شهادت، تجلی شکوهمند عشق به خدا و ایمان به روز رستاخیز است و یکی از این عاشقان پروردگار «محمد رضا» بود.
حضور تاثیرگذار شهید «قدمی» در شهر محروم ودور افتاده «خاش» و کارهای بزرگ ومهمی که ایشان درحال انجام یا درصدد انجام آن بود، می رفت تا شعرهای انقلاب اسلامی را دراین نقطه از کشور به مرحله ی اجرا درآورد.
دشمنان مردم وانقلاب که حضوراو وآبادانی آن منطقه را مغایر با خواسته های پلید خود می دانستند،تصمیم بر ناودی او گرفتند. در ماه مبارک رمضان بعد از ظهر 1369/12/23 از منزل خارج شد و سوار ماشین شد ،دو ماشین مسلح در حالی که سرنشینان آن سر و صورت خود را پوشیده بودند به طرف ایشان حرکت کردند و را ه را بر ایشان سد نمودند.
از قضایای امر چنین بر می آمد که اشرار ،در ابتدا قصد اسارت و گرو گان نمودن ایشان را داشتند اما وقتی که با مقاومت ایشان مواجه می شوند ،ضمن شکستن شیشه ماشین و با شلیک چند گلو له ایشان را در حالی که روزه بود به شهادت می رسانند و بعد از تیر اندازی به طرف خانه های سازمانی که در محل بود صحنه را ترک می کنند.
با شنیدن صدای شلیک گلوله و صدای یا حسین که از شهید قدمی بلند شده بود ،دختر سه ساله اش در منزل را باز میکند و پدرش را در خون غلطان می بیند و مادر را از ماجرا با خبر می سازد . آری از اولین کسانی که بر سر پیکر شهید بزرگوار حاضر شدند اعضاء خانواده شان بود . وقتی که خبر شهادتش در منطقه پیچید مردم شهر و روستا بر مظلو میت این شهید بزرگوار گریستند وعاملان استکبار جهانی را که چنین جنایتی را مرتکب شده بودند نفرین می کردند.
شهادت او آنچنان اثری از خود به جای گذاشت که در روز تشییع جنازه اش شهر خاش غرق ماتم شده بود. همه مردم شهر اعم از شیعه و سنی در تشییع جنازه شرکت کردند .خیلی کم پیش می آمد که چنین صحنه ای را در شهرخاش شاهد باشیم این مسئله برای همه باعث شگفتی شده بود.
وصیت نامه
وصیتنامه شهید در زمان جنگ
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداعلیه حقا فی التوریه
والانجیل و القران و من اوفی بعهده من الله فاستبشرو ا ببیعکم الذی بایعتم به ذالک هوالفوز العظیم . آیه 110 سوره مبارکه توبه همانا خداوند خریده است از مومنان جانها و مالهای ایشان را ا ب آنکه باشد از برای ایشان بهشت .جنگ کنند در راه خدا پس بکشند و کشته شوند ،وعده این است بر حق در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفادار تر به عهد خود از خدا.
پس شاد باشید به سوداگری که سودا نموده اید و این است آن رستگاری بزرگ با سلام و درود به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی این نجات دهنده مردم مسلمان جهان و ایران و نور چشم مسلمانان و مستضعفان زیر ستم و زجر کشیده جهان که با این رهبری پیامبر گونه خود و نهضتی که به حول و قوه الهی و نشات گرفته از احکام قرآن و اسلام و با خط مشی که از پیغمبر (ص) و ائمه گرفته است تمام ابر جنایت ها و ظالمان جهان را به لرزه در آورده . انشا الله هر چه سریعتر پرچم پر افتخار اسلام بر فراز قله ای سراسر جهان به اهتزاز در آید و زمینه برای ظهور امام زمان )عج( فراهم شود و قانون حق و عدالت در جهان پیاده شود . با سلام به ارواح پاک شهدای اسلام از صدر تا به امروز که در کربلای ایران به فیض شهادت می رسند و با سلام به رزمندگان اسلام و این ملت قهرمان و شهید پرور ایران .مسئله ای که باید متذکر شوم ، انقلاب اسلامی از الطاف الهی بود که در سرزمین مقدس و لاله گون به نام ایران شروع شده و بعد از این حرکت بود که مردم مسلمان ایران از زیر ظلم و ستم رژیم منحوس پهلوی بیرون آمده و از آن لجن زاری که خط دهنده اش ابر قدرتها و استعمار گران مخصوصا آمریکای جنایتکار بود نجات پیداکرد و در خط صحیح اسلام و قرآن قرار گرفته .
باور کنید که چون ملت ایران عملا در این انقلاب سهیم هستند عظمت و واقعیت کلی آن را درک نکرده و اگر سری به خارج از کشور بزنیم ،این حرکت تو فنده ای که در سراسر جهان فرا گرفته به عینه می بینیم که چگونه مظلو مین و مستضعفین بر علیه ظالمان و مستکبران قیام کرده و می کنند.
