يك هفته بعد مجلس شوراى اسلامى طرح دو فوريتى قطع رابطه با انگلستان را در 9 اسفند 1367 با رأى قاطع نمايندگان به تصويب رساند.
كمتر از 6 ماه بعد، تمامى ديپلماتهاى فراخوانده شده كشورهاى اروپايى با تصميم خود به ايران بازگشتند و تنها سفير انگلستان با تصميم پارلمان جمهورى اسلامى از بازگشت به ايران محروم ماند.
«آيات شيطانى» چيست؟
ماجرا از این قرار بود که انتشارات «وايكينگ» در لندن كه جزو گروه انتشاراتى «پنگوئن» است، اقدام به انتشار كتابى کرد كه نام «Satanic verses» بر روى جلد آن خودنمايى مىكرد. معادل فارسى نام اين كتاب «آيات شيطانى» بود.
چهل روز بعد ابتدا كشور هند و سپس پاكستان فروش اين كتاب را ممنوع اعلام كردند.
روز 24 دى ماه 1367 مسلمانان شهر «برادفورد» انگلستان طى تظاهراتى، اقدام به سوزاندن نسخههاى كتاب «آيات شيطانى» نمودند.
روز 23 بهمن ماه برابر با 12 فوريه 1989، مسلمانان پاكستان در شهر اسلام آباد به تظاهرات پرداخته و ضمن دادن شعارهايى عليه آمريكا و انگليس و سلمان رشدی نويسنده كتاب «آيات شيطانى»، به طرف مركز فرهنگى آمريكا حركت كردند.
فرداى همين روز در تظاهرات مسلمانان هند عليه نويسنده و ناشران كتاب مذكور به شهادت يك نفر از سوى نيروهاى مسلح هند منجر شد.
كتاب «آيات شيطانى» رمانى است در 547 صفحه كه در ميانه جلد و در پشت جلد كتاب تصوير رزم رستم يا ديو سپيد چاپ شده است. البته اين طرح تنها براى شرقيان و علىالخصوص مردم ايران آشناست؛ چهره آرام و شرقى رستم كه با پنجه دست چپ، گلوى ديو سپيد را مىفشرد و با خنجر سينه او را دريده است.
ديو سپيد، كه پاى چپش قطع شده و گرزش شكسته است، آخرين نفسهايش را مىزند. اين تصوير از آلبوم «كليو» گرفته شده است كه متعلق به موزه «ويكتوريا و آلبرت» است.
اين نام اشاره به افسانه و يا واقعه واهى و ساختگى «غرانيق» دارد. غرانيق جمع غرنوق به معنى مرغابى است كه گردنى بلند دارد و سپيد سياهرنگ است. به معنى جوان سپيد زيبا روى نيز آمده است. برخى غرنوق را لك لك، بوتيمار (غم خوراك) نيز معنى كردهاند.
اعراب جاهلى گمان مىداشتند كه بتها مانند پرندگان به آسمان عروج مىكنند و براى پرستندگان خود شفاعت مىنمايند.
اين داستان اهريمنى، از سوى قاطبه علماى اهل سنت و شيعه تكذيب شده است و سلسله روات آن هم استخراج گرديده و مشخص شده است كه روات آن يهوديان مسلمان شده بنى قريظه بودهاند كه اين قبيله پركينهترينه طايفه يهوديان مدينه نسبت به پيامبر(ص) بودهاند كه صدها تن از آنان به دستور حضرت رسول در جنگ خيبر به درك واصل شدهاند.
كتاب «آيات شيطانى» در 9 فصل تنظيم شده است و نويسنده كتاب، افسانه غرانيق را مكرر و به شكلهاى گوناگون در كتاب خود آورده و آن را به عنوان يكى از مضامين اصلى كتاب خود مشخص و برجسته نموده است.
موارد اهانت و جسارت نويسنده كتاب آيات شيطانى را مىتوان در موارد زير خلاصه كرد:
1- تشكيك در امر وحى و طرح اين موضوع كه جبرئيل در واقع موجودى در درون پيامبر بوده و پيامبر(ص) متناسب با منافع خود و حتى مسايل شخصىاش آيات را تنظيم مىكرده است.
2- معرفى پيامبراسلام به عنوان فردى خود خواه و تاثيرپذير و كمدقت و...
3- معرفى ياران پيامبر به عنوان افرادى كه دچار انحرافهاى اخلاقى گوناگون بودهاند.
4- نسبت انحراف اخلاقى به همسران پيامبر
5- تحقير و اهانت نسبت به فرشته وحى «جبرئيل»
6- تحقير و اهانت نسبت به احكام اسلام
سلمان رشدي با وجود خشم جهان اسلام عليه خود، از تجديد چاپ كتاب كفرآميز خود صرف نظر نكرد و زماني كه انگلستان حاضر به چاپ ارزان قيمت اين كتاب (بدون جلد گالينگور و با كاغذ كاهي) نشد، آن را به آمريكا برد و به صورت ارزان قيمت (براي سهولت خريد عموميآن) به چاپ رساند.
