خرمشهر اینچنین آزاد شد.

کد خبر: ۱۹۲۳۷۲
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۶:۴۶ - 14February 2011

با اعزام‌هاي گسترده، مناطق عمليّاتي مملو از نيرو مي‌شود و دست فرماندهان اسلام براي انجام بزرگترين عمليّات درون مرزي باز مي‌شود.
قرارگاه‌هاي قدس، فتح و نصر تحت رهبري قرارگاه عمليّاتي مشترك سپاه و ارتش (قرارگاه كربلا) در مكان‌هاي مورد نظر متمركز مي‌شوند و آخرين راه‌ها و چگونگي تهاجم مورد بررسي قرار مي‌گيرد. چند نقطه از رود كارون براي نصب پل در نظر گرفته مي‌شود و پس از مشورت‌هاي فراوان، سرانجام عمليّات به صورت گستردة غيركلاسيك پيش‌بيني شده و ابتكارات و تجارب و خلاقيت‌هاي رزمندگان اسلام نقش واقعي خود را در اين عمليّات باز مي‌يابند.
خطوط جنگي ايران زيباترين اوقات خود را مي‌گذراند. در شب‌هاي فراموش نشدني منطقه، آواي مناجات و دعاهاي توسل و كميل زاهدان شب از هر طرف به گوش مي‌رسد و رزمندگان اسلام بي‌صبرانه منتظر شنيدن رمز عمليّات هستند.

عمليّات بيت‌المقدس- مرحله اول
در ساعت 30 دقيقه بامداد 10/2/61 رمز عمليّات با نام مبارك «يا علي‌بن‌ابي‌طالب (ع)» توسط برادر محسن رضايي، فرمانده كل سپاه پاسداران و سپهبد شهید صياد شيرازي، فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران از قرارگاه كربلا به نيروهاي تحت امر صادر مي‌شود.
بدين ترتيب عمليّات بيت‌المقدس در منطقه عمليّاتي جنوب و غرب كارون، جنوب غربي اهواز و شمال خرمشهر، با هدف آزادسازي خرمشهر، هويزه، جفير، ايستگاه حسينيه، جاده اهواز- خرمشهر و در نهايت انهدام و اخراج دشمن از خاك ايران اسلامي و رسيدن به مرزهاي بين‌المللي آغاز مي‌شود.
رزمندگان اسلام كه از روزهاي قبل با استتار كامل در چندكيلومتري رودخانه كارون موضع‌ گرفته بودند، حركت خود را براي عبور از كارون آغاز مي‌كنند و به دنبال آن، نيروهاي زرهي از روي جاده‌هايي كه از قبل توسط واحد مهندسي سپاه، ارتش و جهاد سازندگي احداث شده بود، به حركت درمي‌آيند تا از پل‌هاي شناور عبور كنند.
نيروهاي پياده با سرعت فراوان و عبور از مواضع مختلف، خود را به سنگرهاي دشمن مي‌رسانند و با يك يورش برق‌آسا به انهدام جنگ‌افزارهاي و استعدادهاي ارتش متجاوز مي‌پردازند. رزمندگان اسلام با تصرف 800 كيلومتر از خاك اشغال شده از شرق به غرب كارون حمله‌ور مي‌شوند و با عبور از ميدان‌هاي مين و ديواره‌هاي دفاعي، قسمت عظيمي از نيروهاي دشمن را هدف تهاجم خود قرار مي‌دهند.
به لحاظ گستردگی منطقه عمليّاتي، ژنرال‌هاي عراق گيج شده و تنها پيامشان اين مي‌شود كه مقاومت كنيد و ايرانيان را عقب برانيد.
زماني كه نيروهاي پياده ايران مشغول درگيري با دشمن و انهدام آنها هستند، يگان‌هاي زرهي از پل‌هاي شناور بر روي كارون عبور كرده و خود را به غرب كارون مي‌رسانند. نفرات پياده و شكارچيان تانك با حمايت يگان‌هاي زرهي و با قدرت هرچه تمام‌تر راه جاده اهواز- خرمشهر را در پيش مي‌گيرند.
پس از نبردهاي جانانه در حالي كه تعداد زيادي از نيروهاي مزدور بعث عراق كشته و زخمي و اسير شده‌اند، زرمندگان اسلام با يك خيز بلند خود را به قسمت‌هايي از جاده مهم اهواز- خرمشهر مي‌رسانند.
در اطراف اين جاده كه استحكامات و امكانات دشمن فراوان است و تيربارها به سمت نيروهاي ايراني آتش مي‌گشايند، با روشن شدن هوا، رزمندگان با مشكل موجه مي‌شوند.
طول خاكريز شرق جاده كه منطقه وسيعي را در زير ديد و سلطة دشمن مي گذاشت و همچنين مسطح بودن زمين (برخلاف عمليّات فتح‌المبين كه زمين ناهموار بود) مشكل عمليّات را دوچندان مي‌كند.
به دليل مشكلات ياد شده كارايي نيروهاي پياده كم مي‌شود و دور شدن تانك‌ها از نيروهاي پياده، اين كندي را افزايش مي‌دهد. دشمن هم با آگاهي به اين امر با تمام تلاش مي‌خواهد جاده را حفظ كند و به ان تصور، با تمام قوا، آتش انواع سلاح خود را به روي نيروهاي پياده و زرهي مي‌گشايد. از سوي ديگر با روشن شدن هوا، نيروي هوايي دشمن نيز وارد عمل مي‌شود و با بمباران‌هاي پياپي، منطقه را در پوششي از آتش و دود فرو مي‌برد.
در زير اين بمباران‌ها، تانك‌هاي عراق حركت خود را به سوي نيروهاي ايراني آغاز مي‌كنند. نبرد شديد ميان شكارچيان تانك و ادوات زرهي عراق درمي‌گيرد و خساراتي به طرفين وارد مي‌شود كه با سماجت رزمندگان، قسمت‌هاي ديگري از جاده اهواز- خرمشهر آزاد و نيروي زرهي عراق عقب‌نشيني مي‌كنند. رزمندگان اسلام چند قسمت از دژهاي دفاعي شرق جاده را به تصورف درمي‌آورند و از آنجا به تثبيت مواضع مي‌پردازند.
