به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، پنجم اردیبهشت ماه سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به طبس که یادآور یکی از حوادث الهام بخش و عبرت انگیز در تاریخ دشمنی و کینه توزی آمریکا علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران است که پس از فروپاشی هیمنه پوشالی شیطان بزرگ در حماسه تسخیر لانه جاسوسی آمریکاییها به بهانه آزادی دیپلماتهای جاسوس واشنگتن در تهران رقم خورد. در آستانه این حادثه تاریخی بزرگ قرار داریم، از این جهت به سراغ سردار بهروز اثباتی فرمانده قرارگاه سایبری ستادکل نیروهای مسلح رفتیم و با وی هم کلام شدیم.
* می دانید که استکبار جهانی همواره ما را به گزینه های مختلفی اعم از فرهنگی، سیاسی، تحریم های اقتصادی و اخیراً هم نظامی تهدید می کند.این در حالی است که سردار، در اوایل انقلاب هنوز نیروهای مسلح به شرایط ایدهآل خود نرسیده بود وسپاه هم به تازگی از جوانان سازمان یافتهای تشکیل شده بود توانستیم شکست مفتضحانه به آمریکا تحمیل کنیم. به عنوان مقدمه بفرمایید پاسختان به این یاوهگوییها و توهمات دشمنان چیست؟
وقتی از واژه استکبار صحبت میکنیم این تکبر ورزیدن ابعاد مختلفی دارد و معمولاً استکبار در مقابل استضعاف قدرت خودش را به رخ میکشد.همواره این اتفاق زمانی میافتد که مستکبرین با یک مجموعه عملیاتی حق گروههای دیگر را بگیرد و آنها را مورد ظلم و ستم قرار دهد.چراکه پیش از تشکیل انقلاب اسلامی، آمریکاییها این ارتباط ناشی از استعمارگرایی را در رژیم ستمشاهی پهلوی داشتند و این وجهه سلطهجویی و برتری نظامی آمریکا در سطح منطقه در آن سالها القا شد.وجود مستشاران، تسلیحات غربی، روشها و منشهای مدیریتی غرب در قبل از انقلاب هم طبیعتاً به تشدید این فضاها میافزود، به گونهای کشور ایران در زمان پهلوی به تابعی از جریانات عمومی نظامی غرب در منطقه تبدیل شد؛ یکی از ویژگیهای پیروزی انقلاب اسلامی برهم زدن همین رفتار سلطهگری بود.وقتی حاکمیت جمهوری اسلامی شکل انقلابی به خودش گرفت نیروهای مسلح ایران شاهد تحولات بنیادین انقلابی شد. سپاه و بسیج به عنوان یک جریان مکتبی و حرکت مردمی از همان آغاز راه همواره مورد تطمیع و تهاجم دشمن بودند.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که افتاد و دشمن را نسبت به سپاه جریحه دار کرد، تحمیل شکست به آمریکا بود.در جریان گرفتن لانه جاسوسی(انقلاب دوم)، دانشجویان پیرو خط امام به واسطه همان حرکت سپاه و بسیج به میدان آمدند.چراکه آمریکاییها این تهدیدات و فریادهای گزینهها روی میز است را از همان زمان تاکنون مطرح میکند و ادامه دارد. در این میان استکبار جهانی نام گزینه نظامی را بیشتر پررنگ میکند، چون از راه اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجه نتوانسته به توفیقی دست یابد.در آن زمان آمریکاییها علیرغم در دست داشتن ارتش مجهز، تکنولوژی و مدیریت نظامی موفق و تجربه حمله به کشورهای مظلوم باز دست به دامان افراد نفوذی شدند که متأسفانه برخی با آمریکا هماهنگ شدند و در راه رسیدن به مقاصد شوم او را یاری کردند.اما چند عامل مهم از جمله معجزه و تقدیر الهی تمام نقشههای استکبار جهانی را نقش برآب و حقیقتاً هیمنه مستحکم آمریکا را نابود کرد و جلوه دیگری از نظام را در جهان خلقت به همگان نشان داد. حقیقتاً به آمریکا شکست مفتضحانهای تحمیل شد.اعتقاد دارم در طبس اساس منطق ما برای حضور مجدانه و مقتدرانه در 8 سال جنگ تحمیلی، جریان طبس بود.چراکه آن چیزی که در جنگ و رزم به عنوان مادیترین شکل محاسبات، ما را به نتیجه رساند، معنویت، توکل به خدا و گرفتن تدبیر از ذات اقدس الهی بود.
