به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، در حکومتهای استکباری، مردم از ارزش و احترام لازم برخوردار نیستند. در این حکومتها، حاکمان و دست اندرکاران، مردمان را حقیر و خوار می شمارند و حقوق آنها را پایمال می کنند. فرعون، مثال حاکمان مستکبر است که قرآن کریم درباره او می فرماید: "فرعون درآن سرزمین تفوق داشت و مردم آن را فرقهها کرده بود که دستهای از ایشان را زبون می شمرد و پسرانشان را سر می برید و زنانشان را زنده نگه می داشت که وی از تبهکاران بود." (سوره قصص، آیه 2)
ایجاد خفقان، قتل و کشتار و غارت اموال عمومی از کارهای معمول در حکومتهای استکباری است. از دیدگاه اسلام، حکومت برای مردم است وحاکمان و دستاندرکاران حکومتی، امانتدار و خدمتگزار مردم هستند.
طبق چنین نگرشی، رفتارهای ظالمانه و مستبدانه و خشونتآمیز در امر حکومتداری نفی می شود و رفتارهای توام با رفق و مدارا و مهربانی مورد تایید قرار می گیرد. مردم، سرمایه حکومت تلقی می شوند و مورد احترام و تکریم حکومت قرار می گیرند و حکومت، خود را مکلف به حفظ و نگهبانی جان و مال و حقوق و آزادی های مردم می داند.
رسول خدا(ص) می فرماید: "مردم خانواده و عیال خدایند. پس محبوبترین مردمان نزد خدا کسانی اند که به عیال خدا خدمت کنند و سود برسانند."
به این ترتیب حکومتی که براساس اسلام، شکل می گیرد، مردمی ترین حکومتهاست که با همه وجود، خود را خادم مردم می داند و حافظ منافع و مصالح آنهاست.
شاخصهای احترام و ارزشگذاری حکومت به مردم
حکومتی که ادعا کند برای مردم، احترام و ارزش انسانی قائل است باید آن را در رفتارهای خود نشان دهد. برخی شاخصها که ارزشمند بودن مردم در نزد حکومت را نمایان می سازند، عبارتند از:
مهربانی و فروتنی
امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که تصدی امور خطه مصر را به مالک اشتر سپرد، در فرمانی خطاب به او فرمودند: "قلب خویش را با مهر و محبت به رعیت، سرشار ساز و برای آنان درندهای خونخوار مباش که لقمه از دهان آنها بگیری، زیرا مردم دو دستهاند، یا برادر دینی تو هستند یا انسانهایی هستند همانند تو..."
اسلام، همچنین به حکومتداران می آموزد که با مردم فروتن باشند و آنها را در پناه حکومت قرار دهند، طوری که مردم، حکومت را حامی و پشتیبان خویش بدانند. علی(ع) در این باره می فرمایند: "پر و بالت را بر رعیت بگستران و با مردم گشادهروی و فروتن باش."
لازمه فروتنی حکومت با مردم، اجتناب از هرگونه برتری طلبی نسبت به مردم و خودداری از تکبر و گردن فرازی در مقابل آنهاست. تکبر، از آفات بزرگی است که اگر حکومتی به آن گرفتار آید هم خود را فاسد و تباه می گرداند و هم مردم را در آتش آن می سوزاند.
دستاندرکاران حکومت اسلامی، در همه سطوح، طوق بندگی خدا را برگردن دارند و رسم بندگی، به آنها اجازه نمی دهد که از فرامین و دستورات خدا، سرپیچی کنند و لذا از تکبر که یکی از صفات مذموم در نزد خداوند است، اجتناب می کنند تا خدا نیز آنان را بزرگ بدارد و پاداش فروتنی را به آنان مرحمت نماید.
نرمخویی و خوشرفتاری
مهربانی و نرمخویی و خوشرفتاری، همزاد هستند. هرجا که مهربانی حضور داشته باشد، نرمخویی و خوشرفتاری نیز حضور دارد. قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت پیامبراکرم(ص) را نرم خویی آن حضرت به حساب می آورد و می فرماید: "به موجب لطف و رحمت الهی بر ایشان نرم دل شدی که اگر تندخوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس، از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنها مشورت کن."
پرهیز از استبداد و خودکامگی
از بارزترین جلوههای ارزش قائل نشدن برای مردم توسط حکومتها، خودکامگی و استبداد آنهاست. اگر قدرت با خداترسی و تقوا توام گردد، بهترین وسیله برای نابود ساختن باطل و برپاداشتن حق وخدمت به مردم است. در واقع چگونگی استفاده از قدرت است که آن را مفید یا مضر به حال جامعه می کند و قدرت زمانی مایه خودکامگی می شود که ازآن سوء استفاده شود. این است که اسلام به کسانی اجازه می دهد قدرت را در دست گیرند که قبل از به دست گرفتن آن، حقیقتاً، دل به عبودیت خدا داده باشند و تقوا را پیشه خود ساخته و سر برفرمان قرآن نهاده و مطیع پیامبر و ائمه اطهار(ع) باشند.