عراق با وارد كردن نيروهاي زرهي جديد، بار ديگر اقدام به پاتك مي‌كند. نبرد مجدداً اوج مي‌گيرد. تانك‌هاي دشمن و دوشكاها با شليك بي‌امان مواضع نيروهاي اسلام را به شدت مي‌كوبند. بمباران‌هاي وحشتناك جنگنده‌هاي عراق و اصابت پي‌درپي راكت‌ها و بمب‌هاي مهيب منطقه را به لرزه درآورده و صداي شليك توپخانه و خمپاره‌انداز يك دم قطع نمي‌شود. تانك‌هاي عراق به خيال انهدام نفرت و تجهيزات ايران، هجوم خود را به مواضعت نيروهاي ايران گسترش مي‌دهند. پس از رسيدن به تيررس رزمندگان ناگهان آرپي‌جي‌زنها قيام كرده و با شليك دقيق تانك‌ها را به آتش مي‌كشند و دود ناشي از سوختن تانك‌هاي دشمن منطقة درگيري را فرا مي‌گيرد.
پس از انهدام چند تانك،‌ بقيه راه فرار را در پيش گرفته كه چند تانك ديگر هم از پشت هدف قرار مي‌گيرند. نيروهاي پياده كه مدتي زمين‌گير شده بودند، با ايجاد موقعيت به سمت نيروهاي عراق يورش مي‌‌برند و براي دومين بار مقر لشكر 10 زرهي عراق را مورد تهاجم قرار مي‌‌دهند.
اين لشكر پس از دريافت ضربات سخت، دوباره راه فرار را در پيش مي‌گيرد و در منطقة كرخه نور، رزمندگان اسلام با وجود استحكامات سنگين، موفق مي‌شوند دژ دفاعي آن‌ها را شكسته و خود را به خاكريز‌هاي دشمن برسانند. در تكميل آن، هوا نيروز و نيروي هوايي نيز با تمامي قوا به ياري رزمندگان نيروي زميني شتافته و آتش دشمن را با شليك بي‌امان راكت و بمب و موشك پاسخ مي‌دهند.
در اين ميان هوا نيروز علاوه بر شركت در عمليات تهاجمي، بخش عظيمي از كمك‌رساني و نقل و انتقالات را برعهده مي‌گيرد.
رزمندگان اسلام كه با عنايات خداوند پيش مي‌رفتند، توانستند بر قسمت‌هايي از جاده مسلط شده و در همان مناطق به تثبيت موضع بپردازند؛ اما در منطقه كرخه نور،‌ رزمندگان اسلام به خاطر تأمين نبودن اطراف خود، ناچار به تغيير مواضع پرداخته و منتظر آغاز مرحله بعد مي‌شوند.
با آغاز عمليات بيت‌المقدس، راديو بغداد طبق معمول دم از پيروزي زده و مدعي مي‌شود كه منطقه عملياتي انباشته از اجساد و مملو از جنگ‌افزارهاي ايرانيان است. سربازان شجاع عراق كاملاً بر اوضاع مسلط و آماده‌اند تا شكستي ديگر چون غرب دزفول و شوش را بر ايرانيان وارد سازند.
اين در حالي است كه تعداد زيادي از بعثيان كشته،‌ زخمي و اسير شدند و تعداد زيادي از ادوات زرهي آنان نيز منهدم و به غنيمت درآمده است و رزمندگان اسلام با نصب پل از شرق به غرب كارون انتقال يافته و در اطراف جادة خرمشهر در حال تثبيت موضع هستند و آماده مي‌شوند كه به طور كامل جاده را آزاد و به اهداف بعدي نايل آيند.

مرحله دوم عمليات بيت‌المقدس
دومين مرحله از عمليات بيت‌المقدس در تاريخ 16/2/61 با رمز مبارك «يا علي‌ابي‌طالب (ع)» در حالي كه منورهاي دشمن آسمان منطقه را چون روز روشن كرده است، آغاز مي‌شود.
رزمندگان محور فتح از جنوب و محور نصر از شمال منطقه، با هجومي گسترده خود را به مواضع دشمن رسانده، در محور جنوبي قسمت‌هايي از جاده كه توسط پاتك دشمن از چنگ رزمندگان خارج شده بود – دوباره تصرف كرده و موفق مي‌شوند اين بار كليه خطوط را در دست بگيرند، كه در نتيجه جدالي بسيار شديد در مي‌گيرد.
دشمن مي‌داند كه اگر جاده خرمشهر- اهواز از چنگش خارج شود، شكستش حتمي است و از اين جهات تمام توان خود را براي حفظ قسمت‌هاي باقيمانده مي‌گذارد.
با همكاري نيروي هوايي و هوانيروز، منطقه سه راه حسينه و قسمتي از جفير انباشته از تانك‌هاي سوخته مي‌شود و تعدادي نيز به غنيمت در مي‌آيد. همچنين پادگان حميد كه در مرحله اول در يك قدمي آزادي قرار گرفته بود، با فرار بعثيان به طور كامل به تصرف رزمندگان اسلام در مي‌آيند.
رزمندگان اسلام با درهم كوبيدن قواي عراقي، لحظه به لحظه به تصرفات خود مي‌افزايند و دژهاي به ظاهر تسخيرناپذير دشمن را يكي پس ديگري با نداي تكبير و هجوم بي‌امان تسخير مي‌كنند.
