این جوان انقلابی، آمریکایی ها و اسرائیلی ها را سردرگم کرده بود

کد خبر: ۲۰۵۳۴۳
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۴ - 16May 2013

داستان پیچیده شهادت این جوان انقلابی باور نکردنی است. سرگذشت این جوان انقلابی به سرگذشت یک فرمانده شبح و یک مرد اسطوره ای شباهت داشت، و پس از گذشت 25 سال مبارزه پنهان و افسانه ای، زندگی او پایان یافت، و نام او در ردیف نام آوران بزرگ تاریخ معاصر به ثبت رسید. سرنوشت چنین اقتضا می کرد تا حاج عماد مغنیه در سایه زندگی کند، و با خاکسپاری او بسیاری از اسرار و راز تحولات مهمی که چهره تاریخ معاصر لبنان و منطقه، به ویژه روند مبارزه با اسرائیل را دگرگون کرد، همچنان پنهان بماند. شاید یکی از نشانه های مسخره آمیز تقدیر این باشد که همه رازها و معمّاهای زندگی عماد به رغم محوری بودن او در ساختار تحولات تاریخ لبنان و سیاستگذاری های این کشور، و نیز در روند شکل گیری مقاومت، همچنان پنهان بماند. شکی نیست که سیاستگذاری های لبنان از آغاز پیدایش این کشور مبهم بوده، و بی تردید حاج عماد مغنیه با عملکرد خود نقش تعیین کننده ای در دگرگونی این سیاستگذاری ها داشته است. اکنون که از میان ما رفته و به درجه رفیع شهادت نایل آمده، بسیاری از مردم لبنان می پرسند عماد فایز مغنیه کیست؟ آیا واقعاً یکی از ارکان اصلی حزب اللّه بوده و از زمانی که به این حزب پیوست تا لحظه شهادت، چه نقشی در باروری حزب اللّه و مقاومت اسلامی لبنان داشته است؟

برای پاسخ به این پرسش ها، باید گفت که ابعاد شخصیت و ماهیت مأموریت هایی که به او موکول شده بود دلایل پنهان ماندن اسرار و معمّاهای زندگی او را توجیه می کند. این جوان انقلابی که در روستای طیردبا از توابع شهرستان صور در جنوب لبنان دیده به جهان گشود، از دوران جوانی و پس از پیوستن به حزب اللّه صعود به قله های شکوه و عظمت و ماندگاری را آغاز کرد. عماد مغنیه در آستانه شکل گیری و سازماندهی حزب اللّه حدود 20 سال سن داشت، و با تصمیم و اراده و جوش و خروش انقلابی به این حزب پیوست. مهمتر از همه چیز ماهیت نقش حزب اللّه و شرایط آن مرحله سرنوشت ساز را شناخته بود. در آن مرحله فراگیر شدن گرایشات اسلامی، بیشتر جوانان پرشور را به جنب و جوش وادار کرده بود.
با وجودی که حاج عماد مغنیه از زمانی که خود را شناخت به عضویت جنبش فتح درآمد. ولی در پی حمله نظامی گسترده اسرائیل به لبنان در سال 1982 و اشغال این کشور و خروج مقاومت فلسطین از لبنان، مانند بسیاری از جوانان انقلابی و خشمگین به حزب اللّه پیوست تا در آینده نقش تعیین کننده ای در آزادی کشورش داشته باشد.
از سوی دیگر پیروزی انقلاب اسلامی ایران، احساسات این جوان انقلابی و بسیاری از جوانان پرشور را برانگیخت و آنان را به گرایشات دینی کشاند. عماد مغنیه در چنین شرایطی به مجموعه علامه سید محمدحسین فضل اللّه روحانی سرشناس لبنان پیوست، و دوش به دوش ایشان حرکت کرد. در این میان تعداد اندکی از جوانان انقلابی از هویت و ماهیت این جوان انقلابی و وظایف و مسئولیت های او شناخت داشتند و آینده او را پیش بینی می کردند.

سه سالی از پیوستن عماد مغنیه به حزب اللّه نگذشته بود که در سال 1985 مأموریت بسیار سنگین و حساس به او موکول شد. از او خواستند برای شناسایی عاملان انفجار محله بئرالعبد در بخش جنوبی بیروت تحقیق کند. هدف اصلی این انفجار ترور علامه فضل اللّه بود که در نتیجه آن حدود 70 شهروند لبنانی شهید شدند. واگذاری مأموریت تحقیق و بررسی انفجار مزبور به عماد مغنیه یک اقدام سنجیده بود. زیرا ویژگی ها و تخصصی که در اینگونه مسائل داشت متولیان امور در حزب اللّه را متقاعد کرد تا چنین مأموریت سنگینی را به حاج رضوان موکول نمایند. این در حالی است که جهاد مغنیه برادر کوچکتر او در این انفجار به شهادت رسیده بود. برادر سوم او فؤاد مغنیه نیز در انفجار محله صفیر در سال 1994 شهید شد.
افرادی که از نزدیک حاج عماد مغنیه را می شناسند، می گویند که او یک جوان معمولی نبوده است. از نظر بینش نظامی و امنیتی یک انسان بسیار باتجربه و موفق به شمار می رفت.