زندگی نکبت بار رشدی ادامه داشت و شاید او هنوز بازی را چندان جدی نگرفته بود تا اینکه روز شنبه پنجم اگوست 1989، چهاردهم مرداد ماه 1368، از راه رسید.
هنوز چهار ماه و بیست روز بیشتر از فتوای تاریخی روح خدا درباره حکم قتل سلمان رشدی مرتد نگذشته بود که خبری مهم در رسانه های جهان منتشر شد؛ تیتر خبر این بود:
رشدى، هدف بمبگذارى در هتل
متن خبر روزنامه ديلى تلگراف چاپ لندن به این شرح بود:
«روز گذشته يك گروه اسلامى در لبنان اعلام كرد تروريستى كه روز پنجشنبه، براثر انفجار بمبى در حال سوار كردن آن در هتلى در غرب لندن بود از بين رفت، يكى از اعضاى آنها بوده كه در حال تدارك حملهاى به سلمان رشدى بوده است.
طى يادداشت دستنويسى كه تحويل روزنامه النهار در بيروت گرديد، «سازمان جهادگران اسلام» اعلام كرد كه مسلمانان اكنون براى از دست دادن «غريب»، اولين شهيدى كه به هنگام انجام مقدمات حمله عليه سلمان رشدى مرتد جان خود را از دست داد، سوگوارند و شهداى بعدى به اين اهداف خواهند رسيد.
گروه فوقالذكر در اين بيانيه تاكيد كرده است هر فردى، از جمله خانم تاچر، كه از رمان «آيات شيطانى» از رشدى حمايت كند بهاى آن را خواهد پرداخت.
«اسكاتلند يارد» در حال تحقيق در اين زمينه مىباشد. در حال حاضر، مشخص شده است كه پنجشنبه بعد از ظهر دو بمب در هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساكس گاردنز پادينگتن» منفجر گرديده است. تصور ميشود كه اولين بمب، به هنگام سوار كردن آن توسط تروريستى كه معتقدند الجزايرى يا مراكشى مىباشد و بنام «مازح» ملقب است، منفجر گرديد و انفجار دومين بمب، 15 دقيقه بعد متعاقب انفجار اول صورت گرفته است.
بمبها، در مجموع حاوى 5 پوند مواد منفجره پلاستيك نظامى بوده است كه احتمالاً از نوع «سمتكس» مىباشد.
اطلاعات زيادى از مازح در دست نمىباشد، به جز اينكه چنين گمان مىرود كه او با قايق وارد انگلستان شده و مواد منفجره را در كوله پشتى سبز رنگى حمل مىكرده است. هيچ پاسپورتى از او در هتل به دست نيامده است.
به دليل ويرانى ساختمان، بازرسى هتل توسط كارشناسان مختل گرديده است و بعيد به نظر مىرسد كه اجزاى متلاشى شده بدن بمب گذار براى كالبد شكافى تا اواخر امروز به بيرون از هتل منتقل گردد.
«مازح»، كه حدود بيست ساله بود، در ساعت 45/2 دقيقه بعد از ظهر با انفجار بمبى كه سه طبقه بالاتر و سقف هتل 5 طبقه را ويران ساخت، در اتاقش كشته شد و تكههاى بدنش بين طبقات سوم و چهارم پخش گرديد.
«مازح» با پرداخت 39 پوند و 50 پنس، يك اتاق يك تختى را روز سه شنبه در هتل رزرو كرد و قرار بود ديروز آنجا را ترك كند. آقاى «تونى گنوزو» مدير هتل گفت كه ابتدا نامبرده هتل را براى يك شب رزرو كرد، اما بعد با پرداخت نقدى صورت حسابش مدت اقامت خود را تمديد نمود.»
اين موج كمسابقه خبرى تا هنگام تحويل بقاياى پيكر پاك شهيد مازح به خانوادهاش (هشت ماه پس از انفجار) و نيز برگزارى مراسم تدفين آن بزرگوار و مجالس يادبود و گراميداشت نام و راهش ادامه داشت.
وصيتنامه شهيد كه پس از ارتحال جانگداز حضرت امام خمينى(ره) نوشته شده است:
بسماللهالرحمنالرحيم
تسليت عرض مىكنم به اسلام، به رزمندگان اسلام، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ايران و افغانستان و لبنان و فلسطين و به هر انسانى كه در راه حق مجاهدت مىكند...اين انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، كسى بود كه به ضمير خود وفادار بود.
سعادتمندند كسانى كه تو را شناختند، كسانى كه از راه تو پيروى كردند، كسانى كه به كلام تو گوش فرا دادند و كسانى كه به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند.
اى امام مهدى! آه اى آقاى من، اى فريادرس و نجات دهنده من، آيا نمىبينى چه حوادثى رخ مىدهد و چه شهدايى بر زمين مىافتند در حالى كه دشمنان در حال آماده باش كامل هستند، تا چه زمانى اى آقاى من! تا چه زمانى مىتوانيم در برابر دشمن ستمگر مقاومت كنيم؟!