اسماعیل مرتضایی - کشورها در طول تاریخ خویش جنگ های گوناگونی را تجربه کرده اند. دلیل این جنگ ها زیاده خواهی کشورهای زورگو و قدرتمند است.
لذا تمام دولت ها و ملت ها همیشه برای رزمندگان و جنگجویانی که در راه استقلال، آزادی، امنیت و آرامش سرزمینشان جانفشانی کرده اند ارزش و احترام فوق العاده ای قائلند و برای پاسداشت ایثار و از خودگذشتگی آن ها ، در مراجع قانونی کشور تسهیلات ویژه ای (مادی و معنوی) تصویب و مورد اجرا گذاشته اند تا علاوه بر جبران عقب ماندگی آن ها ، رزمندگان و جنگجویان را سرمشق و الگوی نسل های آینده قرار دهند و در نسل های بعدی این آمادگی را ایجاد نمایند تا در مقابل هر گونه تهدید و تعرض به کشورشان بی تفاوت نباشند، بلکه شجاع و جسور مثل گذشتگان و اسلاف خویش از ناموس مملکت دفاع نمایند.
البته از نظر اسلام مجاهدین نسبت به جنگجویان غیراسلامی از فضیلت و برتری برخوردارند زیرا خداوند در قرآن کریم به مجاهدین اسلام که در راه خدا جهاد نمایند وعده بهشت و پاداش عظیم می دهد و امام علی (ع) خطاب به رزمندگانش می فرمایند:
«علی ضامن شما و گروگان رستگاری و سعادت شما خواهد بود».
برکسی پوشیده نیست که در طول 8 سال جهاد فی سبیل الله رزمندگان بسیجی با شجاعت، شهامت، ایثار، فداکاری و شهادت طلبی از سرزمین ایران اسلامی دفاع کردند و در مقابل توپ، تانک، بمب، موشک و سایر ادوات مرگبار که استکبار جهانی در اختیار دشمنان انقلاب اسلامی قرار می داد تحت زعامت خمینی کبیر (ره) با رشادتی وصف ناپذیر ایستادگی نمودند و در برابر حوادث سهمگین جبهه ها مانند کوهی پولادین و استوار مقاومت نمودند. آنان با سرهای نترس، دشمن را خوار و زبون کردند، خواب را از چشمان دشمن عفلقی ربودند، در برابر حیرت جهانیان او را به زانو در آوردند و دشمن را با خفت تمام از شهرها و روستاها بیرون انداختند. در این راستا خمینی کبیر (ره) فرمودند:
«حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم چه کسی سزاوارتر از بسیجیان خواهد بود».
با این اوصاف جنگ هشت ساله با حوادث تلخ و شیرین به پایان رسید اما برای رزمندگان هنوز جنگ تداوم دارد چرا که از جنگ آسیب های فراوان دیده اند. البته آسیب ها به دو دسته تقسیم می شوند؛ یکی آسیب های آشکار که رزمنده مورد اصابت تیر و ترکش... قرار می گرفت و به بیمارستان منتقل می شد و در نتیجه برایش مدرک بالینی و بعد هم صورت سانحه همزمان صادر می گردید. دسته دیگر از آسیب ها، آسیب های پنهان بوده اند. متأسفانه به این آسیب های وارده به بسیجیان اصلاً توجه لازم نشده است.
همان طوری که می دانید اکثر رزمندگان بسیجی را جوانان و نوجوانان غیوری تشکیل می دادند که از نیروی فوق العاده بدنی برای مقابله با دشمن در هر شرایطی برخوردار بودند. به این دلیل رزمندگان در اقلیم ها و شرایط متفاوت جبهه از گرمای خوزستان تا سرمای کردستان، از نقل و انتقال بسیجیان در جبهه با وسایل نقلیه باری تا راهپیمایی های طولانی در مناطق عملیاتی، از شب حمله تا صبح پاتک، از ساختن سنگر (با گونی وتراورس) تا کندن کانال (با بیل و کلنگ در حالت نشته)، از تعقیب دشمن در جبهه تا پاکسازی کردستان از ضد انقلاب، از عبور از مناطق آلوده شیمیایی تا قرار گرفتن و عبور از زیر آتش تهیه دشمن، از افتادن در محاصره تا گرفتار شدن در کمین دشمن... در همه این حالات به حمل تجهیزات انفرادی از قبیل اسلحه (کلاش، آر پی جی، تیربار و...)، بند حمایل، کوله پشتی، نارنجک، ماسک، بادگیر، مقدار زیاد گلوله، کلاه آهنی، بی سیم، خشاب، دوربین، قطب نما، مقدار کمی غذا، قمقمه ای آب و کمک های اولیه نیاز بود که به کتف و گردن و زانوها و در یک کلام به تمام مفصل ها فشار سنگینی وارد می نمود. تحمل گرسنگی و تشنگی در آن شرایط فشاری مضاعف بر پیکر بسیجیان بود اما با این اوضاع و احوال سخت و دشوار رزمندگان فقط رضای خدا و سربلندی ایران اسلامی را طلب می کردند.