تیزهوشی، اعتماد به نفس، توانمندی های فکری، آماده باش همیشگی، رعایت احتیاط و مسائل ایمنی و جمع آوری اطلاعات، مهمترین ویژگی های او را تشکیل می داد. در آن مرحله که تلاش های دامنه داری برای تأسیس حزب اللّه به عمل می آمد، و این حزب موجودیت خود را به طور رسمی اعلام نکرده بود، حاج عماد خود را مسئول گروه تحقیق و شناسایی عاملان انفجار محله بئرالعبد معرفی کرد. اعتماد به نفس این فرمانده توانا در مخالفت با دخالت برخی از شخصیت های سیاسی آن دوره سرنوشت ساز از تاریخ لبنان به روشنی تجلی یافت. شجاعت این جوان انقلابی در مخالفت با تقاضای آقای نبیه بری رئیس وقت طایفه شیعه لبنان مبنی بر موکول کردن تحقیق به سال های آینده بسیاری از محافل و صاحب نظران سیاسی را شگفت زده کرد. عماد مغنیه هر گونه دخالت نابجا در مراحل تحقیق انفجار بئرالعبد را به شدت رد کرد و اظهار داشت که تحقیق برای شناسایی عاملان این انفجار بر حسب وظیفه شرعی و ملی و اخلاقی ادامه خواهد یافت.

این جوان انقلابی و رستگار با اندام چهار شانه اش، اصرار داشت نتایج تحقیق با همکاری برخی محافل امنیتی منطقه درباره این جنایت هولناک و عاملان آن منتشر شود و به آگاهی عموم برسد. عماد مغنیه از دوران جوانی رفتار شجاعانه داشت و تا آخرین لحظه حیات اینگونه رفتار می کرده، و رمز موفقیت او در شجاعت و عدم ملاحظه کاری او نهفته است. هر اندازه در مبارزه با رژیم صهیونیستی در لبنان موفقیت کسب می کرد، به همان اندازه اتهامات آمریکا و اسرائیل بر ضد او افزوده می شد. به طور مثال در نیمه دوم دهه هشتم از قرن بیستم، هنگامی که چند شبکه جاسوسی موساد را در لبنان کشف و عملیات آن ها را ناکام ساخت، سیل اتهامات به سوی او سرازیر شد. محافل امنیتی آمریکا و اسرائیل طوماری از اتهامات برای او تدارک دیدند که در نتیجه آن سازمان امنیتی و جاسوسی وابسته به 42 کشور جهان او را تحت پیگرد قرار دادند. در بخشی از این اتهامات آمده است که عماد مغنیه در انفجار سفارت آمریکا، انفجار مقر نیروهای دریایی آمریکا (مارینز) و انفجار مقر چتربازان فرانسه در بیروت در سال 1983، ربودن هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی آمریکایی (TWA) در فرودگاه بین المللی بیروت در سال 1985 و در بسیاری از عملیات هواپیماربایی و گروگانگیری اتباع آمریکا، فرانسه و انگلیس در لبنان دست داشته است.

این جوان انقلابی در پی این اتهامات، ناگهان در اواخر دهه هشتم از قرن گذشته میلادی از انظار پنهان شد و جز تعداد انگشت شماری هیچ کس از محل اقامت او اطلاع نداشت. برخی از همرزمان او در حزب اللّه در آن برهه ادعا کردند که عماد مغنیه فعالیت های سیاسی و نظامی را کنار گذاشته و گوشه گیری را انتخاب کرده است. افراد دیگری گفتند که او برای فراگیری علوم دینی به حوزه علمیه قم انتقال یافته است. به هر حال شایعات فراوانی در مدت پنهان شدن او بر زبان ها جاری شده بود. این شایعات ضد و نقیض باور کردنی نبود. برخی افراد نیز وانمود کردند که عماد مغنیه پس از بازگشت از قم در اوایل دهه قرن بیستم مسئولیت فرماندهی نظامی مقاومت اسلامی در شورای رهبری حزب اللّه به او واگذار شده است. ولی در همان حال آمریکایی ها و اسرائیلی ها در گزارش هایی که در صدر مطبوعات منتشر می کردند، می گفتند که عماد مغنیه مسئولیت روابط خارجی حزب اللّه را بر عهده گرفته است. شکی نیست که آمریکا و اسرائیل با این ادعاها می خواستند او را مسئول عملیات تروریستی که در گوشه و کنار جهان اتفاق می افتاد معرفی کنند. به طور مثال زمانی که سفارت اسرائیل در بوئنوس ایرس پایتخت آرژانتین در سال 1992 منفجر شد، و در سال 1994 ساختمان آژانس یهود در آرژانتین منهدم گردید، و در جریان آن دهها یهودی کشته شدند، عماد مغنیه را متهم به اجرای این عملیات معرفی کردند.
به هر حال فهرست اتهامات این جوان انقلابی از سوی محافل صهیونیستی و غربی به اینجا ختم نمی شود. در این فهرست آمده است که عماد مغنیه با هماهنگی اسامه بن لادن رهبر سازمان القاعده در انفجار سفارتخانه های آمریکا در کینا و تانزانیا در سال 1998 نقش داشته است. همچنین با گروه های مقاومت عراقی بر ضد اشغالگران آمریکایی در عراق همکاری می کرده است.

