به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد
دفاع پرس، سردار «کاظم پدیدار» فرمانده کازرون در عملیات شکست حصر سوسنگرد است. وی دکترای مدیریت عالی را از دانشگاه امام حسین (ع) دریافت کرده است. پدیدار که
از آغاز جنگ در جبهههای جنگ حضور و در بیش از 10 عملیات بزرگ و مهم
مسئولیتهای فرماندهی را در ردههای مختلف برعهده داشت، با بسیاری از شهدا
مانوس است و خاطرات ارزشمندی را از همرزمان
و دوستان شهیدش به یاد دارد. سینه این فرمانده مخزن اسرار انسانهایی است
که برای
اعتلای ارزشهای انسانی و اسلامی جان خود را فدا کردند و امنیت، اقتدار و آزادی را برای کشور به ارمغان آوردند.
بهمنظور آشنایی بیشتر با حال و هوای روزهای آغازین جنگ و همچنین یادآوری رشادتهای رزمندگان اسلام در عملیات شکست حصر سوسنگرد، گفتوگویی را با سردار پدیدار ترتیب دادیم. ماحصل گفتوگوی دفاع پرس با این پیشکسوت دفاع مقدس را در ادامه میخوانیم:
بعد از شروع جنگ اولین گروه متمرکز شامل 80 نفر از رزمندگان کازرون به فرماندهی شهید «علی اکبرپیروان» برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی به آبادان آمده بودند و احتمال داده بودند، دشمن قصد حمله به هویزه و سوسنگرد را دارد. به همین دلیل ابتدا در هویزه مستقر شدند و 80 نفر نیز از استانهای «تهران، تبریز، قزوین، لرستان، اصفهان، کازرون، اهواز و خوزستان» برای دفاع از سوسنگرد آمده بودند.
تقابل نابرابر؛ سلاح های مدرن در برابر سلاح های ابتدایی
تقریبا حدود یک ماه قبل از محاصره سوسنگرد رزمنده های کازرون ابتدا در هویزه مستقر بودند و سپس بعد از مدتی عراقیها با حملات پراکنده و عملیات های ایذایی انجام دادند، مجبور شدیم هویزه را تخلیه کنیم و در دروازههای سوسنگرد برای پدافند مستقر شویم. عراقیها اراده و عزمشان را برای تصرف سوسنگرد در قسمت های مختلف راسخ کرده بودند. آنها در نظر داشتند جادههای حمیدیه به اهواز و حمیدیه به سوسنگرد را محاصره کنند و اگر جاده اهواز محاصره میشد، کل سوسنگرد در محاصره قرار می گرفت، که همین حادثه رخ داد.
عراق از ابتدا با تمام قوا، و با در اختیار داشتن سلاحهای پیشرفته و مدرن اعم از توپ، تانک و هواپیما جنگ را آغاز کرده بود. در مقابل، رزمندگان با سلاح های ابتدایی همچون «ام یک» و «برنو» در اختیار داشتند و تعداد کمی «ژ 3» به مقابله با دشمن پرداختند. رزمندگان با این نوع سلاحها شروع به مقاومت در برابر دشمن کردند. در حین مقابله و مقاومت در دفاع از سوسنگرد «دکتر علی پیروان» اولین فرمانده کازرون که به همراه آن گروه 80 نفره به سوسنگرد آمده بود، به شهادت رسید و با شهادت این فرمانده، انسجام نیروهایی که تحت امرش بودند، از بین رفت.
پیشتازی رزمندگان ایرانی در جنگ شهری
تقریبا سه روز درگیری خانه به خانه و جنگ تن به تن در سوسنگرد رخ داد. برخی مواقع ابتدا نیروهای رزمنده ما وارد خانه ها شدند و در برخی موارد عراقیها؛ البته نیروهای رزمنده ایرانی با شجاعت و شهامتی که داشتند عراقیها را یا اسیر کرده و یا به هلاکت می رساندند؛ اما عموما سربازان عراقی بسیار ترسو بوده و سریع تسلیم میشدند و قدرت دفاع در برابر اراده و عزم رزمندگان ایرانی را نداشتند. عراقیها نبرد کلاسیک و میدانی را بلد بودند؛ ولی در جنگ شهری توان مقابله نداشته و با این شیوه جنگ آشنایی نداشتند. عراقیها بعد از اینکه در خانه ها زمینگیر شدند، عقبنشینی کرده و به بیرون شهر رفتند.