بی شک صبر و شکیبایی در برابر همه این مشکلات تنها با ایمان راسخ به خدای یگانه و نیروی جوانی دست یافتنی بود. حضرت علی (ع) در نهج البلاغه آن وضعیت را به زیبایی هر چه تمام تر چنین بیان می فرمایند:
«تشنه بودیم، گرسنه بودیم، برهنه بودیم، پیاده بودیم و راه ما دور و پای ماخسته بود؛ زخم داشتیم و خون ما اندک و بار ما سنگین بود، مع هذا می رفتیم؛ می تاختیم و پیش می تاختیم و با پیکر نیمه جان خود همچنان تشنه و گرسنه مانند بلای آسمانی بر سر دشمن فرود می آمدیم».
با این وصف آثار آن فشارها و شرایط سخت و دشوار جبهه ها به مرور زمان سبب ایجاد بیماری های گوناگون نظیر بیماری های گوارشی، سینوزیت، آرتروز، مجاری ادراری، اعصاب و روان، ریه و سردردهای مزمن در بین بسیجیان گردید؛ در صورتی که رزمندگان برای این آسیب ها نه صورت سانحه دارند و نه پرونده بالینی.
لازم به توضیح است اگر رزمنده ای در جبهه دچار بیماری می شد به بهداری خط مقدم که نیروهای آن آموزش مختصری دیده بودند، مراجعه می کرد. آن ها هم مشتی قرص مسکن به او می دادند. اگر دردش شدید می شد به اورژانس مادر که در پشت خط قرار داشت منتقل می شد آن هم با ماشین های گذری. آنجا هم با قرص و آمپول قوی درد او را آرام می کردند و بدون اینکه اقدام درمانی لازم و مؤثری صورت بگیرد به خط بر می گشت.
بسیجیان هیچ گاه به این وضعیت اعتراض نمی کردند و خرده نمی گرفتند بلکه فوراً با عشق و علاقه به مواضع خود باز می گشتند و با اخلاص عجیبی ناراحتی خود را پنهان می نمودند.
به یاد دارم زمستان بود. زیر بارش برف چادر زده بودیم و برای عملیات در کردستان عراق آماده می شدیم. جهت ایجاد آمادگی بدنی روزانه با تجهیزات کامل در تپه ها و کوه های اطراف سد بوکان به راهپیمایی می رفتیم. گاهی تا 37 کیلومتر راه طی می کردیم. در آن شرایط یکی از رزمنده ها دچار عفونت ادراری شده بود اما برای اینکه از عملیات خط نخورد با آنکه دکتر 14 آمپول و تعدادی زیادی قرص برایش تجویز کرده بود هر روز پا به پای بقیه می آمد و در بین راه داروهایش را مصرف می کرد.
آری در نتیجه تمام آن فداکاری های ریز و درشت بسیجیان بود که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فرمودند:
«من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور گردم». و خطاب به مسئولین نظام فرمودند:
«می دانم اگر مسئولین نظام از شما (بسیجیان) غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت».
برای درک بیشتر ارزش دلاوران عرصه جهاد و شهادت باز باید سری به نهج البلاغه زد، آنجایی که سربازان معاویه پس از جنگ صفین گاه و بیگاه به شهرهای مرزی عراق حمله می کردند و از هیچ جنایتی فرو گذار نبودند ولی برای دفع این تجاوزات، از سوی نیروهای امیرالمؤمنین (ع) هیچ پاسخ قاطعی انجام نمی گرفت. این موضوع بر امام علی(ع) گران آمد و در مسجد کوفه برابر سرداران و اشراف عراق چنین فرمودند:
«من شب وروز شما را به جهاد و مبارزه دعوت می کنم و پیوسته نغمه جانبازی و فداکاری را در گوش های سنگین شما می نوازم، ولی افسوس دم گرم من در آهن سرد شما اثر نمی کند. باید بگویم ذلیل ترین اقوام جهان مردمی هستند که کوچه های شهرشان میدان تاخت و تاز بیگانگان قرار گیرد.»