از دیدگاه اسلام، حکومتداران، مرزبانان پاکی ها و راستی ها هستند و این کار زمانی میسر است که خود آنها به پاکی و راستی مزین شده باشند.
اعتماد به ملت
اعتماد حکومت به مردم یکی دیگر از شاخصهای محترم و با ارزش بودن مردم نزد حکومت است. هرگاه حکومت به مردم بی اعتماد باشد، نمی توان از ارزشمند بودن آنها در نزد حکومت، سخن گفت. البته، اعتماد و حسن ظن حکومت به مردم، جلب اعتماد مردم نسبت به حکومت را در پی خواهد داشت و اعتماد متقابل مردم و حکومت، استحکام روابط آنها را موجب می شود. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: "پس باید کاری کنی که موجبات حسن ظن میان دولت و ملت فراهم آید. زیرا حسن ظن و تفاهم، بار سنگینی را از دوش تو برمی دارد."
از عوامل مؤثر در جلب اعتماد مردم و از لوازم محترم شمردن آنها، پرهیز حکومت از منت نهادن بر مردم به جهت احسان به آنهاست. حکومت باید از خلف وعده نیز پرهیز کند که این امر در سلب اعتماد مردم، تأثیر بسزایی دارد.
صداقت و صراحت
اسلام، حاکمان را به صداقت و صراحت با مردم توصیه می کند و از آنان می خواهد وقتی با مردم سخن می گویند، با آنها صادق باشند، از دادن وعده دروغ به مردم خودداری کنند و از فریب آنها بپرهیزند.
صادق بودن حکومت با مردم مزایایی دارد که اعتمادسازی، اصلاح امور، مستحکم ساختن پیوند مردم و حکومت و انسانی نمودن روابط آنها با همدیگر، از جمله آنهاست. درحالی که، دروغگویی مایه فساد و تباهی همه چیز است و اعتماد را از بین می برد.
حکومت باید با مردم خود صریح باشد و درباره آنچه که به سرنوشت مردم و کشور مربوط است، به طور شفاف با آنها سخن بگوید. یکی از نتایج این امر آن است که دست اندرکاران حکومتی از انجام کارهایی که اطلاع یافتن مردم از آنها مایه شرمساری است، اجتناب می کنند. در پرتو صراحت و صداقت، خیانت، رخت بر می بندد و خدمتگزاری به جای آن می نشیند.
فاصله نگرفتن از مردم
حکومت اسلامی از مردم خویش، فاصله نمی گیرد. در این حکومت، حاکمان از میان مردم برخاستهاند، متعلق به مردم و در میان آنها هستند و برای آنان کار می کنند. مولی الموحدین علی بن ابیطالب(ع) در عهدنامه مالک اشتردرخصوص ضرورت جدا نبودن حاکمان از مردم می فرماید: "مبادا جدایی تو از مردم به درازا کشد، زیرا جدایی مسئولان از مردم نوعی مضیقه و کماطلاعی از امور است که راه شناخت را بر آنان می بندد، در نتیجه آنها مسائل کوچک را بزرگ و مسائل بزرگ را کوچک پنداشته، زیبا را زشت و زشت را زیبا می بینند و حق و باطل آمیخته می شود."
اگر مردم امکان یابند در محیطی خالی از رعب و وحشت، حقایق را با بالاترین مقامات مملکتی مطرح نمایند و خیانتکاران و تجاوزگران را رسوا کنند و زمینه مجازات آنها را فراهم آورند دیگر کمتر مقام مسئولی جرأت خواهد کرد به خیانت و یا تجاوز به حقوق مردم یا کم کاری و ارائه گزارشات غلط دست بزند و نیز زمینة لازم برای تصمیمگیری جهت حل مسائل و مشکلات فراهم خواهد آمد. افزون بر اینها، نزدیک بودن مقامات بالای کشوری به مردم، نشانه ارزشمندی مردم نزد حکومت است.
یک نکته قابل توجه
تا به اینجا برخی از شاخصهایی را مطرح کردیم که نشانه محترم و ارزشمند بودن مردم نزد حکومت اسلامی است؛ اما از آنچه مطرح شد نباید اینگونه برداشت شود که متخلفان، مجرمان، تبهکاران، جنایتکاران، خائنان و توطئهگران، باید در امان باشند و به سزای اعمال خود نرسند. حکومت اسلامی، در راستای خدمت به مردم و احترام و ارزشگذاری به آنها کسانی که مستحق مجازات هستند را به عقوبت می رساند تا مصالح اسلام و ملت و مملکت تامین شود.