*به نظرشما گروهکهای ضدانقلاب که با آمریکاییها در آن سالها همکاری میکردند و هم اکنون در جامه جیش العدل و پژاک با دشمنان فرامنطقهای ما مشارکت دارند نیز چه پاسخی دارید؟
در کنار آن هیمنهای که استکبار به لحاظ نظامی برای خودش درنظر داشت یک جریان نفوذ هم شکل گرفت اما نه در سطح کشور بلکه این گروهها در سطح منطقه و جهان ایجاد شدند.این گروهکهای ضدانقلاب را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ اول، عدهای که به لحاظ ایدئولوژیک فریب خوردند و خودشان را تابعی از جریان لیبرالیسم غرب میدانند. دوم، عدهای که بندگان زر و زور هستند که به لحاظ مسائل مادی و دنیایی به سمت آمریکا میروند.سوم، عدهای هم سرمدار جریان انحرافی هستند که با تحلیل غلط از آموزههای دینی متأسفانه به این سمت میروند. متأسفانه الان هر سه جلوه را در منطقه میبینیم.شاهد هستیم که امروزه این جریانات دست بهدست هم دادند و یک جبهه مشترکی را با پشتیبانی غرب برعلیه منافع انقلاب اسلامی وجریانات به حق منطقهای شکل دادند.یکسری جریانها از این گروهها حمایت و پشتیبانی کردند، خصوصاً آمریکاییها که بسیار به آنها امیدوار بودند.بحمدالله این اتفاقات و حمایتها راهی به جایی نبرد و آنها شکست خوردند و به نتیجه نرسیدند.
*واقعاً آمریکاییها در حادثه طبس مغلوب شدند و تأثیراتی چه از لحاظ سیاست خارجی، نگاه مجامع جهانی به اقتدار جمهوری اسلامی ایران را دربرداشت.نظرشما در این باره چیست؟
وقتی که از سلطهگری حرف میزنیم، سلطهگری خودش یک بحث است و ایجاد فضای سلطهگری بحث دیگری دارد.همچنین زمانی که یک جریان ابرقدرتی می خواهد خودش را به عنوان ابرقدرت نشان دهد بیشتر به فضای سلطهگری نیاز دارد به گونهای که دیگران باور کنند او ابرقدرت است.در جریان طبس به ارتش ونیروهای مسلح لطمهای وارد نشد، مسئلهای که آمریکاییها را با شکست مواجه کرد و تا مدتها نتوانستند پاسخی پیرامون این اتفاق بدهند و هنوز هم ادامه دارد به آن فضای سلطهگری آمریکاییها برمیگرد که زیر سوال رفت.زیرا ارتش کاملاً مدرن متکی بر تکنولوژیهای مختلف وقتی نمیتواند پرواز در یک منطقه رادار را سازماندهی کند چطور میخواهد بیاید در سطح دنیا سلطهگری کند؟ خوشبختانه با تغییر این نگاه پس از آن، حماسه های 33 روزه، 22 روزه، مقابله مردم به پا خاسته عراق و افغان های مسلمان به دست آمد.
بنابراین شکست هیمنه آمریکا نتوانست جریان ویتنام را بپوشاند که استکبار جهانی تمام تلاش خودش را به کار بست تا این پوشش انجام شود.اما مجدداً در طبس این شکست مفتضحانهتر از ویتنام ایجاد شد تا دنیا بفهمد آمریکا یک مترسکی بیش نیست که او را صاحب یک ارتش مجهز و نوین میدانند.
*متأسفانه الان برخی از همان دانشجویان واقعی پیرو خط امام که در حادثه شکست آمریکا و گروگانگیری لانه جاسوسی نقش بسزایی داشتند، امروز حاضرند بابت این اتفاق آن سالها از دولت آمریکا عذرخواهی کند؛ اعتقاد حضرتعالی چیست؟
امید آمریکا به ورشکستگان ایدئولوژیک است، کسانی که منطق انقلاب را نصف کاره شناختند.این ورشکستگان ایدئولوژیک طبیعتاً وقتی که در معنای جهان بینی و تبیین آنها شکست بخورند، چون نمیتوانند عمل خودشان را توجیه کنند، دست به این کارهای قبیح میزنند! اینها دانشجویان واقعی پیرو خط امام نیستند که با نگاه لیبرالیسم غرب جهان و موضوعات پیرامون آن را میبییند.وقتی رفتار و باور غربی را پیش گرفتند دیگر رفتار انقلابی معنایی ندارد.متأسفانه مجبورند برای جلب رضایت غربیها دست به یک نوع خودفروشی سیاسی بزنند و داوطلبانه اعلام کنند که میخواهیم از آمریکاییها عذرخواهی کنیم؟؟! واقعاً متأسفانه که این آقایان از ارزشهای خودشان دست برداشتند که متأسفانه این رفتارها را از برخی جوانان آن زمان و ریش سفیدان امروز شاهد هستیم.