و در فرازهای دیگر این خطبه می فرمایند:
«در زمستان از سرما می نالید و در تابستان از گرمی هوا شکایت می کنید. الهی دل های شما کانون آتش گردد، چنان که قلب مرا دریای خون نموده اید. من شما را نمی بخشم، زیرا مقام رزمندگی مرا در خارج لکه دار و ننگین کرده اید از فرمان من سرباز زده اید و همه جا سرشکسته و مغلوب بازگشته اید.»
اما با یک اشاره امام راحل که فرمودند « جوانان جبهه ها را گرم نگه دارید» نیروهای داوطلب سیل آسا به سوی جبهه ها هجوم می آوردند. حتی نوجوانان با دستکاری شناسنامه خویش عازم جبهه های نبرد می شدند و در پایان جنگ رهبر انقلاب فرمودند:
«چه در زمان جنگ چه در زمان صلح، چه امروز چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است صرف امتیاز لفظی وعرفی کفایت نمی کند که باید هم در متن قانون و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود. مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام مصلحت پابرهنه و گودنشین ها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوی و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند.»
در این راستا در نهج البلاغه آمده که امام علی (ع) خطاب به یکی از پیروان نزدیکش به نام عبدالله ابن رمعه چنین می فرمایند:
«آنچه در دست ما از درهم و دینار بینی، سیم و زر است که حاصل شمشیر جنگجویان دلاور اسلام است. در دولت ما کسی را نابرده رنج گنج میسر نگردد، و تو را هم اگر امید گنج است، از رنج رزمندگی و سلحشوری گریزی نیست. تا شمشیر بر کمر نبندی، دوش به دوش مردان جنگ آور با دشمن نبرد نکنی پشیزی از خزانه نخواهی برد و تا رنج نبری گنج نخواهی دید.»
لیکن جنگ آوران جبهه ها بعد از جنگ به مرور زمان قوه جوانی شان تحلیل می رفت و آثار و علائم فشارها و آسیب های پنهان یکی پس از دیگری در کالبدشان ظاهر می شد و ضعف بدنی و ناتوانی جسمی بر آنان تسلط می یافت. هزینه های سنگین درمان بر زندگی آنان سایه افکند و عدم توانایی کار و نداشتن درآمد کافی، معیشت و زندگی آنان را با بحران مواجه ساخت. آنان هر روز با شرمندگی بیشتر به سیمای همسر و فرزندانشان خیره می شوند. در این اوضاع اسفناک حتی بعضی تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار گرفتند.
از این رو برای درک بهتر مطلب به چند مورد از آسیب های پنهان به شرح زیر اشاره می نماییم.
1- بیماری آرتروز: بر اثر ضربه و کار سنگین به مرور زمان ایجاد می شود و می گویند معمولاً از 45 سالگی به بالا خود را نشان می دهد. راهپیمایی های طولانی با تجهیزات کامل در جبهه ها، کندن کانال، ساختن سنگر، موج انفجار، نقل و انتقال رزمندگان در جبهه با وسایل نقلیه باری با سرعت زیاد در جاده های خاکی و زیر آتش دشمن و... خیلی از رزمندگان را به این بیماری مبتلا کرد که توانایی کاری و انجام امورات زندگی و حتی راه رفتن آنان را با اخلال مواجه کرد و درد های مفصلی شدید را به آنها تحمیل نمود.
2- بیماری های گوارشی: اثرات زیانبار تحمیل و تحمل تشنگی و گرسنگی و همچنین آب و غذای نامناسب و عوامل دیگر باعث بروز بیماری های گوارشی در بین رزمندگان بسیجی پس از جنگ گردید که تعدادی در سن جوانی بر اثر سرطان های گوناگون بی صدا خاموش شدند و به دوستان شهیدشان پیوستند بدون اینکه مرجعی بررسی کند ریشه این بیماری ها از کجاست و خیلی های دیگر سالهاست از این بیماری ها رنج می برند.
