«معجزه بازی دراز» حدیث عزت و اقتدار سرزمین ایران

معجزه بازی دراز خاطرات خودنگاشته سربازی است که عبرت‌های یاد شده در طول دوران‌ها را به رشته تحریر در آورده تا به آموزه‌هایی تبدیل شود که خود موجب عبرت شود.
کد خبر: ۱۵۰۷۲
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۵ - 06April 2014

«معجزه بازی دراز» حدیث عزت و اقتدار سرزمین ایران

خبرگزاری دفاع مقدس: آیا گذشته چراغ راه آینده است؟! شنیدن حوادث دوران دفاع مقدس برای همه نسلها در این سرزمین رضوی (ع) شیرین خواهد بود. حوادث تلخ و شیرینی که حاوی نیشها، نوشهاف عبرتها و آموزههای فراوان است. این حوادث اگر از زبان کسانی که خود در صحنههای مختلف حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلام یایران حضور داشتهاند و شاهد ان حوادث بودهاند شیرینتر و ستندتر خواهد بود.

باید حوادث دوران دفاع مقدس چه تلخ و چه شیرین نوشته شود، اگر چه در بیان خاطرات و حوادث خود نویسنده، آنها را گزینش مینماید، اما این نکته را نمیتوان از یاد برد که در این برهه حساس تاریخی، چارهای جز این وجود ندارد که به پای سخن چنین مردانی نشست که همراه با زمان، موهای خود را سفید کردهاند و موی سفید آنان حاکی از «عبرتها و آموزههای» فراوانی است.

راستی هنوز این سوال بیپاسخ مانده که اگر سرزمینی مورد هجمه بیگانگان قرار گیرد چه باید کرد؟! در چنین وضعیتی جهانیان از مردم این سرزمین چه انتظاری خواهند داشت؟! پس از گذشت از حادثه و عبور از بحران چه باید کرد؟!

معجزه بازی دراز

معجزه بازی دراز خاطرات خودنگاشته سربازی است که عبرتهای یاد شده در طول دورانها را به رشته تحریر در آورده تا به آموزههایی تبدیل شود که خود موجب عبرت گردد و به نسلهای آینده یادآوری نماید که برای هر وجب از خاک این سرزمین رضوی (ع) در روزهای غربت ایران اسلامی چه فداکاریها، ایثارگریها و از جان گذشتگیها که صورت نگرفته است؟!


معجزه بازی دراز از مجموعه کتابهای حدیث عزت و اقتدار نوشته محمد حسن صادقزاده پوده است که از سوی نشر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران به چاپ رسیده است.


در قسمتی از این کتاب میخوانیم:

 چند سال قبل زا پیروزی شکوهمند انقلاب، یک روز در تهارن در خدمت ایشان وارد مسجدی در منطق نارمک شدیم. هر دو افسر بودیم و با لباس و در جه ستوانی، پوتین به پا داشتیم. آن موقع چون بیرون آوردن پوتین از پا مشکل بود، بعضیها سعی میکردندنمازشان را در خانه فرادی بخوانند؛ اما شهید احمد میرحاج به نماز جماعت اهمیت زیادی میداد. صبر نمیکرد تا به خانه برسد، آن روز وقتی وارد مسجد شدیم و نماز جماعت را خواندیم، او را خیلی غمناک دیدم. میدانستم قبل از رفته به مسجد، مسالهای که باعث ناراحتیاش بشود، وجود نداشت. در داخل مسجد هم کسی با وی تماس نگرفت. من علت نگرانیاش را نمیدانستم. به همین جهت سوال کردم. او را آقا محمود صدا میکردیم. چون از زمان بچگی در منزل به این نام صدایش میکردند، بنابراین گفتم: «آقا محمود چه شده؟! تو که قبل از وردو به مسجد چیزیت نبود. حالا چرا ناراحتی؟!»

او با همان حالت پاسخ داد: مگر نمیبینی داخل این صفها به تعداد انگشتان دست هم جوان وجود ندارد.
 به او گفتم: «خب ندارد که ندارد، به من و تو چه؟ جوانها در خانه نمازشان ار میخوانند».

 او گفت: نه! معنای آن این است که با مردن این پیرمردها مساجد از نمازگزار خالی میشود و این یعنی درد. آن چیزی که مرا ناراحت میکند دیدن روزی است که که دیگر ما در مساجدمان این صفهای طولانی را نداشته باشیم....

محمد حسن صادقزاده پوده نویسنده کتاب «معجزه بازی دراز» در سال ۱۳۲۶ در اصفهان متولد و در سال ۱۳۴۵ به استخدام ارتش درامد. وی در سال ۵۳ وارد دانشکده افسری شد و پس از دریافت درجه ستوانی به هنگ دانشجویان مرکز آموزش توپخانه اصفهان منتقل شد.

وی در سال ۷۵ با درجه سرهنگی به افتخار بازنشستگی نائل آمد.

علاقه مندان میتوانند برای تهیه این کتاب از مجموعه کتابهای حدیث عزت و اقتدار با نشر ساحادم به شماره تلفن ۸۱۹۵۴۱۱۱-۰۲۱ تماس بگیرند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار