به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، "گرث پورتر" روزنامهنگار تحقیقاتی آمریکا که به طور خاص در حوزه سیاست امنیت ملی آمریکا فعالیت میکند، در مقالهای که پایگاه اینترنتی شبکه "الجزیره" آن را منتشر کرد، روایتی را درباره دیدگاه جهان در قبال برنامه هستهای ایران نقل میکند و معتقد است هیچ اساس مستندی ندارد و کاملاً جعلی و ساختگی است که متأسفانه به روایت قالب در جامعه بینالملل در خصوص برنامه هستهای ایران تبدیل شده است.
متن مقاله گرث پورتر در ذیل آمده است:
همزمان با مذاکرات هستهای حساس میان ایران و ۱+۵ که اخیرا در وین در حال برگزاری بود، سرنوشت توافق همچنان نامعلوم مانده است. یک شکاف ژرف موضع اعلام شده دو طرف در ارتباط با قابلیتهای غنیسازی ایران در آینده را از یکدیگر جدا میکند.
آنچه در این میان نادیده گرفته شده این است که یک دیدگاه اشتباه، درخواست غرب برای توقف بسیاری از قابلیتهای هستهای ایران را شکل داده است و این دیدگاه اشتباه نیز بر اساس اعتقاد قاطع دولت "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا شکل گرفته مبنی بر اینکه ایران از طریق پنهان کردن جزئیات برنامه هستهای خود و همچنین پنهانکاری درباره نیات هستهایاش در ارتباط با تولید تسلیحات هستهای، جهان را فریب داده است. این روایت قالب در خصوص برنامه هستهای ایران در طول یک دهه گذشته بوده است. اما باید به این نکته مهم اشاره کرد که این روایت، هیچ اساس و پایه مستندی ندارد.
همانطور که در کتاب «بحران ساختگی: ناگفتههای هراس هستهای ایران» مطرح شد، این روایت که ایران یک برنامه تسلیحات هستهای سرّی و پنهانی دارد نتیجه مستقیم یک سری پیشفرضهای نادرست در دولت آمریکا و همچنین جامعه اطلاعاتی آمریکاست که در سندهای اطلاعاتی ساختگی و جعلی غرب ارائه شده و این دیدگاه اشتباه را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در نهایت به جهانیان تحمیل کرده است.
روایت اشتباه درباره برنامه هستهای ایران از آنجا آغاز شد که سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) مرکزی را برای مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی در سال ۱۹۹۱ راهاندازی کرد. کارشناسانی در این مرکز مشغول به کار شدند که به آنها گفته شده بود میبایست روی ایران به عنوان سوژه اصلی اشاعه این تسلیحات تمرکز کنند. جای تعجب ندارد که این مرکز در سالهای بعد از آن بارها گزارشهایی را منتشر کرده است که مدعی است تلاشهای ایران برای بدست آوردن قابلیت غنیسازی هستهای در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰ و پس از آن در راستای دستیابی به قابلیت تسلیحاتی هستهای بوده است. ایران برای این مرکز به صورت کاملا پیشفرض یک تهدید عنوان شده بود.
اما آنچه کارشناسان عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی سیا هرگز به آن اشاره نکردند این بود که ایران به مداخله سیاسی دولت ریگان که از سال ۱۹۸۳ تحت فشار گذاشتن دولتهای فرانسه و آلمان را آغاز کرد تا همکاری با برنامه هستهای ایران را رد کنند، واکنش نشان داد. تأثیر چنین مداخلهای که بعدا با این ادعا که ایران سعی در بدست آوردن تسلیحات هستهای داشته، توجیه شد، این بود که اجازه نداد ایران دیگر به شرکت فرانسوی که سوخت اورانیوم غنی شده برای راکتور بوشهر فراهم میکرد، اعتماد نکرد. باز هم جای تعجب ندارد که تهران در مواجهه با گزینه توقف کامل برنامه غنیسازی هستهای و یا ایجاد قابلیت غنیسازی مستقل مواجه میشود، بدون شک گزینه دوم را انتخاب کند.