زندگی نامه شهید قاسم نصرالهی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بانه

کد خبر: ۱۲۹۳۱۴
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۷:۲۱ - 16April 2011

 

پس از اتمام دوران دانشجوئي و گذراندن خدمت سربازي به استخدام شركت مخابرات آذربایجان غربی در آمد . در سال 1358 ازدواج كرد . ثمره ي اين ازدواج 3 فرزند است ، يك دختر و دو پسر . خانواده ا ش سخت پاي بند به مذهب بودند و او را نيز مقيد به احكام دين در دامن خود پرورش دادند و همين امر بزرگترين سرمايه زندگي او شد . دوران تحصیلات ابتدائي تا متوسطه ي او همزمان بود با سالهاي سخت حکومت ستم شاهي .
او و خانواده ي اش نيز مانند میلیونها ایرانی از ظلم وفساد حکومت شاه بي امان نماندند , محروميت هاي طاقت فرساي خانواده اش حاكي از آن بود ، اما اين محروميت ها قاسم را بيشتر و بيشتر با توجه به استعداد هاي ذاتي كه در وي وجود داشت ، مقاوم و متعهد ساخت .وقتی به تهران آمد تا در دانشكده ي مخابرات به ادامه تحصيل بپردازد ، در همان روزهاي اول به مبارزات دانشجوئي پيوست . سالهاي 1355 و 1356 كه اوج سخت گیری و دیکتاتوری شاه بود ، طنين رساي اذانش در دانشکده, همراه با صوتي دلنشين بود همه را به پيوستن صفوف نماز جماعت دعوت مي كرد .
واین زماني بود كه نماز به پا داشتن و گرد هم آمدن در مسجد دانشكده جرم بود و خيلي ها كه امروز از همه پر مدعاتر هستند ، از آمدن به مسجد مي ترسيدند . هنگاميكه او با اخلاص فراموش ناشدني از امام زمان ( عج) ياد مي كرد و القاب امام را به زبان مي آورد به جانها حيات و به دلها آنچنان قوتي مي بخشيد كه ياري رساندن به امام در تبعيد را بي مهابا مي پذيرفتند . دوستانش براي هميشه پیامهای او را آويزه گوش داشتند و در برنامه هاي تفریحی كوه پیمایی كه آن روزها راه مفيدي برای گریز از فساد اجتماعي بود گردهم جمع می شدند,او در این برنامه ها هم نقش فعالي داشت ,سرودهاي انقلابي كه توسط ايشان خوانده مي شد ، هيچگاه از ياد دوستانش نخواهد رفت .
قاسم لحظه اي از ياد خدا غافل نمي شد ، خودسازي جزء برنامه زندگي روزانه اش بود ، در محافل مذهبي با اشتياق تمام شركت مي كرد و در هر جا نمادي از مبارزه بود او هم بود .
در اعتصابات دانشجوئي با خط خوب و زيبايش اطلاعيه هاي بزرگ ديواري را مي نوشت. دافعه وجاذبه ی متعادلی داشت ، همه او را دوست مي داشتند و داشتني بود .
سال 1355 توسط ماموران ساواك دستگير مي شود . پس از آزادي مجدداً به مبارزات خود ادامه مي دهد . پس از اتمام دانشگاه براي خدمت سربازي به پادگان لويزان اعزام مي شود . اين دوران با اوجگيري حركت انقلاب و صدور فرمان امام خميني (ره)مبني بر ترك پادگانها به وسيله ي نیروهای مسلح همزمان مي شود . در اين ميان او نيز بنا به وظيفه ي شرعي به شهيد حجت الاسلام محلاتي مراجعه مي كند وبا بیان کارهایی که در پادگان انجام می دهد,از ایشان کسب تکلیف می کند. شهید محلاتی اجازه نمي دهند او از پادگان فرار کند و مي گويند كه براي انتقال اطلاعات پادگان آنجا بماند .