3- بیماری سینوزیت: نقل و انتقال بسیجیان در جبهه با وسایل نقلیه باری اعم از کمپرسی، کامیون و لندکروز و استفاده از موتور سیکلت برای انجام ماموریت ها علی الخصوص در سرمای زمستان یا هوای سرد زیر صفر درجه کردستان و یا به قول بچه ها سرمای استخوان سوز زمستان بیابان های خوزستان آن هم با امکانات محدود آسیب های جبران ناپذیری به بسیجیان وارد کرد مثل سردرد های مزمن، بیماری سینوزیت، عفونت ادراری و... به یاد دارم در ارتفاعات منطقه عمومی ماووت عراق بودیم. در آنجا1/5متر برف باریده بود. بیش از 45 دقیقه نگهبانی موجب منجمد شدن بدن می گردید. دست به اسلحه می چسبید و باز نمی شد. آب برف می خوردیم. راه های ارتباطی بسته بودو با کمبود شدید غذا مواجه بودیم، برای استحمام هیچ گونه امکاناتی نداشتیم. شب های زیاد بر ما می گذشت که برف درب ورودی سنگر خواب را کاملا" می پوشاند. با کمبود هوا چراغ ها خاموش می شد و احساس خفگی از خواب بیدارمان می کرد. در تاریکی و ظلمات کبریت می زدیم ولی به علت کمبود هوا فورا" خاموش می شد. از طریق بی سیم با بیرون تماس می گرفتبم. با تلاش خودمان و نیرو های کمکی درب مسدود شده را باز می کردیم.
4- بیماری ریوی:عبور از مناطق شیمیایی شده سهواً یا به حکم ضرورت در حالی که هنوز کاملا" پاکسازی نشده بود، قرار گرفتن در زیر آتش تهیه سنگین دشمن، استشمام دود وغبار ناشی از انفجارات پی در پی دشمن، سینه پهلو های مکرر و... به ریه بچه های رزمنده آسیب های جدی وارد می کرد.
5- بیماری های مجاری ادراری : تعداد زیادی از رزمندگان بسیجی به دلایل فوق دچار ناراحتی های کلیوی و مثانه شدند که برخی یک کلیه و حتی شنیده ام بعضا" هر دو کلیه خود را از دست داده اند و دیالیز شده اند. علت این آسیب نارسایی کلیه و سنگ کلیه بوده است. عوامل مهم این بیماری عفونت ادراری و قرار گرفتن در گرمای زیاد و فعالیت زیاد همراه با تحمل تشنگی و از دست دادن آب مورد نیاز بدن است که علاوه بر سنگ کلیه و مثانه آسیب های دیگری به کلیه ها وارد می کند. البته کارکرد کلیه ها طوری است که در خیلی از مواقع تا زمانی که از کار بیفتد درد و علائمی دال بر ناراحتی ایجاد نمی کند و در بعضی مواقع با کوچک ترین مشکلی درد وحشتناکی را بروز می دهد. منشا سنگ کلیه را آب و هوا، غذا، رژیم دارویی، عفونت ادراری، وراثت و فعالیت زیاد و مصرف نکردن آب کافی می دانند.
الف)آب وهوا،غذا،عفونت ادراری و کمبود آب از عهده رزمنده خارج بوده است
ب)فعالیت زیاد لازمه کار رزمنده است
ج)از نظر وراثتی باید یکی از اعضای خانواده سابقه چنین بیماری داشته باشند
د)رزمنده ای که رژیم دارویی آنچنانی باشد به درد خط مقدم نمی خورد
ه)خیلی از رزمندگان در زمان جنگ دچار چنین بیماری شدند ولی بعد از جنگ دیگر نه دچار عفونت ادراری شدند و نه سنگ کلیه در حالی که بعضی کلیه هایشان بلافاصله بعد از جنگ تخلیه گردید یا آسیب جدی دید.
ی)حتی اگر وراثتی هم باشد چون شرایط جنگ موجب تجدید بیماری می گردید، باز رزمنده به فداکاری مضاعفی دست زده و خود را در معرض خطر انداخته است.
