دباغ در سال 1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد که این ازدواج سر آغاز تحولات زندگی وی محسوب میشود. در آغازین روزهای زندگی مشترک به تبعیت از همسرش به تهران مراجعت کرد. در تهران توانست تحصیلات علوم دینی خود را ادامه دهد و از محضر استادانی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی، حاج شیخ علی خوانساری، شهید آیت الله محمدرضا سعیدی و شهید سید مجتبی صالحی خوانساری استفاده کند.
فعالیتها و حرکتهای سیاسی دباغ با پخش و توزیع اعلامیه در سالهای 41-40 آغاز شد و با ورود به تشکیلات تحت هدایت شهید سعیدی در تهران شدت یافت. همچنین در این دوره با دانشجویان مبارز دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و علم و صنعت همکاری و تعامل داشت.
حدیدچی در 1352 توسط ساواک دستگیر شد و در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجهها را تحمل کرد. درحالیکه امیدی به زنده ماندنش نبود از زندان آزاد شد، اما دخترش (رضوانه) همچنان در زندان باقی ماند.
دباغ چند ماه پس از آزادی دستگیر و زندانی شد. در این دوره به تقابل ایدئوژیک با گروههای مارکسیستی بر خواست و زنان مسلمان زندانی را پیرامون خود جمع کرد. وی در 1353 برای ادامه مبارزاتش به خارج از کشور رفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی در هجرت به سر برد.
دباغ در پایگاههای نظامی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزشهای رزمی و چریکی را طی کرده و با گروه روحانیت مبارز خارج از کشور زیر نظر شهید محمد منتظری فعالیت میکرد. در بسیاری از حرکتها و فعالیتهای مبارزان در خارج از کشور راهپیماییها، تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت. دباغ پس از هجرت امام به پاریس در سال1357 به خیل یاران ایشان پیوست و وظایف اندرونی بیت امام را به عهده گرفت.
همچنین مسئولیتهای فرماندهی سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران بر عهده گرفت، و سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت ایران و مدرسه عالی شهید مطهری به تدریس پرداخته است و قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است. همچنین بازرسی زندانهای کل کشور را نیزعهده دار بودند.