رزمندگان سوسنگردی و کازرونی اولین تانک دشمن را با کمک و همکاری یکدیگر منهدم کردند، که هنوز این تانک موجود است؛ البته این مسئله را دوستان برایم روایت کرده اند و خودم شاهد نبوده ام. زمانی که امام خمینی (ره) فرمودند: «محاصره سوسنگرد باید شکسته شود» از محاصره سوسنگرد سه روز میگذشت، که رزمندگان با نیروهای شهید چمران، ارتش و نیروهای مردمی حمله کردند و توانستند افرادی را که در سوسنگرد محاصره و گرفتار شده بودند، آزاد کنند و عراقیها نیز فرار کردند.
نماد مقاومت سوسنگرد
سربازان عراقی به سمت جاده حمیدیه، سوسنگرد و اهواز رفتند، که هر کدام از این شهرها 15 کیلومتر از یکدیگر فاصله داشتند. رزمندگان تانک های بسیاری از دشمن را منهدم کردند، که ابتدای جاده سوسنگرد حمیدیه یک تانک دشمن هنوز سر جاده برای یادآوری خاطرات دفاع مقدس و بهعنوان نماد مقاومت سوسنگرد وجود دارد. رزمندگان نگذاشتند دشمن جاده حمیدیه را تصرف کند و تا «دُب حردان» آنها را عقب راندند. بعثیها بعد از اینکه از تصرف و استقرار سوسنگرد ناامید شدند، با تمام قوا بمباران توپخانهای و گلولهباران سوسنگرد را آغاز کردند.
80 نفر اولی که از کازرون آمده بودند، نقش اصلی را در دفاع از شهر به عهده داشتند و 80 نفر دیگر نیز برای پشتیبانی و کمک به شکست حصر سوسنگرد آمدند، که این حجم نیرو از یک منطقه در سوسنگرد بی نظیر بود. رزمنده ها در شرایطی در سوسنگرد جنگیدند که مهمات و سلاح لازم را در اختیار نداشتند و در خیلی مناطق جنگ تانک و تَن رخ داد. در عملیات 26 آبان نقش خواهران بسیجی و نیروهای مردمی چشمگیر بود. یادم می آید که خواهران در بیمارستان شهید چمران به صورت شبانهروزی و بیوقفه فعالیت میکردند.
سه روز مقاومت در سخت ترین شرایط
وقتی رزمنده های دیگر از شهرهای مختلف آمدند، توانستیم با کمک نیروهای اعزامی در محورهای مختلف مستقر شویم و نیروهای رزمندهای را که سه روز داخل شهر بدون مواد غذایی و سلاح در محاصره بودند، نجات دهیم. عراقی ها تا نورد اهواز و حمیدیه پیشروی کرده و سوسنگرد را نیز تسخیر کرده بودند. به این ترتیب تصرف اهواز و بعد از آن تسخیر کل خوزستان برای آنها به سادگی امکانپذیر میشد؛ اما با پیام امام (ره)، پیگیریهای مقام معظم رهبری (مدظله) که در اهواز مستقر بودند و نیز حضور فعال و ارزشمند «شهید چمران» و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم و اهمیتی که ارتش به وی داده بود، روند موفقیت رزمندگان در عملیات سرعت گرفت. همچنین، در عملیات شکست حصر سوسنگرد نیروهای رزمندهای از «ارتش، نیروهای ژندارمری سابق، سپاه، عشایر خوزستان، سوسنگرد، رزمندگان سوسنگردی و فدائیان اسلام» نیز حضور داشتند و برای اولین بار بود که همه نیروها برای حضور در جنگ به صورت مشترک و همهجانبه شرکت کرده بودند.