نه شخص عماد مغنیه و نه حزب اللّه، هیچ کدام شان به این اتهامات پاسخ نمی گفتند. او با سکوت خود، میدان مطبوعات را برای ارائه تحلیل های ضد و نقیض و اظهارنظرهای گوناگون آزاد گذاشته بود. در این میان اسرائیلی ها و آمریکایی ها هر چه در جعبه داشتند مطرح می کردند تا شاید بتوانند عماد مغنیه و حزب اللّه را به واکنش و انفعال بکشانند. پس از اینکه گفت و گوهای غیرمستقیم میان حزب اللّه و رژیم صهیونیستی برای مبادله اسرا در سال 2005 به بن بست رسید، اسرائیلی ها عماد مغنیه را به ربودن رون آراد خلبان اسرائیلی متهم کردند. (هواپیمای جنگی رون آراد در سال 1982 در منطقه بقاع جنوبی سقوط کرد و این خلبان اسرائیلی از آن سال ناپدید شد) آخرین اتهام اسرائیلی ها این بود که عماد مغنیه عامل برنامه ریزی ربودن دو نظامی اسرائیلی در مرز فلسطین اشغالی در روز 12 ژوئیه سال 2006 بوده که نتیجه این اقدام میان اسرائیل و حزب اللّه، جنگ 33 روزه روی داده است. این در حالی است که اتهامات برخی محافل داخلی لبنان کمتر از اتهامات اسرائیلی ها نبوده است. این محافل
ادعا کرده اند که عماد مغنیه مغز متفکر همه عملیات های مسلحانه حزب اللّه و شاید هم رهبر واقعی حزب اللّه بوده است.

عملیات بزرگ و بسیار پیچیده ی تروریستی که سرویس های امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی و برخی دولت های منطقه در مرکز دمشق انجام دادند، و عماد مغنیه را ترور کردند، بر مبنای فهرست سیاه آمریکا انجام گرفت. این فهرست سیاه به روشنی هویت قاتلان فرمانده مقاومت اسلامی را مشخص می کند. آمریکا با بهره برداری از حوادث یازدهم سپتامبر سال 2001 کوشید بدون ارائه دلایل مستند میان حزب اللّه و سازمان القاعده روابط فرضی قایل شود. در همان حال دولت وقت جرج بوش سعی داشت همه نیروهای انقلابی و جنبش های مقاومت و دولت های مخالفت سیاست های آمریکا در منطقه را در یک جبهه قرار دهد. دولت بوش به منظور توجیه این اتهامات، فهرست سیاه 22 نفره منتشر ساخت و ادعا کرد این افراد خطرناکترین تروریست های جهان هستند. اسامی سه انقلابی لبنانی به نام های عماد مغنیه، حسن عزالدین و علی عطوی در این فهرست گنجانده شده بود.

آمریکا در این پرونده اتهامی، مشخصات عماد مغنیه را به دقت شرح داده و اعلام کرده که حزب اللّه یک سازمان تروریستی است و عماد مغنیه مسئولیت اداره بخش امنیتی حزب اللّه را بر عهده دارد، و در لبنان زندگی می کند. دولت آمریکا برای دسترسی به عماد مغنیه و بازداشت او ابتدا مبلغ 5 میلیون دلار جایزه تعیین کرد، ولی زمانی که از دسترسی به او ناامید شد این مبلغ را به 25 میلیون دلار افزایش داد. آمریکا در پی تعیین این جایزه اعلام کرد زنده دستگیر شدن عماد مغنیه و یا اعلام خبر مرگ او تفاوتی ندارد. با شهادت این جوان انقلابی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد «زندگی مردم جهان بدون حضور مغنیه بهتر شده است.» آمریکا در پی این اقدام تهدید کرد همه کسانی که دستشان به خون آمریکایی ها در لبنان آغشته شده است به مجازات خواهند رسید.


ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار