به گزارش دفاع پرس از خراسان رضوی، محمد فاضل شهید دانشجویان پیروخط امام و یکی از شهدای شاخص سبزوار است.
این شهید والامقام که که در تسخیر لانه جاسوسی حضور داشت پس از این رویداد مهم تاریخی و تأثیرگذار در انقلاب اسلامی در فروردین ماه 1359 سخنرانی بسیارمهم و ارزشمندی را در مسجدجامع سبزوار در موضوع آمریکا، 13 آبان و تسخیرلانه جاسوسی انجام داد. او در سخنرانی خود علت اینکه چرا نمیتوان با آمریکا با مصالحت زندگی کرد را تشریح میکند.
شهید محمد فاضل به عنوان فرمانده گروه اخلاص سوسنگرد، در دی ماه 59 به همراه شهید سید حسین علم الهدی و جمع دیگری از دانشجویان پیرو خط امام در هویزه به افتخار شهادت نائل آمد.
نگویید آمریکا! بگویید شیطان بزرگ
ما همه دم از آمریکا میزنیم و آنقدر شعار آمریکا میدهیم، غافل از اینکه هنوز موضوع آمریکا و موضوع امپریالیسم قدرتمند غرب و جهانخوار بین ملل برایمان جا نیفتاده است، یا به عبارتی هنوز نفهمیده ایم ماهیتش چیست و چه کار می کند و یا اصولاً خط مشی اش چه است؟ و چه طوری است که امام، شیطان بزرگ مینامدش. چگونه است که تمام رفتارهایش بر اساس یک سیاستی است که واقعاً اگر ما به آن پی ببریم خواهیم توانست خیلی از خطاهایمان را اصلاح بکنیم. خیلی از کارهای خودمان را در آن رابطه درست تر انجام بدهیم و خط مشی خودمان را در مقابل تمام جریانات اعم از جریانات ارتجاعی یا مترقی نما مطرح کنیم.
آمریکا به عنوان یک مسأله اساسی برای ما، از لحاظ عقیدتی هم مطرح است که عقیده و ایدئولوژی ما خارج از مسائل سیاسی نیست. این دو واقعاً چنان عجین گشته اند که انگار یک مسأله واحد بوده است برخلاف برخی از نظرات که آقایان میدهند.
این را باید بدانیم که آمریکا و یا هر خصلت آمریکایی و یا امپریالیستی را به این سادگیها نمیشود رد کنیم و بگوییم َاخ است و بد است. باید در مقابلش، پیچیدگی بدانیم و کیاست و فطانتی که از خصلتهای مومن است که المومن کیس و فطون.
به هر حال بعد از ویتنام و به خاک و خون کشیدن و غارت کردن تمام دولتها و تمام کشورهای جهان سوم موضوع ایران مطرح شده است. دستش در بعضی از کشورها مثل ویتنام رو شده است و حالا نوبت ایران است که ببینیم چه جوری باهاش مصاف میکند. خیلی چیزها از جنایات شاه شنیدیم. برایمان علنی است.
همانطور که در زمان شاه، مرگ برشاه، مردم را به وحدت میکشاند، اکنون این مرگ بر آمریکاست که ظاهر وحدت ملت خواهد شد.
به عینه برامون روشن شده است. این شهدای دوازده محرم سبزوار، شهدای شب تاسوعا و دیگر شهدا لااقل در کل همین شهر به عینه برایمان روشن شده که جریان چی است و فهمیدیم که شاه عامل دست آمریکا است. اما به هر حال باید آنقدر در رابطه با آمریکا مطالب را بدانیم و آنقدر طبق مکتب عمل بکنیم که ناخودآگاه هم آمریکایی نشویم.
انقلاب که شد مردم در طی یک رأی گیری پانزده ساله (و نه در رأی گیری یک هفته ای) رهبریت خودشان را انتخاب میکنند. و بنابراین رهبریت، درون مردم جا میافتد و خلاصه بعد ۲۲ بهمن و تشکیل دولت موقت، تمام نقطه نظرها از سراسر جهان، به ایران جلب میشود. و غیر از آن حتی در داخل مملکت از یک طرف بازماندگان شهدا که گویی یک ملت سی ملیونی بازمانده شهید، انتظار دارد و شصت هزار شهیدمان هم انتظار. اینها را همه منتظرین ببینند چه طوری میتواند دولت موقت جواب بدهد. البته این مسأله را که میخواهیم تحلیل کنیم که کجایش لنگ و کجایش نقطه قوت است، و دم از دولت موقت میزنیم چون یک سنبل شده است. تحلیلم هم مال گذشتهها نیست. ما اگر بخواهیم در آینده روشی را درپیش بگیریم که موفق باشیم و در زندگیمان تمام آن بدبختی هایمان را، تمام ساده اندیشی هایمان را، تمام آن کج پنداریهایمان را تکرار نکنیم، باید از گذشته اطلاع داشته باشیم. باید دقیقاً ضعفها برایمان روشن شده باشد و نقطه قوتهایش هم در مقابل چشممان به عینه گذاشته شود. به قول حضرت علی"إنَّ من صَرَّحَت لَهُ العِبَرُ عَمّا بَينَ يَدَيهِ مِنَ المَثُلاتِ، حَجَزَتهُ التَّقوى عَن تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ"یعنی عبرت گرفتن از تمام انقلابات گذشته، عبرت گرفتن از تمام گذشتههای پر خروش و جوشان و پرسیلانی که در پیش روی ما هستند.
تمام آنها یک طرف ولی باید یکی به سلاح تجربه مجهز باشیم و یکی هم به سلاح تقوی. بعد یک سری جریانات به گونهای که این انقلاب که ما انتظارش را داشتیم یا به عبارت دیگر چیزهایی که ملت ما از این دولت موقت انتظار داشت ایشان جوابگو نبود.
همه در این فکر که خلاصه چه معتقدیم که امپریالیسم و آمریکا(آمریکا نه، شیطان. این شیطان بزرگ) قصدش بر این است و یا اصولاً ماهیتش این است که میخواهد تضاد بین نیروهای خلقی و مردمی ایجاد بکند. و برعکس میخواهد وحدت بین نیروهای ضد مردمی به وجود بیاورد. اعم از نیروهای مردمی داخلی و یا خارجی در پیش میگرفت. این اختلافات درونی خودمان را، این اختلافات فرقه ای مان را، اختلافات کردستان، و دیگر اختلافات را چگونه میتوانیم حل کنیم؟ چه طوری است که ما میتوانیم به روشی دست بیابیم که این روش میتواند ما را هدایت کند و راهنمای عمل ما باشد. خوب یک نظر اصلی مطرح بود که تا موقعی که ما این دشمن اصلی را نشناسیم و ضدیت خودمان را با آن دامن نزنیم، تا آن موقع نخواهیم توانست اختلافات خودمان را حل بکنیم. این یک واقعیت است. "محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم"۳ بعد شدت بر کفار، رحمت بین [باید باشد]. نمیشود شدت بر کفار نباشد و رحمت بین باشد. اول آن بعد این. اشداء علی الکفار، رحماء بینهم.
سیاست آمریکایی این است که دولت را جدا از مردم بکند. خوب ما هم در این رابطه بر اساس پیدا کردن اصل و ریشه یابی کردن مسأله، آمریکا را دشمن عمده شناختیم البته نه در غرب، آن جور که آقایان میگویند. این انقلابی که پیروز میشود در بیست و دوی بهمن و بر همه مسجل شد، انقلاب سادهای نبوده که ما همین طوری از آن بگذریم. انقلابی بود که تمام جنبشهای جهان را تحت نفوذ خودش داشت. حتی نظر آمریکا را راجع به انقلاب خودمان ببینید چی است. می گوید: "انقلاب شورشی بر علیه برتریها بود. کشور از یک انقلاب خالص سر برآورد." خوب این مشخص است که این شکل انقلاب در بیست و دوی بهمن شکست تازهای بود. شکست تازهای بود برای آمریکا که یک عده ای عقیده داشتند که اینها شکست ناپذیرند. و بعد از ویتنام این انقلاب مثل بمب در جهان صدا کرد و حتی آنقدر مطرح شد که تیپهایی مثل رئیس جمهور فرانسه را میفرستند به فلسطین تا مسأله فلسطین را فعلاً ساکت بکنند چون مسأله ایران حادتر است. ایران را اول بخوابانند بعد برسند به فلسطین. فعلاً یک سری چیزها در فلسطین بهتر است. اما ما خوشحالیم که ملت فلسطین زیر بار تزویر و کلک نخواهد رفت.
این کاری که یک عده از دانشگاه کردند پیامد همان پیام شهدا بود که بعد از شاه نوبت آمریکا است. این یک واقعیتی بود که بعد دنبال میگشتند و باز دانشجویان میخواستند مطرح کنند که باید پیگیری بشود. ما نمیتوانیم با آمریکا بر سر مسالمت زندگی کنیم. در مقابل این شور، در مقابل این جوشش دوباره مردم و به قول امام در مقابل این انقلاب بزرگتر از انقلاب اول. البته بعضی شعار میدهند که امام این را برای تشویق گفت. نه امام برای تشویق نگفت. امام حرف هایش سنجیده است. الکی برای تشویق حرف نمیزند. بلکه واقعاً بزرگتر از انقلاب اول است. در مرحله اول، شاه نمود عینی ظلمها بود و عامل دست آمریکا. اما الان شاه رفته و با خود آمریکا طرفیم. رودررو، مقابل به مقابل و ایستاده. حتی برای خود آمریکا مشخص بود ضعف دولت ما، از قول آمریکا میگفت که مثلاً امام میخواهد که روابط با آمریکا قطع شود ولی خوب ضعف دولت هم برای ما مشخص است و در نتیجه همین ضعفش روابط دوستانه و مهمی است که با ما دارد. میدانید ضعف کوچک چه دارد؟ ضعف بزرگتر را. و همین طور رو به تزاید(زیادی) خواهد بود. خوب از این جریان من همین طور گذرا [سخن بگویم] چون برادرمان تکلیف کردند منسجمش نکردم.
چند تا مسأله است یادآوری بکنم و آنها را بگوییم در آخر جمع بندی بکنیم. یکی از جریانات که مطرح بود، یک گروههایی که همیشه دم از مترقی بودن میزدند، دم از خط امام میزدند و به پیروی از امام، حرفهای خود آمریکا درباره مردم ما میگوید: این مردم از جنس خمینی هستند و دشمنی عجیب با آمریکا دارند، این را اصلاً خود آمریکا متذکر میشود. بنابراین آنها که میگویند که وزارت خارجه بازیچه دست کمونیست است، خوب مشخص است که میخواهند دولت جدای از ملت باشند.
خودشان را به ملت قالب میکردند دستشان رو شد. خط امام یک چیز دیگه است. این خط نیست و این را به عینه در مقابل دید همگان گذاشت. کسانی میگفتند مسائل را باید اصلی و فرعی بکنیم، دشمن اصلی خودمان را بشناسیم و بعد عملکرد خودمان را در مقابل او مشخص کنیم و موضع خودمان را در مقابلش [اعلام کنیم] مشخص شد که اصلی را تشخیص ندادهاند. اما همین بچهها اصلی را تشخیص دادند. مشخص شد که اصلی چیست و فهمیدند که آمریکا چیست و در این رابطه موضع خودشان را همانطور که میدانید قاطعانه پیگیری کردند و فهماندند که برای به دست آوردن ملت آرزو دارند. فهماندند برای به دست آوردند وحدت ملت همانطور که در زمان شاه، مرگ برشاه، مردم را به وحدت میکشاند، اکنون این مرگ بر آمریکاست که ظاهر وحدت ملت خواهد شد این واقعیتی است نه شعار است نه احساس.
معتقدیم که امپریالیسم و آمریکا (آمریکانه، شیطان. این شیطان بزرگ) قصدش بر این است و یا اصولاً ماهیتش این است که میخواهد تضاد بین نیروهای خلقی و مردمی ایجاد بکند و بر عکس میخواهد وحدت بین نیروهای ضد مردمی به وجود بیاورد. اعم از نیروهای مردمی داخلی و یا خارجی. وحدت با خودش و کشورهای اروپایی و در بعضی موارد روسیهی شوروی. این سیاستهای پشت پرده است.