پس بنابراین قدر این رهبر و این انقلاب را بدانید و چون ما به روز قیامت معتقدیم و خداوند هم در قرآن مجید نوید داده که من مشتری و خریدار جان و مال افراد مومن و صالح و با ایمان هستم و ما امانتی هستیم از طرف خدای بزرگ به دست پدران و مادران .پس خوشا به حال پدران و مادرانی که این امانت را به نحو احسن به صاحب اصلی خود بر گرداندند ،و این نیست غیر از اینکه جامعه مفاهیم و مطالب قرآن مجید را درک نمایند که خوشبختانه این مورد کم بیش برای مردم شهید پرور و مسلمان ایران جا افتاده است.
سخنی چند با خانواده ام : پدر و مادر عزیزم ،می دانم روزی که خداوند به من توفیق داد به جبهه بیایم اشک در چشمانتان حلقه زده بود ولی خودتان را کنترل کردید و من هم می دانم که بیشتر عمرم باعث ناراحتی شما بوده ام ولی مگر ما خودمان را مسلمان نمی خوانیم،پس اگر مسلمان هستیم ،هر مسلمانی وظیفه ای دارد و این مربوط به چند سال بعد از انقلاب اسلامی نیست .از زمان پیغمبر اسلام )ص( و ائمه اطهار تا به امروز که ما خودمان را پیرو قرآن و پیغمبران و ائمه می دانیم و تا زمانی که مکتب و دین اسلام و قرآن در خطر است آرامش و راحتی نباید داشته باشیم . باید این قدر مبارزه کنیم و ا ب خون درخت اسلام را آبیاری کنیم تا قدرتی غیر از قدرت خدا در جهان نباشد .به قول امام عزیزمان خمینی بت شکن تا بانگ لا اله الاالله و محمدرسول الله در تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست .پس بنابر این فرزند شما هم مانند جوانان دیگر این مرزو بوم که شاید خانواده ای تا هفت شهید کمتر و یا بیشتر داشته باشد ،باید در این امر تلاش کند .من بارها خدای بزرگ را سپاس گفته ام که در خانواده ای متوسط به دنیا آمده ام و از اول با سختی و رنج آشنا شده ام و به خصوص بعد از پیروزی انقلاب خدا به من توفیق داده که راه اصلی را پیدا کنم و در ارگان مقدسی بنام جهاد سازندگی مشغول کار شوم و تا حد توان برای رضای خدا و خدمت به مردم محروم و مستضعف قدم بر دارم .امید است که هر چه سریعتر رزمندگان اسلام با پیروزی نهایی راه کربلای عزیز را برای مردم ایران باز نمایند و همه برای زیارت قبر امام حسین )ع( حرکت کنند .در ضمن اگر خداوند به من توفیق شهادت بدهد مبادا که زیاد ناراحت شوید یا اینکه از جمهوری اسلامی توقعات بیش از حد داشته باشید. به هیچ وجه به خاطر اینکه شهید داده اید وجهی یا امکاناتی نگیرید. چون شما فرزندتان را برای رضای خدا و دفاع از اسلام داده اید.
به تمام اقوام و خویشان و دوستان سلام برسانید. از آنها بخواهید اگر بدی و ناراحتی از من دیده اند مرا حلال کنند و به آنهایی که هنوز هم از واقعیت انقلاب و رهبری امام عزیزمان را درک نکرده اند ،بگویید این انقلاب چون بر اساس قانون خدا و قرآن و اسلام است و حق می باشد، پیروز است .حال چه بخواهید و چه نخواهید ،پس چه بهتر که خودتان را با حرکت انقلابی وفق دهید ،انشا الله خدا از شما راضی باشد.
و اما خواهرعزیزم؛ بارها دعا گوی تو بوده ام که خودت راه درست و آنچه رضای خدا در آن است تشخیص داده ای ،امید وارم در آینده هم به همین صورت این راه را ادامه دهی .خواهشی که دارم آینده زندگیت را هم طوری انتخاب کن که تمام حرکات و اعمالت با توجه به رضای خدا باشد .فردی که به عنوان همسر انتخاب می کنی فردی باشد دلسوز به اسلام و قرآن در خط امام و تلاش و کارش برای محرومین و مستضعفین باشد .البته می دانم خودت این را درک کرده ای .حجابت را حفظ کن چون شما خواهران مسلمان ایران رهرو راه فاطمه زهرا (س) هستید.
و اما خواهر دیگرم :همیشه شکر گزار از خدای بزرگ باش .مبادا فشار زندگی شما را از یاد خدا و رابطه زنا شویی و تربیت صحیح اسلامی فرزندانتان باز دارد .چون زندگی به هر صورت می گذرد. پس چه بهتر همه کار و زندگی را بر اساس رضای خدا انجام دهید.
برادرعزیزم حسین جان :تو باید شب و روز شکر گذار خدا باشی که در این موقع از زمان قرار گرفته ای که جو آن برای تربیت صحیح اسلامی و خدا گونه شدن آماده است .پس مبادا غافل شوی .من بارها افسوس می خورم که چرا چند سال از عمرم در زمان رژیم منحوس پهلوی تلف شد و با ایمان ضعیفی که داشتم هیچ به فکر نبودم که رژیم ،جو ضد خدایی و اسلامی به وجود آورده و خوشا به حال آن جوانانی که قبل از انقلاب حرکت اسلامی رهبر خود امام خمینی را درک کردند و چه بسا که اکثر آنها الان به فیض شهادت رسیدند .ولی باز هم ناشکر نبودم و بعد از پیروزی انقلاب تا حد توان توانستم خود را نجات دهم. ولی تو دیگر نباید بهانه ای داشته باشی ،جامعه به افرادی مومن ،با خدا و فداکار احتیاج دارد .
/ 8 / 4 / 1362 محمد رضا قدمی
وصیت نامه ی دوم
به نام خدا
خدا آن مومنانی را که در صف جهاد کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست دارد .آیه 3 سوره مبارکه صف
همسر مهربان و خوبم
اول اینکه یکی از آیات مبارک سوره صف مهریه حضرت فاطمه )س( می باشد .پس بنابر این بر اساس آیه فوق باید بر علیه کافران اسلام و قرآن مبارزه کرد. این سوره مبارکه ،مسئولیت سنگینی بر دوش ما دو نفر گذاشته و باید به مطالب آنکه می فرماید :همیشه باید در صف جهاد کافران مقاوم بود تا موجب رضای باری تعالی قرار گیرد .جامه ی عمل بپوشیم .در ثانی امید وارم که خداوند به شما اجر و خیر عطا فرماید، چون تو مشوق من بودی و زمانی که از کار خسته می شدم با صحبتهای خودت مرا دلگرم می کردی و می گفتی کار برای رضای خدا خستگی ندارد. بعد از دو سال که از جنگ تحمیلی می گذرد و خدا به من توفیق داد که پا به این سرزمین مقدس یعنی جبهه که هر قدمش با خون جوانی رنگین شده و از چنگال کافران و مزدوران عراقی بیرون کشیده شده بگذارم ،نه تنها مخالفت نکردی حتی با بر خوردت آمدن مرا به جبهه تایید می کردی و می دانم که خیلی برایت مشکل بود. به هر حال دین اسلام و خدا و قرآن را باید یاری نمود چون یک وظیفه است و این امام عزیز که به اسلام حرکتی تازه بخشید را نباید تنها گذاشت. در ضمن اگر باز هم خدا به من گناهکار لطف نمود و شهید شدم، مبادا ناراحتی به خود راه دهی ،یاد بیاور خانواده امام حسین (ع) که بعد از شهادت امام ،یزید لعنتی چه رفتاری با آنها نمود و آنها در برابر شکنجه و ناراحتی ها مقاومت می کردند .از تو می خواهم که در نماز ها و دعایت برای من طلب مغفرت و آمرزش نمایی .چون همانطور که برایت گفته ام قبل از انقلاب مرتکب گناهان بزرگی شده ام که امیدوارم خدا مرا ببخشد.
سعی کن حتی المقدور در مجالس مذهبی و دعا شرکت کنی چون همین مسجد و دعا و خواندن قرآن و نماز جمعه ها است که به وسیله آن دین و مذهب ما بیمه می شود .از تو می خواهم از میثم خوب نگهداری کنی یعنی او را طوری تربیت کن که از همان کوچکی با خدایش ،قرآن و پیامبرش و ائمه و رهبر انقلاب آشنا شود و به این صورت باشد که خودش آینده خودش را بر اساس حرکت اسلامی انتخاب کند .باید طوری شود که فردی کار ساز و موثر برای اسلام و مستضعفین باشد .
ان شا الله مردی دلیر و خوب برای یاری اسلام و دین و قرآن ببار آید ،مانند میثم تمار که با تمام سختی و شکنجه یار با وفایی برای حضرت علی (ع) بود و اگر فرزند دومی هم خدا عطا فرمود او را بر اساس رضای خدا تربیت کن . مقداری بدهی و طلب داشتم که می دانم در جریان هستی ولی به عنوان تذکر نوشته ام و به خودت واگذار می کنم هر چه که صلاح خدا و سعادت خودت در آن است بکن ولی خانواده ام را فراموش نکن ،چون آنها به تو خیلی علاقه دارند که این هم از خوبی خودت است .بعضی مطالب را که در رابطه با پدر و مادرم نوشتم به تو مربوط می شود توجه داشته باش. من برای رضای خدا به میدان قدم به این میدان گذاشته ام ،اگر صلاح می دانی موتور را بفروش و پولش را به حساب جبهه بریز ،سندش در جهاد خاش می باشد .از طرف من از کلیه قوم و خویشان و دوستانت به خصوص پدر بزرگوار و عمه هایت عذر خواهی کن ،می دانم که داماد خوبی نبودم .ان شا الله که مرا حلال نمایند.
با آرزوی طول عمر برای امام عزیز و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و نابودی لشکریان کفر محمد رضا قدمی
والسلام