9 نفر از رزمنده های کازرون در محاصره شهید شدند و یک نفر مجروح شد. شهدایی همانند «محمدرضا حمیدی، نصرالله سبزی، غلامرضا بوستان پور، صمد نحاسی، محمد رضا وحیدی، احمد داودی، امرالله و علی اکبر پیروان» ازجمله شهدای کازرون هستند؛ البته این شهدا در محاصره اول و برخی در محاصره بعدی به شهادت رسیدند، که آمار کل شهدای کازرون در سوسنگرد به 55 نفر میرسد.
در جبهه سوسنگرد آنچنان توپخانه، تانکها و خمپارههای عراقیها آتش بر سر رزمندگان ریختند که قابل مقایسه با سایر جبههها و مناطق دیگر نیست. درحقیقت میتوان اینچنین توصیف کرد، که در جبهه سوسنگرد شدت حملات دشمن در یک روز معادل یک ماه در سایر مناطق جبهه بود. در سایر مناطق اگر رزمندهای 2 ماه در پشت خاکریز حضور داشت، شاید فقط 2 مرتبه خطر او را تهدید میکرد؛ اما در سوسنگرد این تهدید از صبح تا شب حداقل 2 بار برای هر نفر وجود داشت.
شکل گیری نخستین هسته مرکزی دفاع
سوسنگرد اولین مرکز و مأمن رزمندگان بود. این شهر نقش کلیدی و اساسی در جنگ داشت و راهگشا، کلید فتوحات بسیاری در جنگ شد. دلیلش هم این بود، که در خرمشهر و آبادان جبهه متمکز نداشتیم. در سوسنگرد برای اولین بار تیم، دسته و گروهان تشکیل دادیم. در هر واحد نیروهای رزمنده ای از «ارتش، ژندارمری سابق، سپاه، عشایر خوزستان و سوسنگرد، رزمندگان سوسنگردی و فدائیان اسلام» حضور داشتند. برای اولین بار بود که همه نیروها برای حضور در جنگ به صورت مشترک و منسجم شرکت کرده بودند. پتانسیل عظیم هسته مرکزی دفاع در سوسنگرد شکل گرفت و رشد کرد و بعد از این زمان، عملیاتها متمرکز و سازماندهی شده شکل میگرفت. درحقیقت زحمتها، مرارتها و شجاعتها به نتیجه رسید.
بعد از عملیات آزادسازی سوسنگرد، آنقدر این شهر برای کازرونی ها مهم شده بود، که اولین نانوایی برای تهیه نان رزمندگان را احداث کردند، که روزانه 5 هزار نان گرم پخت میشد و در مناطق جبهه جنوب به دست رزمندگان میرسید. در جاهای دیگر چنین کاری صورت نگرفت.
عملیاتهای شکست حصر آبادان، امام مهدی (عج)، شهید مدنی، طریقالقدس و فتح بوستان ازجمله عملیات هایی هستند که ثمره دستاوردهای سوسنگرد به شمار می روند. ما درس جنگ را در سوسنگرد آموختیم. فرماندهان بسیاری و نیروهای توانمندی در این عرصه تربیت شدند، که در مراکز مختلف فعالیت میکنند. اگر رزمندگان حماسه سوسنگرد اکنون حضور داشتند، هر کدام حداقل یک سردار و فرمانده بودند، همانند آنهایی که به شهادت رسیدند. شهیدان «تجلایی»، «حمید تقویفر»، «حسین بهرامی»، «باکری»، «زین الدین»، «خرازی» و «کاظمی» ازجمله رزمندگان حاضر در عملیات آزادسازی سوسنگرد بودند.
شهدا رفتند؛ اما مسئولیت و بار امانت آنها بر دوش ماست و نباید فراموش کنیم که آنچه امروز داریم، نتیجه ایثار مجاهدانی است، که عشق و ایثار را متبلور ساختند و مرزها و حریم کشور را در آن شرایط بحرانی و حساس حفظ کردند، تا همواره با استقلال، آزادی و همراه با ارزشها و کرامت انسانی زندگی کنیم و اسیر قدرتطلبان نباشیم.