6- بیماری های اعصاب و روان: منشاء اصلی آن موج انفجار و دیگر حوادث وحشتناک و دلخراش بود که برای رزمنده اتفاق می افتاد. در پایان جنگ مشخص بود خیلی از بسیجیان دچار این بیماری شده اند علی الخصوص آنهایی که بیش از 40ماه در جبهه نیروی عملیاتی بودند. متأسفانه به دلیل اینکه کلمه موجی در بین جامعه واژه بسیار بدی تعبیر می شود خیلی از بسیجیان این بیماری را در وجود خود کتمان می کردند و یا از علت آن آگاهی نداشتند. خیلی ها موردی به دکترهای عمومی و متخصص مراجعه می کردند، خیلی ها داروی گیاهی مصرف می نمودند. خلاصه در یک کلام خود درمانی می کردند. در صورتی که اطلاعات لازم برای مقابله با این بیماری را نداشتند در نتیجه اکنون با مشکلات حادتری رو به رو هستند.
یکی از همرزمان دچار این بیماری شده بود و به روی خودش نمی آورد. گفتم چرا به پزشک مراجعه نمی کنی؟ گفت فلانی را می شناسی(رزمنده موجی را می گفت) گفتم بله. گفت...؟
متأسفانه مجلس در طول دوره های قانونگذاری تمام زحمات و تلاش ها و کوشش بسیجیان جان بر کف را که از کوههای آتشین و دریاهای مواج باکی نداشتند و سنگینی حوادث کوچکترین خللی در اراده پولادین آنها وارد نمی کرد و همواره با تمام اعضا و اندامشان در منتهای فعالیت در عملیات ها پیش می تاختند و به درستی حراست و پاسداری از ناموس دین را در گرو توفیق خود در جنگ می دانستند، فراموش کرد و علی رغم وصیت صریح امام راحل به درباره آنان، عملاً مورد بی مهری قرار گرفتند. هیچ نهادی مسئولیت حل مشکلات و گرفتاری آن ها را نپذیرفت. حتی در تعریف ایثارگری در بعضی از قوانین از شمول ایثارگر خارجش کردند؛ در صورتی که امام علی(ع) به فرماندار وقت مصر محمد بن ابوبکر می فرماید: «تو هر که باشی باید بدانی رزمنده در چشم من بسیار عزیز و محترم است»
و به مالک اشتر می فرماید:
«ای افسر تو اگر به راه حفظ شرافت رزمندگان جان ببازی سزاوار است». اما آیا افسران عالی رتبه سپاه نظیر محسن رضایی، صفوی، شمخانی و دیگران تلاشی برای احقاق رزمندگان بسیجی انجام دادند؟! رنج هایی که آنها متحمل شدند به دولت و مجلس منعکس نموده اند تا برای آنان چاره اندیشی کنند؟ اما اگر کاندیدا شوند انتظار دارند همه بسیجیان جلوی ستادهایشان صف بکشند.
الا ای نمایندگان شریف ایران! امام علی(ع) به مالک اشتر می فرمایند:
«رزمنده یعنی ستونی که کاخ استقلال و عظمت مملکت بر دوش او استوار و پابر جاست» و در فرازی دیگر از نهج البلاغه می فرماید:
«رزمنده را آنچنان بی نیاز و چشم دل سیر نگاهدار که گوهر را با خاک فرق ننهد و ثروت جهان در نظرش خاشاکی ناچیز جلوه نمای.»
همچنین در جمع سپاهان می فرمایند:
«همه رزمنده ایم و همگان از یک ناموس دفاع می کنیم و به جانب یک هدف پیش می رویم.» و در آخر می فرمایند:«هیچ کس بر دیگری برتری ندارد.»
در اینجا به جا می بینم تا نسبت به رزمندگان پر توان سپاه اسلام که حتی درد و رنج ناشی از مجروحیت خود را سال ها پنهان نموده اند بیشتر بیندیشید. انانی که برای حفظ کرامت خود هیچگاه آدرس بنیاد شهید را نپرسیدند و.......... امیدوارم شرایطی در نظر بگیرید تا رزمندگان پر سابقه و اسیب دیده چون دیگر ایثارگران مدت رزمشان از طرف بیمه با هزینه اداره متبوع آنان احتساب و با 25 سال خدمت در شرکت باز نشسته شوند.
با تشکر از صعه صدرتان در مطالعه این درد دل
ضمنا" بجاست از دستور العمل شرکت برای پرداخت هزینه پزشگی این عزیزان نهایت قدردانی و تشکر انجام شود جون در میانسالی تمام آن درد ها پنهان شده در قالب انواع و اقسام بیماری ها بروز می کند.