که هيچ پايگاهي در ايران ندارند و با جنايت هايي که انجام داده اند سال ها پيش از جانب مردم ايران طرد و به فراموشي سپرده شده اند، اين مدعي رهبري در لبنان، با تطميع منافقين، دربيانيه هاي مختلفي که در حمايت از اين گروه تروريستي صادر کرده است اوج نفاق خود در مواجه با حقوق بشر را نشان داده است.
او در بيانيه هايي که از سوم اکتبر سال 2008 صادر کرده است در حمايت از منافقين اعلام کرد: " مجاهدين خلق که درشهر اشرف زندگي مي کنند نمايندگان حق و حقيقت هستند. آنها نمايندگان ملت ايران هستند. اينها فرزندان ايران و همانند مسلماناني که از مکه به حبشه مهاجرت کرده اند هستند ... ما در مجلس اسلامي و عربي لبنان و بعد از يک پژوهش و تحقيق بلند مدت پيرامون اين اشخاص به اين نتيجه رسيديم که وظيفه و تکليف ديني و انساني و حقوقي ما ايجاب مي کند از جامعه جهاني و سازمان ملل بخواهيم در کنار اين گروه مظلوم قرار بگيرند و همچنين از مراجع ديني مي خواهيم که در کناراين مظلومين باشند"!
در جولاي 2008 مدعي شد:" نظام جمهوري اسلامي از موشک هاي آمريکايي نمي ترسد بلکه از کلمه حق مي ترسد که از شهر اشرف و از فرهيختگان اين شهر خارج مي شود. شهراشرف در واقع دشمن حقيقي نفاق ايران است، براي اينکه نمايندگان ديدگاه حقيقي ملت ايران است. ما معتقديم خارج کردن نام اين سازمان از ليست انگلستان در واقع مصداق همان آيه "حق آمد و باطل رفت" مي باشد."
مه 2008 : در اين تاريخ محمد علي حسيني در نامه اي به مريم رجوي – همسر سرکرده منافقين – از وي بواسطه آنچه که مبارزه با رژيم ايران مي ناميد تقدير و تشکر کرد.
مه 2008 :اودراين تاريخ، بعد از خارج شدن نام منافقين از ليست تروريستي به همسر سرکرده منافقين تلگراف زد و به زعم خود به نمايندگي از جانب ملت لبنان! به مريم رجوي تبريک گفت.
آوريل 2008 :او در گفتگو با روزنامه کويتي الوطن اعلام کرد ايران در حال همکاري با حزب الله براي آغاز يک جنگ جديد است!
مارس 2008 :او در بيانيه اي از جلال طالباني خواست بخاطر حرف هايي که بر عليه منافقين زده است عذرخواهي کند!
در فوريه 2008 دربيانيه اي، حزب الله لبنان را باعث بي آبرويي شيعيان دانست و ايران را متهم به دخالت در لبنان کرد اما اعلام کرد: " با دخالت هاي برادران عرب بويژه برادران عربستان، بحرين، مصر و اردن موافق هستيم." او همچنين تاکنون در چندين بيانيه از گروه هاي ضد انقلاب و جدايي طلب در خوزستان حمايت کرده است.
فصل مشترک تمامي بيانيه هاي وي حمايت و طرفداري از حکومت وهابي عربستان است؛ به نحوي که در بيانيه هاي خود از پادشاه عربستان به نيکي ياد مي کند. او کتابي نوشته در مورد نقش مثبت عربستان در لبنان و اين در حالي است که مطبوعات مستقل ومردم لبنان، نقش حکومت وهابي عربستان را بسيار مخرب مي دانند.
16 مهر 87 بود که در طول يک روز او دو بيانيه در حمايت از منافقين صادر کرد و منافقين نيز اظهارات او را بارها در سايت هاي خود منعکس کردند.
گفتگو با شبکه السومريه
وي در گفتگويي که در 20 تير ماه سال 87 و با حضور محمدالدايني(نماينده بعثي، تروريست و فراري پارلمان عراق که به تازگي در مالزي دستگيرشده است) در مورد منافقين گفت: " وجود برادران ما در شهراشرف داراي توجيه اخلاقي، ديني، قومي، عربي، انساني و بين المللي! است چون اينها از کشورشان رانده شده اند و به اجبار و به صورت اضطراري در عراق هستند."
در اين گفتگوي تلويزيوني زماني که مجري در مورد تفاوت منافقين و سازمان بدر سوال کرد او گفت: " سازمان بدر در زمان جنگ ايران و عراق وارد ايران شدند واما مجاهدين(منافقين) به موجب تمامي موازين قانوني و بين المللي وارد عراق شده اند." ! ظاهرا او دراين گفتگو فراموش کرده بود که منافقين در کوران جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق بر عليه مردم کشورمان وارد اين کشور شده و در جنگي نابرابر مقابل ملت ما قرار گرفتند.
وي همچنين نسبت به روشهاي سخت گيرانه دولت عراق در مورد منافقين اظهار تعجب کرده و گفت: "دولت عراق هيچ نشانه و سندي بر عليه اين افراد ندارد." اما کوته فکري و نداشتن اطلاعات يا فقدان آگاهي و يا تطميع کامل وي توسط منافقين باعث شد که او تمام سوابق آشکار جنايت هاي منافقين در شمال و جنوب عراق را انکار کند، ضمن اينکه شاهدان زيادي از خانواده افرادي که توسط منافقين ترور شده اند نيز بر اين مساله مهر تاييد زده اند.
اين روحاني نما پيرامون حضور غير قانوني منافقين در عراق مي گويد: " اين دادگاه اجازه ماندن منافقين در عراق را داده است".
و اين در حالي است که حکم مزبور متعلق به زمان حکومت صدام بوده و شعبه اول دادگاه استيناف بغداد در منطقه الرصافه در حکمي به تاريخ 30 جولاي 97 و به شماره 330/ش/1/97 حضور اين سازمان تروريستي را طبق موارد 47و48 قانون مدني قانوني اعلام کرد و البته حکم قانوني بودن حضور آنها در عراق تنها در همين دادگاه بعثي اعلام شد و در حکومت مردمي عراق، حضور منافقين بر طبق قانون اساسي مردود و غير قانوني اعلام شده است.
وي همچنين در بيانيه هاي گوناگوني علت اعتراض و درگيري هايي که در برخي از کشورهاي عربي رخ داده است را حکومت جمهوري اسلامي مي داند!و اين در حالي است که اعتراضات گسترده در برخي کشورهاي عربي تنها به دليل ظلم و ستم حکام خودکامه اين کشورها مي باشد و سازمان هاي حقوق بشري نيز از ظلم و ستم و تبعيض حقوق بشري در مورد شيعيان در برخي کشورها همچون عربستان بارها سخن به ميان آورده اند.
وي تا کنون تلاش هاي گسترده اي را به کار برده که مقامات کشورهاي عربي را بر عليه جمهوري اسلامي تحريک کند و هميشه در اين توهم به سر مي برد که نظام جمهوري اسلامي ايران قصد ترور او را دارد. دلايل او براي اين مساله، خالي شدن باد لاستيک هاي اتوموبيلش و مانع گذاشتن در پارکينگ منزلش مي داند!
گفتگو با شبکه العربيه و سايت ايلاف
در گفتگو با سايت ايلاف، از او سوال شد چرا 60 درصد کارمندان، چيزي که شما به آن مجلس عربي اسلامي مي گوييد را زنان تشکيل مي دهند و سپس از وي سوال مي کند نظر شما در رابطه با دخالت ايران در لبنان چيست و محمد علي حسيني بدون توضيح در مورد سوال اول مي گويد: ما با هر گونه دخالت مخالفيم اما عربستان، کويت، اردن، قطر و امارات ايرادي ندارد که درامور داخلي لبنان دخالت کنند زيرا دخالت آنها درلبنان مثبت است، چون هيچ طمعي به کشور ما ندارند اما در مورد سوريه هم بايد اعلام کنم که مخالف اين دخالت هستم.
او در پاسخ به اين سوال که نظرش در مورد وهابيت چيست ابراز داشت: ديدگاه آنها همانند مسلمانان است و آنها هم همانند همه مسلمان يکي از مذاهب هستند.
اما او در مصاحبه با شبکه العربيه در اکتبر 2007 خود را جايگزين سيد حسن نصرالله ناميد و مفقود شدن امام موسي صدر و شهات سيد محمد باقر حکيم را از توطئه هاي " رژيم ايران" مي داند و مي گويد: رژيم ايران به شدت از من مي ترسد چون من تنها کسي هستم که با فکر و اصول و منطق کار مي کنم و با داشتن محبوبيت سياسي فراواني که دارم، بهترين جايگزين براي سيد حسن نصر الله هستم.
ارتباط با خاندان سعودي
او کتابي به رشته تحرير درآورده به نام " پادشاهي عربستان سعودي و نقش آن در لبنان" که در آن خاندان وهابي عربستان را مورد ستايش قرار داده و از نقش بارز آنها! در ايجاد صلح تمجيد نموده و از کساني که در جنگ 33 روزه حزب الله با رژيم اسرائيل، از اين رژيم و عربستان انتقاد نمودند به شدت اعتراض کرده است. او در مقدمه کتاب خود به مدح عربستان پرداخته و از اين کشوربه نام پدري مهربان و برادري مهربان نام برده است.
مانورهاي چند نفره
او اعلام مي کند نيروهاي او مانورهاي نظامي زيادي برگزار کرده اند اما نکته جالب اينجا است که در مانورهاي نظامي او کمتر از 10 نفر حضور دارند که اين مساله کاملا در تصاوير و عکس هاي موجود ملموس است. افرادي که در مانورهاي عمليات شهري اين گروه شرکت مي کنند دقيقا همانهايي هستند که اعضاي شوراي مرکزي اين حزب هستند همچنين او علاقه زيادي به استفاده از زن در تشکيلات خود دارد.
خبرنگار هابيليان در طي چند مرحله با دفتر وي در لبنان تماس گرفت اما او هر بار پس از اين سوال که چرا وي از گروهک منافقين حمايت مي کند حاضر به گفتگو نشد.