نيروهاي عمل كننده در شمال خرمشهر، پس از نبردي سنگين خود را به خطوط مرزي مي‌رسانند و از آنجا كه خط دفاعي محكمي در خطوط مرزي وجود ندارد، رزمندگان بناچار وارد خاك عراق شده و در پشت سيل بند كه در يك كيلومتري خاك دشمن قرار دارد، موضع مي‌گيرند. نيروهاي زرهي ايران نيز مجدداً وارد عمل شده و اقدام به تثبيت مواضع جديد مي‌كنند؛ اما ناگهان دشمن بعثي با به كارگيري نيروهاي جديد، اقدام به پاتكي بسيار سنگين كرده و رخنه‌اي در خط دفاعي ايران ايجاد مي‌كند. با افزايش فشار، رخنه هر لحظه بزرگتر شده و در اين ميان تعداد زيادي از نيروهاي ايران در يك قدمي اسارت يا شهادت قرار مي‌گيرند.
عراق تلاش مي‌كند هر لحظه فشار خود را بيشتر كند و قسمت‌هاي ديگري از دژهاي دفاعي را به تصرف درآورده كه تمامي اين فشارها با مقاومت سرسختانه رزمندگان اسلام دفع مي‌شود و با تاريك شدن هوا، رخنه ايجاد شده ترميم و دشمن به عقب رانده مي‌شود. در دفع اين تهاجم، تعدادي از نيروهاي با تجربه برادر فتايي، فرمانده گردان تيپ امام حسين‌(ع) و برادر وزوايي،‌ مسؤول اطلاعات تيپ محمد رسول‌الله(ص) به شهادت مي‌رسند.
راديو بغداد با پخش مارش نظامي دم از پيروزي زده و چنان وانمود مي‌كند كه ايرانيان شكست خورده و از منطقه عملياتي عقب‌نشيني كرده‌‌اند و در اثبات سخن خود شهر هويزه و خرمشهر را به رخ مي‌كشد.
همزمان با پيشروي در جنوب، از محور فكه خبر مي‌رسد كه نيروهاي ايران براي آزادسازي نيروهاي خود و انهدام نيروهاي دشمن اقدام به حمله‌‌اي سخت نموده و تپة 182 را به تصرف درآورده‌اند و بيش از 800 نفر از نيروهاي عراق را به اسارت گرفته‌‌اند.
پيروزي فكه روحية دشمن را خرد مي‌كند و كمك بزرگي براي عمليات بيت‌المقدس و ادامه آن مي‌شود. البته اين عمليات پيروزمند تحت‌الشعاع عمليات بيت‌المقدس قرار مي‌گيرد و در نظرها آن طور كه بايد، جلوه نمي‌كند.

هويزه آزاد مي‌شود

با عبور بي‌نظير رزمندگان از محور كرخه و رسيدن به نزديك مرزهاي بين‌المللي از شمال منطقه درگيري و جهش بلند آن‌ها از جاده اهواز – خرمشهر و استقرار در 17 كيلومتري نوار مرزي، شهر هويزه به محاصره رزمندگان اسلام در مي‌آيد. ارتش عراق براي درهم شكستن محاصره با تمام توان، بخصوص بمباران شديد و پاتك‌هاي سنگين، سعي در عقب راندن رزمندگان اسلام كرده و فشار و حجم آتش سنگين خود را زيادتر مي‌كند تا نيروهاي اسلام را عقب راند، اما به كمترين توفيقي دست نمي‌يابد. رزمندگان بي‌محابا به دفاع و حمله در برابر دشمن مي‌پردازند و براي آزادي خرمشهر و هويزه، تمام فشارها و مشكلات دشمن را تحمل و به پيش مي‌تازند.
زماني كه حلقة محاصره هويزه هر لحظه تنگتر مي‌شود، نيروهاي عراقي كه خود را در مهلكه‌اي دشوار مي‌بينند، اقدام به فرار و عقب‌نشيني مي‌كنند. نيروهايي كه آمده بودند تا بمانند، بناچار قسمت وسيعي از مراكز و تأسيسات اشغالي را رها كرده و براي نجات جان خود تا مرزهاي بين‌المللي مي‌گريزند.
نيروهاي پيروز، وارد شهر هويزه مي‌شوند، اما جز ويراني و تل‌هاي آجر و خاك نمي‌بينند. دشمن هنگام عقب‌نشيني از شهر، تمام شهر را با مواد منفجره و بولدوزر به ويرانه بدل مي‌كند. صدام با ادعاي نجات مردم عرب‌زبان خوزستان، وارد خاك ايران شده بود، كه هنگام خروج، خانه و كاشانه مردم عرب زبان خوزستان را در مناطق اشغالي نابود مي‌كند، كه هويزه نمونه‌اي بارز از وحشي‌گري‌هاي رژيم بعثي است. ارتش آزاديبخش اسلام، دشمن رو به هزيمت گذاشته را تعقيب مي‌كند.
با انتشار خبر فتح هويز، صدام همچون دفعات قبل، فرار از هويزه را هم جزو پيروزي‌هاي درخشادن خود به حساب مي‌آورد و سرانجام اعلام مي‌كند كه ارتش عراق براي محاصرة ايراني‌ها، اقدام به عقب‌نشيني تاكتيكي از هويزه كرده است.
در مرحله دوم عمليات، گروه ديگري از نيروهاي عراقي كشته و زخمي و تعدادي هم به اسارت در مي‌آيند. همچنين غنايم زيادي از دشمن به دست رزمندگان مي‌افتد. در اين مرحله از عمليات پادگان حميد،‌ جاده اهواز – خرمشهر، ايستگاه حسينيه و جفير و هويزه آزاده شده و دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگين مجبور به عقب‌نشيني مي‌شود.

مرحله سوم عمليات بيت‌المقدس
صدام، از ترس ادامه عمليّات و براي جلوگيري از آن، تمام نيروهايش را عقب مي‌‌كشد و با تمركز دادن آنان در محور شلمچه – خرمشهر و با احداث مواضع جديد و ميدان‌هاي آتش گسترده و آرايش گردان‌هاي جديد تانك،‌ خود را آماده نبردي بزرگ مي‌نمايد.
در تاريخ 19 و 20/2/60 ايران در اين محور دست به حمله مي‌زند، ولي در هر دو مورد به علت مقاومت شديد دشمن بخصوص در محور شلمچه،‌ كار عمليّات ناموفق مي‌‌‌ماند. به رغم عدم موفقيت، بيش از 100 افسر و درجه‌دار و 215 سرباز عراقي به اسارت در مي‌آيند.