اودر کشتن تعدادی از افسران وابسته به حکومت شاه که در شهادت مردم دست داشتند ,سهیم بود.
پس از پيروزي انقلاب همواره در تمام صحنه هاي آن حضور فعال داشت .
هنوز اولين فرزند ش به دنيا نيامده بود كه عازم جبهه هاي غرب كشور شد.اوبه سر پل ذهاب و ارتفاعات بازي دراز رفت تابه دفاع از مرزهای کشور درمقابل متجاوزان بپردازد . اوپس از حضور در جبهه های غرب یکی از اولين حملات را عليه دشمن صورت داد و همراه با رزمندگان پيروز اسلام اولین موفقيت را برای کشورمان در جنگ نابرابر و تحمیلی به دست آورد ، در آن موقع هنوز در جبهه های جنوب که کانون درگیری ها بود عملياتي از جانب ایران صورت نگرفته بود . بعد از آن راهي جبهه هاي كردستان شد ،جبهه ای كه در آن روزها ، سخت ترين شرايط را در پيش رو داشت . نيروهاي ضد انقلاب در شهر ها و جاده ها شرايط ناامني را به وجود آورده بودند . ضد انقلاب سعي داشت تا باجلب توجه مسئولين كشور و اداره كنندگان جنگ به خود ، آنهارا از توجه به خطوط مقدم جبهه و روياروئي با دشمن بعثي غافل كند و تزلزلي در اجتماع ايجاد نمايد .
اينجا بود كه قاسم با درك چنين شرايطي به كردستان رفت و با به دست آوردن تجربيات جديد تا آخرين روزهاي پايان گرفتن جنگ در آ جا ماند . او ارتفاعات سخت و صعب العبور منطقه كردستان را شناسائي كرده بود . از ارتفاعات بلند مشرف بر مريوان و ارتفاعات دزلي تا ارتفاعات مشرف بر بانه , در آنجا مسئوليت سپاه را نيز به عهده گرفته بود . او با تلاش شبانه روزي و تواني خستگي ناپذير و با بيداري و هوشياري تحسين برانگيز خود مانع هرگونه تحركي بود كه از سوي ضد انقلاب طرح ريزي مي شد .
پس از حضور در مريوان در سال 1361 ابتدا فرماندهي سپاه سرو آباد را بر عهده مي گيرد . بعد ازمدتي مسئوليت عقيدتي سياسي سپاه مريوان را عهده دار مي شود و بالاخره قائم مقام فرمانده سپاه مريوان مي گردد .
بعد از آن عازم بانه مي شود و به مدت چهار سال ، تا هنگام شهادت در سمت فرمانده سپاه پاسداران این شهر مهم مشغول خدمت مي شود . در دوران خدمت در بانه ، چنان با مردم در مي آميزد و در دلشان جاي مي گيرد كه همه به او عشق مي ورزند . تمام مردم او را حامي و ياور بي ادعا و دلسوز خود مي دانند .
بالاخره در تاريخ 12/4/64 در اطراف شهر بانه ,در منطقه سوره كوه با همکاری پس مانده های ضد انقلاب ودشمنان خارجی وجود پر خیروبرکت قاسم نصرالهی از اسلام,ایران بزرگ ومردم بانه گرفته مي شود ,او در این روزبه ملكوت اعلي پرواز مي كند.پیکر مطهرش سالها در خاک دشمن می ماندتابعد از پذيرش قطعنامه و به هنگام تبادل پیکرهای مطهر شهدا با جنازه های دشمن , پيكر پاكش از منطقه شيلي در نزديكي شهر پنجوين عراق كه توسط نيروهاي بعثي به خاك سپرده شده بود ، خارج و در تاريخ سوم شهريور ماه 1367 ,روزپنجشنبه طي مراسم بي نظير و شايسته اي با حضور مردم مخلص و متدين بانه تشيع و پس از يكروز طي مراسمي مشابه در بهشت زهراي تهران در جوار ساير شهداي گرانقدر اسلام آرام گرفت .
منبع:پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران ارومیه ومصاحبه با خانواده ودوستان شهید

نظر شما
پربیننده ها