فرمانده گردان ابوذر(ره)تیپ57حضرت ابوالفضل(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
سال 1333 ه ش در روستای ده حاجی ,یکی ازروستاهای شهرستان ازنا در استان لرستان ,ودر خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.پدرش کشاورز بود وزندگی آنها مثل بقیه مردم روستا نشین ایران درآن روزگار ,به سختی می گذشت.
ابراهیم در 7سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد.
اوعاشق تحصیل بود وعلاقه ی زیادی به آموزش علوم ودانش داشت اما به علت نبود مدرسه راهنمایی و امکانات آموزشی از یک طرف و فقر مادی و اقتصادی خانواده اش از سوی دیگر موفق به ادامه تحصیل نشد .
اوبعد از ترک تحصیل به یاری پدر شتافت وبا سن کمی که داشت کمک های زیادی در تامین هزینه های زندگی خانواده انجام داد.
ابراهیم در ده حاجی ماند ودر کار کشاورزی همراه پدرشد. او در سال 1353 ازدواج کرد و برای کسب درآمد بیشتر کشاورزی را رها می کند وبه تهران می رود.
ابراهیم چند سالی را درتهران ,در کارهای ساختمان سازی کار می کند .اودراین دوران با انقلاب اسلامی وافکار امام خمینی(ره)آشنا شد,این آشنایی باعث تغییر مسیر زندگی ابراهیم شد.
ابراهیم که تبعیض ونابرابری حکومت شاه را لمس کرده بود,کمترین تردیدی در پیوستن به انقلابی که هدفش نابودی این حکومت بود ,به خود راه نداد.
او کارهای زیادی در راه به ثمر رساندن انقلاب انجام داد ودر این راه سختی های زیادی را متحمل شد.
ابراهیم در بازگشت به ده حاجی ,تلاش زیادی برای آشنایی مردم با انقلاب,شرایط کشور وپیوستن به مبارزان انقلابی انجام می داد. او در دوران سخت مبارزات سالهای 1356و1357بارهابین تهران وازنا مسافرت کردتا به باورخودش وظیفه ی ملی واسلامی اش را دررساندن پیام امام خمینی (ره)به مردم انجام دهد.
با پیروزی انقلاب اسلامی مدتی در تهران ماندودر سال 1358به ازنا برگشت. اودر ازنا به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
پس از عضویت در سپاه به مقابله با ضد انقلاب پرداخت تا امنیت و آرامش مورد نظر مسئولین انقلابی کشور را برای مردم ایجاد کند.
با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه های نبرد شد تا به دفاع از ایران اسلامی در مقابل دشمنان خارجی برخیزد.
ابراهیم درآغاز ورود به جبهه به عنوان نیروی ساده به دفاع از مرزهای ایران اسلامی پرداخت اما بعد از مدتی وبا مشاهده ی توان فرماندهی وشجاعت مثال زدنی اش,اورا در سطوح پایین فرماندهی به کار گرفتند.
موفقیت ابراهیم در این سمت باعث شد اودر سطوح بالاتر فرماندهی منصوب شود,چیزی از حضورش در جبهه نمی گذشت که به عنوان فرمانده گردان ابوذر(ره)درتیپ57حضرت ابوالفضل(ع) منصوب شد.
اواز روزی که به جبهه رفت ,ماه ها در جبهه ماند ودلاورانه جنگید تا سرانجام در سوم اسفند1362در منطقه عملیاتی خیبر به شهادت رسید.
منبع:پرونده شهید در بنیاد شهید وامور ایثارگران خرم آبادومصاحبه با خانواده ودوستان شهید
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
ای کاش صدبار در راه انقلاب و اسلام کشته می شدم و دوباره خداوند مرا زنده می کرد تا دوباره در راه خدا و اسلام کشته شوم.
بار خدایا مر جز لشکریان خود قرار ده زیرا لشکریان تو همیشه پیروز هستند .
بار خدایا مرا جز حزب خود قرار ده زیرا حزب الله همیشه رستگار هست.
بار خدایا مرا جز دوستانت قرار ده زیرا دوستان تو همیشه نترس هستند.
بار خدایا دین مرا اصلاح کن زیرا دین نگهدار من است .
بار خدایا آخرت مرا اصلاح کن زیرا خانه پایدار من است.
به نام الله یاور مستضعفان و در هم کوبنده ستمگران, وصیت نامه خود را در حالی می نویسم که به من ماموریت داده شد که خود را برای ضربه زدن به دشمن بعثی آماده کنم . امیدوارم که این ضربه زدن با پیروزی و موفقیت هرچه تمام تر به اتمام برسد .
خدمت پدر عزیز و سرور گرامیم مشهدی ابراهیم و مادر ارجمندم و مهربانم مشهدی زربانو و برادرانم ابوالقاسم سیدعلی سلام عرض می کنم . مخصوصاً خواهران ارجمندم را سلام می رسانم, امیدوارم زحمات و رنج هایی را که برای فرزندتان تحمل نموده اید را ببخشید و به مادرم توصیه می کنم که شیر خود را بر من حلال گرداند .
به خدمت همسر ارجمند و مهربانم اکرم نظری سلام عرض می کنم. امیدوارم در مدتی که با هم زندگی کردیم هیچ گونه کدورتی و نگرانی از این شوهری که جان خود را فدای اسلام ,وطن و دین خود می نماید نداشته باشی و بعد از شهید شدن من زندگی با آبرومند و خوشبختی داشته باشی و هیچ موقع ناراحت نباشی که شوهرت شهید شده است.
چون فرمان امام عزیزمان است که:چه بکُشیم و چه کشته شویم پیروزیم. اما روی سخنم با شما همسرم است , از شما خواهشمندم هر ماه از حقوق خودم 100 تومان بابت خمس وزکات بدهید و هر ماه 200 تومان به مستضعفان و فقرا کمک کنید .
همسرم فرزندی را که در راه داریم با اخلاق ورفتار اسلامی تربیت کن , اگر دختر بود مثل حضرت زینب (س) بار بیاوری و هرگز از تربیتشان دست برندار.
بعد از شهادت من اگر همسرم خواست ازدواج کند خوشبخت باشد...
ازهمه خواهش می کنم اگر از من بدی دیده اند مرا ببخشند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار از عمر ما بکاه و و به عمر او بیفزا.
رزمندگان ما را روسفید بگردان, صدام یزید کافر را نابود بفرما
ابراهیم اسداللهی