در ادامة مرحله سوم،‌كار پيشروي به طرف خرمشهر مسدود و نيروهاي زرهي دشمن با اجراي پاتك‌هاي موفقيت‌آميز كه با آتش شديد توپخانه و حملة گسترده هوايي همراه است،‌رزمندگان اسلام را از ادامة پيشروي باز مي‌دارد.
نيروهاي ايران كه توانسته بودند با پيشروي برق‌آسا از جنوب بستان تا شمال خرمشهر را آزاد كرده و به كنترل درآورند، ناگهان در محور جديد با مقابلة شديد مواجه مي‌شوند و با شرايط پيش آمده به نظر مي‌رسد كه كار فتح خرمشهر به تعويق مي‌افتد.
صدام اين موفقيت نسبي را بزرگ مي‌كند و خبرنگاران را به خرمشهر فرا مي‌خواند. خبرنگاران غربي با ورود به شهر گويا خود در استان لنينگراد روسيه مي‌بينند. صدام براي نشان دادن آثار شكست عمليّات بيت‌المقدس، خرمشهر را به رخ كشيده و با پخش تصاوير تعدادي از شهدا كه در محور شلمچه – خرمشهر در مرحله سوم به شهادت رسيده‌اند، خود را پيروز مي‌خواند.
به تمام دنيا گفته مي‌شود كه خرمشهر فتح نشدني و نفوذناپذير است و براي سربازان و فرماندهان عراق به خاطر دفاع خوب پيام تبريك فرستاده مي‌شود. تبليغات عراق زماني بالا مي‌‌گيرد كه در يكي از پاتك‌هايش موفق مي‌شود پاسگاه‌هاي شهابي را از ايران پس گرفته و تعدادي را در اين منطقه به اسارت بگيرد.

آزادي خرمشهر
خرمشهر يكي از شهرهاي زيباي جنوب است و جزو بزرگترين بنادر خاورميانه و خليج‌فارس به حساب مي‌‌آيد. اين بندر مي‌تواند كشتي‌هاي بزرگ اقيانوس‌پيما را پذيرا شود و با داشتن 13 اسكله (قبل از جنگ) نقش ويژه‌اي را در اقتصاد و بازرگاني منطقه ايفا مي‌كرد.
نيروهاي متفقين در جنگ جهاني دوم براي حمل سلاح به روسيه در اين بندر مهم دست به اقدامات وسيع و ايجاد بارانداز و اسكله‌هاي بزرگ زده بودند كه پس از پايان، تمامي اين امكانات در اختيار ايران قرار گرفت. اين شهر داراي آب و هواي گرم و مرطوب و نخلستان‌هاي گسترده‌اي است كه مانند كمربندي سبز شهر را در محاصره قرار داده است. رود كارون شهر را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده و پس از عبور و رسيدن به دو رود دجله و فرات، اروند رود را تشكيل مي‌دهند.
نزديك‌ترين شهر به خرمشهر، آبادان 23 كيلومتر فاصله است. بندر بصره در 48 كيلومتري غرب آن و اهواز در 128 كيلومتري شمال آن واقع است. مردم آن عرب زبان بوده و تعدادي مهاجر نيز در اين شهر زندگي مي‌كنند. اكثريت آنان داراي مذهب شيعه هستند.
اين شهر قبل از جنگ داراي 6 سينما، 91 مسجد مجهز به كليه وسايل ارتباطي و نيز داراي 13 بيمارستان، 220 هزار نفر جمعيت و 40 هزار واحد مسكوني بود كه به علت اهميت استراتژيكي از قديم توجه بيگانگان بوده است و در طول تاريخ چندين‌بار به اشغال بيگانگان درآمده است. در سال 1833 ارتش عثماني با حمله به خرمشهر علاقه خود را براي تصرف آن نشان مي‌دهد و پس از درگيري زياد، اين بندر به تصرف آنان در مي‌آيد كه بعداً بر اساس پيمان ارض روم، به ايران بازپس داده مي‌شود.
با در ديگر در جنگ جهاني دوم، نيروهاي انگليس با حمله به جنوب ايران و تصرف اين بندر، حضور خود را به نمايش گذاشته و در اين ميان ناصرالدين شاه بيمار، به عنوان بهترين تماشاچي را در اين حمله كسب مي‌كند.
كشف نفت در جزيرة‌ آبادان و احداث پالايشگاه، به اهميت و اعتبار اين شهر افزوده و عوامل بيگانه كه كه در ابتداي حمله، ضربه‌اي سنگين به شهر وارد كرده بودند، بناچار به خاطر موقعيت درخشان اين بندر و استفاده فراوان ، سعي در بازسازي و ايجاد تأسيسات آن مي‌كنند. با توسعة اين اسلكه‌ها و ايجاد اسلكه‌هاي مخصوص كشتي‌هاي بزرگ، بندر بصره تحت‌الشعاع بندر خرمشهر قرار گرفته و از اهميت آن كاسته مي‌شود.
از رؤياهاي رژيم عراق انضمام اين بندر به خاك عراق است و سرانجام براي تحقق اين رؤيا، در 31 شهريور 1359 به خاك ايران، از جمله به خرمشهر حمله مي‌كند. ارتش صدام با استعداد دو لشكر به شهر هجوم مي‌آورد و پس از 34 روز مقاومت بي‌نظير و فراموش نشدني، خرمشهر به تصرف ارتش عراق در مي‌آيد.
شوراي فرماندهي عراق با گذاشتن نام جعلي محمره براي خرمشهر تلاش مي‌كند آن را يك شهر عربي قمداد كند و پس از ايجاد دژهاي دفاعي نفوذناپذير شهر را براي هميشه از آن خود مي‌داند.
اهميت اين شهر چنان است كه صدام عفلقي براي حفظ آن بسياري از نيروهايش را از محورهاي ديگر عقب مي‌كشد تا خرمشهر را به چنگ و دندان حفظ كند.

