نجابت شهید کاملی مهر ایشان را به دلم نشاند

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، سردار شهید «ناصر کاملی»، سال ۱۳۳۲ در شهرری متولد شد. او در چهارم اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر و در حالی که جانشینی فرماندهی گردان حضرت حمزه سیدالشهدا را بر عهده داشت در منطقه پل طلاییه به شهادت رسید و پیکرش در سال ۱۳۷۳ پیدا شد.

اکرم باقری همسر شهید ناصر کاملی در نشست صمیمانهای که دیروز در انتشارات روایت فتح برگزار شد ضمن تشکر از حضور جوانان در این جلسه در خصوص آشنایی خود با شهید کاملی گفت: قبل از انقلاب فعالیتهای زیادی داشتم و در بیمارستان امام خمینی و جهاد سازندگی فعالیت داشتم، به روستاهای اطراف تهران میرفتم و کارهای بهداشتی انجام میدادم. آقای کریمی (دایی شهید کاملی) در آن زمان مسئول جهاد سازندگی بود و من با ایشان همکار بودم.

باقری گفت: پس از گذشت چند ماه من برای کاری به دفتر آقای کریمی مراجعه کردم ایشان من را برای شهید کمالی خواستگاری کردند. آن زمان شرایط خانواده به گونهای بود که فرد پاسدار را نمیپذیرفتند آقای کریمی پیشنهاد داد یک روز به خانه پسر عمه شهید کاملی که کلاس عربی در آنجا برگزار میشد برویم و با مادر شهید صحبت کنیم.
باقری بیان داشت: با اینکه خیلی راضی به این کار نبودم اما به خاطر آقای کریمی و اصرارهای ایشان قبول کردم. خلاصه به خانه پسر عمه رفتیم و در همان ابتدای سالن مظلومانه نشستیم. مادرشان که بسیار خانم نازنینی هستند چند سوال پرسیدند. هوا هم رو به تاریک شدن بود و میخواستم زودتر مراسم تمام شود که مادر شهید کاملی پیشنهاد دادند تا خود شهید کاملی هم چند کلمهای صحبت کنند. من که تا به آن لحظه فکر نمیکردم آقا ناصر هم در مجلس حضور داشته باشد به انتهای اتاق نگاه کردم و شهید کاملی را برای اولین بار دیدم.

باقری احساس خود را از اولین نگاه به شهید کاملی اینگونه بیان کرد: نجابت شهید کاملی ناخواداگاه مهر ایشان را به دلم نشاند. شهید کاملی ابتدای سخنش را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد. چند کلمهای بیشتر صحبت نکرد، تنها گفت: من یک پاسدارام و جز تفنگی که به امانت به دستم دادهاند و این لباس تنم چیز دیگری ندارم.

همچنین رخساره ثابتی نویسنده کتاب «نیمه پنهان ماه: شهید ناصر کاملی» در خصوص مراسم خواستگاری شهید کاملی گفت: شرایط خانم باقری برای مطرح کردن موضوع خواستگاری و واکنش اطرافیان بسیار سخت بود. اینکه دو نفر برای هم ساخته شده باشند و برای رسیدن به یکدیگر آن همه سختی را تحمل کردند به نوعی بار آوردن نفس و ساختن خود است که پس از شهادت همسر این خودسازی کامل میشود.

وی افزود: تصور سختیهایی که خانم باقری پس از شهادت شهید کاملی با وجود دو فرزند و بزرگ کردن بچهها و مشکلاتی که برای رفتن به کار کشیدهاند بسیار مشکل است که در این کتاب هم آورده نشده. این سختیها به نوعی انسان را شهید میکند. شاید تعریف من از شهید به گونهای متفاوت باشد و معتقدم کسی که تنها در راه اسلام جنگیده است شهید نیست، در طول سالهای پس از شهادت شهید کاملی سختیها و مشکلاتی که خانم باقری تحمل کردند نیز نوع دیگری از شهادت است.