گفت‌و‌گوی دفاع پرس با پدر شهید «محمدهادی ذوالفقاری»؛

در مراسم تشییع پیکر پسرمان نبودیم/ ۴۰ روز مانده به قرار خواستگاری آسمانی شد

«هادی وصیت کرده بود که در نجف اشرف و در قبرستانی در نزدیکی حرم حضرت علی(ع) به خاک سپرده شود. وقتی در عراق به شهادت رسید، من و مادرش توانی نداشتیم که به نجف برویم و در مراسم تشییع و تدفینش حضور نداشتیم. ما در آرزوی دیدن او در لباس دامادی بودیم که هادی با جامه شهادت و بدون حضور ما بدرقه دیار ابدی شد.»
کد خبر: ۲۱۱۷۵۲
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰ - 06November 2016

«رجب علی ذوالفقاری» پدر شهید مدافع حرم «محمدهادی ذوالفقاری» در گفت‌و‌گو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس می‌گوید: پسرم در سال 90 برای تحصیل دروس حوزوی به نجف اشرف رفت. پس از سه سال با من تماس گرفت و گفت که با تو کاری خصوصی دارم و باید حضوری به تو بگویم. هادی به ایران آمد و ما برای گفتگو به بیرون از خانه رفتیم.

وی ادامه می دهد: هادی برایم از قصد ازدواجش گفت و تمایل داشت یکی از دختران عراقی را به همسری انتخاب کند. در نجف خود به تنهایی به سه خواستگاری رفته بود و گفت از بین آن سه دختر، یکی را انتخاب کرده است که یکی از دوستانش، این دختران را به هادی معرفی کرده بود. از من خواست تا عید به عراق بروم و به صورت رسمی خواستگاری را انجام دهیم. من در پاسخ به درخواست هادی، رضایتم را اعلام کردم.

 s

ذوالفقاری خاطرنشان می‌کند: هادی در آن روزها که داعش به خاک عراق و مقدسات اسلامی و حرم آل الله حمله کرده بود، به عضویت نیروهای مردمی درآمده بود اما ما اطلاعی از این موضوع نداشتیم و فکر می‌کردیم فرزندم تنها مشغول تحصیل است.

پدر این شهید مدافع حرم عنوان می‌کند: مساله ازدواج فرزندم در اواخر مهرماه سال 93 مطرح شد و فرزندم دو سه ماه بعد در عراق و در نبرد با تکفیری‌ها به شهادت رسید.

وی اضافه می‌کند: عراقی‌ها مقداری پول جمع کرده بودند و به او داده بودند تا برایشان سربندهای متبرک به نام‌های ائمه اطهار(ع) تهیه کند.

s 

پدر شهید ذوالفقاری در پاسخ به این سوال که خبر شهادت فرزندتان را چگونه به شما اطلاع دادند، عنوان می‌دارد: آن روزی که فرزندم به شهادت رسید من در منطقه لویزان بودم اما تلفن همراه‌ام در دسترس نبود. بعد که از آن منطقه خارج شدم، چند تماس بی پاسخ از علی رضوانی داشتم. او دوباره تماس گرفت و گفت که حاج آقا فروزان با شما کار دارد. به حاج آقا زنگ زدم جواب نداد، عروسمان با او تماس گرفت و گفت: بابا رجبعلی هادی شهید شد. بعد از این که این جمله را شنیدم چشم‌هایم سیاهی رفت، دیگر به خاطر ندارم چه اتفاقی افتاد تا اینکه خود را در بیمارستان دیدم.

وی تصریح می‌کند: پس از اینکه در بیمارستان به هوش آمدم، برادرم شهادت فرزندم را تایید کرد. 26 بهمن 93، حدود 40 روز مانده به عید نوروز خبر شهادت فرزندم را به من دادند. طبق وصیتش تشییع و خاکسپاری پیکرش در نجف انجام شد.

s 

ذوالفقاری ادامه می‌دهد: هادی رفیقی عراقی داشت که کتابفروش بود. یک روز هادی همراه با او به قبرستان خانوادگیشان می‌رود. هادی به او گفته بود این قبرستان به حرم حضرت علی(ع) نزدیک است و توصیه کرده بود که اگر شهید شدم، مرا در این قبرستان دفن کنید اما دوستش گفته بود که این قبرستان خانوادگی است و ممکن نیست. هادی اصرار بر دفن پیکرش در جایی خالی در آن قبرستان داشت اما او گفت که اینجا جای قبر مادرم است و او زنده است. باید او راضی شود. دوست هادی موضوع را با مادرش در میان می‌گذارد، اما راضی نمی‌شود.

وی می‌گوید: در اربعین حسینی نمی‌دانم چه سخنانی بین هادی و مادر دوستش رد و بدل می‌شود که مادر رضایت می‌دهد. می‌گویند هادی بر سر خاکی که برای قبرش مشخص کرده بود بسیار می‌رفت و گریه می‌کرد. دوستانش که از موضوع مطلع نبودند، می‌پرسند هادی چرا بر سر قبر خانوادگی غیر مرتبط به فامیل تو گریه می‌کنی؟ هادی می‌گوید صبر کنید و بعدها می‌دانید و دوستانش بعدها متوجه شدند که علت گریه‌های هادی در آن مکان چه بوده است.

s 

پدر این شهید مدافع حرم خاطرنشان می‌کند: هادی شهید شد اما نتوانستیم در مراسم تشییعش شرکت کنیم. حالمان خوب نبود و از نظر مالی نیز در مضیقه بودیم. این برای یک پدر و مادر خیلی سخت است که نتوانند در مراسم تشییع فرزندشان که جگرگوشه‌شان است شرکت و او را بدرقه دیار ابدی کنند.

وی در خصوص نحوه شهادت فرزندش می‌گوید: هادی در سامرا مشغول نبرد با تکفیری‌ها بود. داعش قصد حمله به کاظمین را داشت. او به آن منطقه می‌رود و به کمک دوستانش تانک‌های دشمن را به عقب می‌راند. با دوستانش در حال استراحت بودند که یک بلدوزر به آن‌ها نزدیک می‌شود. احسان یکی از دوستان هادی می‌گوید که من از دور فریاد زدم که بچه ها مراقب باشید. ناگهان بلدوزر منفجر شد و 24 نفر به شهادت رسیدند. هادی گرچه از بلدوزر دور بود اما بر اثر موج انفجار پرتاب و به شهادت رسید. هادی 23 بهمن شهید و سه روز بعد که پیکرش پیدا و خبر شهادتش را به ما دادند.

s 

انتهای پیام/ 211

نظر شما
پربیننده ها