ادامه مرحله سوم و يورش نهايي براي فتح خرمشهر
در حالي كه همگان مي‌پندارند ايرانيان فتح خرمشهر را به بعد موكول كرده و براي اثبات ادعاهاي خود توقف عمليات را در محور شلمچه – خرمشهر گوشزد مي‌كنند، فرماندهان و مسؤولان جمهوري اسلامي با نهايت جديت به تدارك حمله مي‌پردازند. با درخواست فرماندهان نظامي ايران، امت سلحشور و رزمندگان غيرتمند، به سرعت خود را به مناطق جنگي مي‌رسانند و در صف داوطلبان آزادي خرمشهر قرار مي‌گيرند.
نقاط ضعف و صدمه ديدة ايران ترميم مي‌شود و لشكرهاي اسلام آماده مي‌شوند كه اين بار با هجوم نهايي دژ نفوذناپذير خرمشهر را فرو ريزند. محورها و راههاي مختلف شناسايي مي‌شود و نيروها با آمادگي و سازماندهي بهتر تلاش مي‌كنند تا خرمشه را از چنگال دشمن خارج كنند.
در جبهه مقابل نيروهاي عراق، براي درهم ريختن سازماندهي ايرانيان، همچنان به انجام پاتك و گلوله باران مواضع ايران مي‌پردازند و با حملات هوايي گسترده تلاش مي‌كنند تا حريف را از هجوم به خرمشهر منصرف نمايند. قسمت اعظم لشكرهاي عراق در منطقه جنوب در محور جديد جمع شده و خود را آماده نبردي عظيم مي‌نمايند.
فرماندهان بعث با پيش كشيدن توقف ايرانيان و دفاع سنگين عراق به سربازان خود اينطور القاء مي‌كنند كه ايرانيان هرگز نخواهند توانست در جولانگاه آنان قدم گذارند. تعداد000/36 نفر نيروی دشمن آماده ی دفاع از خرمشهر مي‌شوند تا به پشتيباني از نيروها در خط خود برخاسته و حتي خود را آمادة جنگ خياباني مي‌كنند.
سومين مرحلة عمليات در شب جمعه، 30  ارديبهشت ماه 1361 همزمان با مبعث پيامبر اكرم(ص) آغاز مي‌شود؛ اما در اين شب، دشمن بعثي با داشتن تجربه از حملات گذشته در آمادگي كامل به سر مي‌برد، تا براي برهم زدن نقشة نيروهاي اسلام اقدام به هجومي گسترده كند. قواي اسلام با تواني مضاعف و همتي وافر، آماده‌اند تا با تمامي قوا در مقابل متجاوزين بعثي قرار گيرند.
ناگهان گرد و غبار و طوفاني عظيم منطقة درگيري را فرا مي‌گيرد و نيروهاي دشمن كه از سنگر خارج شده بودند، در ميان طوفان مهيب، يگانهاي يكديگر را گم كرده و در آن گير و دار و اوضاع وانفسا، به روي هم آتش مي‌گشايند.
نقشة دشمن پس از تحمل ضربات سنگين، نقش بر آب مي‌شود و سرانجام به مواضع خود باز مي‌گردند.
با پاتك دشمن، حمله رزمندگان به تأخير مي‌افتد و حملة نهايي به يك روز بعد موكول مي‌شود. با هوشياري و كارداني فرماندهان، بلافاصله كار بازسازي و آرايش جنگي انجام مي‌گيرد و تعداد ديگري از بسيجيان جان بركف از طريق جاده اهواز – خرمشهر و... به خط فرا خوانده مي‌شوند.
قواي اسلامي در قالب چهار لشكر نصر، فتح، قدس و فجر سازماندهي و آماده مي‌شوند تا با يورش بي‌امان به مواضع دشمن، خرمشهر را از چنگ دشمن آزاد سازند. با تاريك شدن هوا حركت نيروها به سوي خاكريزهاي دشمن آغاز و با قرار گرفتن در جاهاي از قبل تعيين شده، آماده فرمان حمله مي‌شوند.
در ساعت 5/9 شب جمعه، دشمن به حضور نيروهاي ايران در اطراف خود پي مي‌برد و شروع به گلوله‌باران منطقه مي‌كند.
سرانجام مرحله سوم عمليات بيت‌المقدس با رمز مبارك «يامحمدبن عبدالله(ص)» در ساعت 30/12 دقيقه روز شنبه مورخ 1/3/1361 با هدف آزادسازي خرمشهر آغاز مي‌شود.
چهار لشكر خط‌شكن ايران در حالي كه لشكر نصر مشغول درگيري با دشمن است، هجمة خود را با مواضع دشمن شروع مي‌كنند. به دليل حضور گستردة مردم و به كارگيري تاكتيك‌هاي ابتكاري، عمليات با موفقيت پيش مي‌رود. ضربات شكننده ی رزمندگان اسلام توان قواي دشمن را تحليل مي‌برد و اين بار دشمن در مي‌يابد كه تاب مقابله با قواي ايران را ندارد.
در نخستين ساعات عمليات، خاكريزهاي اول و دوم نيروهاي عراقي در منطقه پل نو و شلمچه، توسط لشكر نصر سقوط و لشكر فجر از نهر عرايض عبور مي‌كند. با عبور رزمندان اسلام از موانع ايذايي قسمتهاي ديگري از مواضع دشمن مورد هجوم قرار مي‌گيرد و نيروهاي  عراقي در حالت سردرگمي و فرار، قرار مي‌گيرند. توپخانه‌ها و خمپاره‌اندازهاي دشمن تلاش مي‌كنند با آتش گستردة خود تكاورهاي شجاع ايران را زمين‌گير و وادار به توقف كنند.
در ساعت 3 نيمه‌شب به تمامي نيروهاي عراقي دستور داده مي‌شود كه از مواضع خود عقب‌نشيني كنند و در پشت شلمچه و خرمشهر استقرار يابند. نزديك صبح، لشكر فجر از پل نو به جاده آسفالته مي‌رسد و شروع به شكار تانكهاي در حال فرار دشمن (به طرف بصره) مي‌كند. با هجوم گستردة آرپي‌جي‌زنها، تعداد زيادي از ادوات زرهي دشمن منهدم مي‌شود و تعدادي نيز به غنيمت درمي‌‌آيد.
همچنين تعداد بي‌شماري از نيروهاي منهزم، كشته، زخمي يا اسير مي‌شوند و بقيه همچنان راه فرار را در پيش مي‌گيرند. در ساعت 5 صبح، پل استراتژيك نو به تصرف رزمندگان اسلام درمي‌آيد و يكي از اهداف مهم و حساس عمليات محقق مي‌شود.
قواي ايراني براي محاصره دشمن راه اروندرود را در پيش گرفته تا از عكس‌العمل مناسب دشمن كم كنند و نيز بر پلهاي تداركاتي آنها تسلط يابند.
نيروي هوايي عراق با بمباران‌هاي شديد هوايي تلاش مي‌كند تا از توان رزمي قواي اسلام بكاهد و سدي نفوذناپذير در مقابل خرمشهر به وجود آورد. حضور جنگنده‌هاي عراق هم نمي‌تواند روحيه نيروهاي خود را تقويت و از فرار آنها جلوگيري كند. تا ساعت 9 صبح قسمت اعظم اسلام به كناره‌هاي اروندرود مي‌رسند و بدين ترتيب محاصره خرمشهر كامل مي‌شود.
با فشار گاز انبري نيروهاي ايراني، ارتش بعثي به سرعت به طرف پل تداركاتي اروندرود مي‌گريزد. نيروهاي مستقر در شهر نيز با احساس خطر، راه گريز مي‌جويند. تا آن لحظه حدود 5000 نفر اسير شده‌اند و تعداد زيادي تانك و نفربر منهدم شده و يا به غنيمت درمي‌آيد.
با اجتماع نيروهاي فراري بعثي در اطراف پل بزرگ اروندرود، از سوي فرماندهان عراقي به آنها دستور داده مي‌‌شود كه براي شكستن حلقة محاصره خرمشهر هر طور شده بايد اقدام كنند. نبردي سنگين آغاز مي‌شود و طرفين با تمام قوا يكديگر را زير آتش مي‌گيرند. برتري آتش پرحجم رزمندگان اسلام، نيروهاي عراقي را در آستانة اضمحلال كامل قرار مي‌دهد.
در حدود ساعت 5/10 صبح، موج اول از مرحله سوم پايان مي‌يابد و رزمندگان اسلام به تثبيت مواضع و تجديد قوا مي‌پردازند.
روز يكشنبه نيز با تبادل آتش عمليات ايذايي به پايان مي‌رسد تا اينكه در نيمه‌هاي شب، نيروهاي بعث از منطقة شلمچه و بصره دست به نقل و انتقالات گسترده مي‌زنند. در ساعت 2 بامداد آتشبارهاي عراق اقدام به گلوله‌باران سنگين منطقه مي‌كنند تا نيروهاي زرهي خود را در تهاجم حمايت كنند. بدين ترتيب دشمن موفق مي‌شود تا عمق پنج كيلومتري پيشروي كند.
به دستور صدام اين نيروها مأموريت مي‌يابند كه حلقه محاصره خرمشهر را به هر قيمت كه شده، بشكنند و خرمشهر را از خطر سقوط به دست قواي اسلام نجات دهند.
در شب فتح خرمشهر، باران شروع به باريدن مي‌كند و با روشن شدن هوا نبرد به اوج خود مي‌رسد و قواي عراقي تلاش مي‌كنند كه نيروهاي ايران را منهدم كرده يا به عقب بزنند. فشار سنگيني متوجه نيروهاي ايران مي‌شود اما آنقدر مقاومت مي‌كنند تا اينكه نيروهاي پاتك كنندة عراق را در محاصره قرار مي‌دهند و با ادامه فشار و در حالت ناباوري فرماندهان بعث، سه تيپ از ارتش عراق به طور كامل منهدم مي‌شود.
با مشاهدة‌ اوضاع، پس مانده ی نيروهاي عراقي راه فرار را در پيش مي‌گيرند و در ساعت 10 صبح، فرار دشمن سرعت بيشتري به خود گرفته و آرايش جنگي آنان شديداً به هم مي‌خورد. اين نيروها كه از مرحلة سوم عمليات با تهاجمات پي در پي رزمندگان اسلام، از نظر موقعيت و آرايش دفاعي با دادن 25 كيلومتر پهلو، مقدمه نابودي خود را فراهم كرده بودند، مصرانه از صدام تقاضاي عقب‌نشيني مي‌كنند؛ ولي صدام همچنان با دستور مؤ‌كد بر مقاومت آنها براي خرمشهر اصرار مي‌ورزد.
در آستانة ورود قواي ايران به خرمشهر، بخش فارسي راديو بغداد مكرر اعلام مي‌كند: «دفاع از خرمشهر به معني دفاع از بصره است. آبروي امت عرب در گرو دفاع از خرمشهر است.»
راديو بغداد تمام تلاش خود را به كار مي‌گيرد تا با تبليغات و برانگيختن احساسات سربازان وحشت‌زده خود، آنها را وادار به مقاومت كند.
راديو بغداد  كه ماهيت آن بر همگان آشكار است، با آزادسازي هويزه (كه ضربه محكمي به رژيم بعث عراق بود) به انتشار اخبار كذب پرداخته وانمود مي‌كند كه رژيم بعث پيروزيهاي درخشاني را كسب كرده است، و از قول فرماندهي لشكرهاي بدون سرباز و بي‌نام و نشان اعلام مي‌كند كه سربازان عراق با حملات كوبنده موفق شده‌اند تلفاتي سنگين به قواي ايران وارد و بقيه را وادار به فرار كنند. اين راديو در ادامة تبليغات خود با التماس از بعثيان مي‌خواهد كه مانع ورود ايرانيان به خرمشهر شوند. رسوايي اين راديو به جايي مي‌رسد كه به نيروهاي محاصره شده و وحشت‌زده خود طرز مبارزه و انهدام نيروهاي ايراني را ياد داده و از آنان مي‌خواهد با شناسايي دقيق از مواضع ايرانيان و بستن راههاي نفوذ و يورش بي‌امان، درس تلخي به بسيجيان و ديگر نيروهاي رزمنده ايراني بياموزند و جهنمي فراموش نشدني برايشان پديد آورند.
رزمندگان اسلام از جمله لشكر امام حسين(ع) پلهاي تداركاتي روي اروندرود را تصرف و يا منهدم مي‌كنند و با اين عمليات درخشان، حلقة محاصره تكميل مي‌شود.
سرهنگ زيدان، فرمانده نيروهاي خرمشهر با گرفتن خط عمل از فرماندهان رده‌هاي بالاي لشكر 11 و انتقال آن به نيروهاي تحت فرماندهي خود، تلاش مي‌كند تا اين اميد را در دل صدام ايجاد كند كه خرمشهر با تدابير او براي هميشه در دست آنها خواهد ماند.
در گرماگرم جنگ، لشكر نصر سپاه پاسداران به تعقيب پس مانده دشمن مي‌پردازد. سپاه اسلام با وارد كردن تعداد 9 دستگاه موشك‌انداز كاتيوشا به منطقه، جواب آتش بي‌رمق عراق را با موشكباران شديد پاسخ مي‌دهد.
مناطق محاصره شده ی دشمن با آتش شديد بي‌امان كاتيوشا درهم كوبيده مي‌شود و به علت گستردگي و برنامه‌ريزي صحيح، ضربه‌اي سنگين نصيب دشمن مي‌شود.
تيربارچي‌هاي پشت ميدانهاي مين كه به خيال خام خود انتظار مي‌رود ايرانيان را مي‌كشيدند تا با انفجار تله‌هاي انفجاري و شليك مسلسل، سربازان ايراني را قتل‌عام كنند، با شنيدن محاصره، به وحشت افتاده و برايشان مسلم مي‌شود كه ايرانيان هيچگاه مستقيماً از شمال خرمشهر  دست به حمله نمي‌زنند و با وجود آن همه استحكامات، هرگز نخواهند توانست مانع آزادي خرمشهر شوند.
نزديك ظهر، پادگان دژ خرمشهر در محاصره قرار گرفته و نيروهاي دشمن با اتكا به نيروهاي زرهي اقدام به شكستن حلقه محاصره مي‌كنند و در زير آتش خمپاره‌انداز و توپخانه و تانكها به مصاف بسيجيان اسلام مي‌روند؛ ولي رزمندگان اسلام به مقابله‌اي پرتوان با دشمن پرداخته و شكست سختي را به آنها وارد مي‌كنند كه در پي اين نبرد، تعدادي تانك و نفربر به آتش كشيده مي‌شود و نيروهاي زيادي نيز كشته و مجروح مي‌شوند. همچنين تعدادي سلاح و مهمات نيز به دست رزمندگان مي‌افتد.
نيروي هوايي عراق با تعداد بي‌شماري جنگندة اهدايي غرب، اقدام به حمله مي‌كند و با حملات پياپي در حمايت از نيروهاي زميني تلاش مي‌كند تا نيروهاي ايران را در مدخل خرمشهر زمين گير كند.
هوانيروز ايران قسمت اعظم نقل و انتقالات را انجام مي‌دهد و در دفع پاتكهاي دشمن نهايت تلاش خود را به نمايش مي‌گذارد. تعداد زيادي از تانكهاي دشمن قبل از اينكه در تيررس آرپي‌جي‌زنها قرار گيرند، هدف موشكهاي كبري قرار گرفته و به آتش كشيده مي‌شوند.
نيروي هوايي ايران نيز وارد عمل شده و با بمبارانهاي مكرر عقبه و پشتيباني دشمن را در حالي كه تعداد زيادي هواپيماي شكاري در آسمان منطقه حضور دارند، مورد حمله قرار داده و خسارات سنگيني به دشمن وارد مي‌سازند.
تعدادي از هواپيماهاي عراق در آسمان منطقه عملياتي توسط هواپيماهاي شكاري و ضدهوايي ايران هدف قرار گرفته و در ميان تكبير همگان سقوط مي‌كنند.
با پيكار و ايثارگريهاي نيروي زميني و هوايي ايران لحظه به لحظه حلقه ی محاصره تنگ‌تر و خرمشهر در يك قدمي آزادي قرار مي‌گيرد. به هنگام ظهر، اولين درگيري براي ورود به شهر انجام مي‌شود. در اين ميان تعدادي از بعثيان سرسختانه مقاومت مي‌كنند و از ديگران هم مي‌خواهند كه به دفاع از شهر بپردازند؛ اما اين مقاومتها در برابر حملات و فشار سنگين نيروهاي اسلام ناچيز جلوه مي‌كند و نبض خرمشهر بي‌صبرانه در انتظار قدوم رزمندگان با آهنگي موزون مي‌تپد.

خرمشهر آزاد مي‌شود
راديو ايران با پخش پيروزيهاي نبرد همه را به وجد مي‌آورد. كاسه صبر مردم لبريز مي‌شود و همه منتظرند تا مقاوم‌ترين شهر را در تلويزيون جمهوري اسلامي ايران ببينند. تمامي خبرها حاكي از آن است كه رزمندگان اسلام در مبادي ورودي شهر مشغول انهدام نيروها و تجهيزات دشمن متجاوز هستند.
«پاسداران شهادت‌طلب! بسيجيان جان بر كف! سربازان غيور ارتش! خرمشهر، شما را مي‌خواند. اي شيران بيشه‌هاي خوزستان! اي رهروان شهيد فهميده! به دشمن يورش بريد و نگذاريد خرمشهر بيش از اين در اشغال بماند. اي خلبانان شجاع نيروي هوايي! اي هوانيروز دشمن‌شكار! با حمله به دشمن بعثي، مجال تنفس را از آنان بگيريد و به دشمن نشان دهيد كه رهروان باوفاي پير جماران هستيد.
اي نخلهاي سربريده خرمشهر! اي كوچه‌هاي نشسته به خون كه داغ زخم خصم بر پيكرتان نمايان است، اي خرمشهر، كه ديروز با توطئه شرق و غرب تو را از خاك وطن جدا كردند، اي شيهداني كه مظلومانه به خون غلتيديد، اكنون به پا خيزيد و نظاره كنيد كه ياران شما چگونه بر خصم يورش برده و در حال گذراندن آنان از تيغ انتقام هستند.
خرمشهر! آغوش بگشا و اشك مظلوميت و غربت از ديدگان پاك‌نما، زيرا فرزندانت به هجومهاي ويرانگر، دشمن را در گرداب نابودي گرفتار ساخته و براي رسيدن به تو لحظه‌شماري مي‌كنند. اي شهر خون و اي شهر مظلوم من! چگونه مي‌توانم فريادت را بشنوم و مهر سكوت بر لب زنم. چگونه خواهم توانست فرياد شهيدانت را بشنوم  و دم نزنم. چگونه خواهم توانست فرياد مادران به اسارت رفته و فرياد خواهران جور كشيده و فرياد كودكان به خون غلتيده‌ات را بشنوم و از ته دل فرياد و از تار و پود وجودم بانگ نزنم. خرمشهر شهر زيباي من، با ايثارم و با نثار خونم آزادت خواهم كرد.»
حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگ‌تر مي‌‌شود و نيروهاي دشمن، ديوانه‌وار از انجام دستورات فرماندهي سر باز زده و راه گريز از طريق اروندرود و ديگر نقاط را در پيش مي‌گيرند.
مقاومت دشمن رفته رفته ضعيف‌تر مي‌شود. سرهنگ زيدان در حال گريز روي مين مي‌رود و كشته مي‌شود. اين امر به نابودي و تسليم دشمن كمك زيادي مي‌كند. با اقدام سريع رزمندگان، آخرين راههاي فرار دشمن بسته شده و اميد بعثيان به يأس مبدل مي‌شود.
در ساعت يك بعدازظهر، رزمندگان اسلامي از طريق جادة اهواز – خرمشهر و راه‌آهن و گمرك، قدم در مواضع به ظاهر نفوذناپذير بعثيان مي‌گذارند و تعداد ديگري از سربازان فريب خورده را كشته و در حدود 6000 نفر ديگر را به اسارت درمي‌آورند.
با درهم شكستن آخرين مقاومت‌ها نوميدي كامل بر اردوي دشمن چيره مي‌شود و اساس فرماندهي بعث از هم مي‌پاشد.

راديو بغداد با سماجت به پخش اخبار كذب و ايجاد انگيزه در نيروهاي منهزم عراقي مي‌پردازد و آخرين توان تبليغاتي خود را به كار مي‌گيرد تا شايد مؤثر افتد.
در حالي كه خرمشهر در يك قدمي آزادي قرار دارد، اين راديو خبر مي‌دهد كه در اطراف محمره (خرمشهر) با حملة سربازان غيور عرب، تعداد زيادي از پاسداران خميني را كشته و زخمي يا اسير كرده‌اند و بقيه با جا گذاشتن ادوات زرهي و جنگي خود، راه فرار را در پيش گرفته‌اند. در ادامة خبرهاي خود مدعي مي‌شود كه آخرين تلاش سربازان خميني براي تصرف خرمشهر عقيم مانده و منطقه مملو از اجساد ايرانيان است.
از ابتكارات جالب رزمندگان در آستانة تصرف خرمشهر اين است كه با گذاشتن بلندگو از روز قبل و پخش خبرهاي شكست دشمن و محاصره شهر، روحية دشمن را تضعيف مي‌كنند و سپس با دعوت آنها به تسليم، گروه گروه از آنها خود را تسليم رزمندگان مي‌كنند. با اين جنگ رواني كه رزمندگان به راه مي‌اندازند، ديگر انگيزة مقاومت از دشمن سلب شده و لحظه به لحظه به تعداد تسليم شدگان افزوده مي‌شود.
سرانجام پس از چند روز نبرد سخت، روز سوم خرداد در ساعت 50/13 خرمشهر به دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد مي‌شود و خونين‌شهر بار  ديگر به خرمشهر تبديل مي‌شود. خبر آزادي خرمشهر مردم مسلمان ايران را غرق در شادي و سرور مي‌كند. مردم با شيريني و شربت اين پيروزي را به هم تبريك مي‌گويند. ماشينها با چراغ روشن و بوق ممتد ابراز شادي مي‌كنند.
رزمندگان اسلام پس از پاكسازي شهر به تعقيب دشمن مي‌پردازند و آنها را تا محور شلمچه ـ بصره وادار به فرار مي‌كنند. در اين تعقيب و گريز نيز تعداد ديگري از تانكهاي دشمن هدف قرار گرفته و به آتش كشيده مي‌شوند.
پس از رسيدن به اهداف از قبل تعيين شده، نيروهاي ظفرمند ايران به تثبيت مواضع مي‌پردازند و براي حفظ موقعيت خرمشهر و زير آتش گرفتن دشمن، تعداد قابل توجهي آتشبارهاي سنگين به كنار اروندرود آورده مي‌شود.
12000 نفر دیگر از نيروهاي عراقي در شهر به اسارت رزمندگان اسلام درمي‌آيند و پس از 575 روز خرمشهر از دست دشمن آزاد مي‌شود. راديو بغداد در كمال فضاحت و در حالي كه شهر در دست قدرتمندان ايران است، مدعي تسلط سربازان عراق بر خرمشهر مي‌شود.
سرانجام در ساعت 5/4 بعدازظهر روز سوم خرداد راديوي جمهوري اسلامي ايران اين خبر را اعلام مي‌‌كند:
&la
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار