به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، کتاب «سردار جنگل» اثر ابراهیم فخرایی در 500 صفحه، در سال 1344 توسط انتشارات جاویدان به زیور طبع آراسته شد و در چند نوبت مجدد به چاپ رسیده است.
فصل اول و دوم اين كتاب درباره شخصيت ميرزا كوچکخان و آراء و افكار اوست. سپس به ترتيب تاريخ شروع به ذكر وقايع میكند.
در رابطه با زندگی میرزاکوچک خان آمده است: یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ۱۲۵۷(ه.ش) در شهر رشت محله استادسرا در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود.
وی سنین اول عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد شهر رشت و مدرسه جامع به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذراند. چندی هم در مدرسه محمودیه تهران به همین منظور اقامت گزید. با این سطح تعلیم میتوانست یک امام جماعت یا یک مجتهد از کار درآید، اما حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
میرزا دارای دو خواهر و دو برادر، یکی بزرگتر از خود بنام محمدعلی و دیگری کوچکتر به نام رحیم بود، که هر دو نفر بعد از میرزا وفات یافتهاند. بنا به روایات او مردی قوی بنیه، و دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده بود. طرفداران او میگویند از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، آدمی صریح الهجه و طرفدار عدل و آزادی، حامی مظلومان و اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد.
میرزا در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست و در فتح قزوین شرکت کرد. او رهبر جنبش جنگل بود که به تاریخ ۱۲۹۳هجری شمسی، شروع به مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده بودند، زد. تعداد زیادی از انقلابیون جنگل هم در درگیریهای مسلحانه با لشکران انگلیس، روسیه و ارتش سلطنتی قاجار کشته شدند. جنگلیها هدف خود را «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بیعدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی» اعلام میکردند. در همین راستا در روز یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ هجری شمسی قوای جنگل با انتشار بیانیهای تشکیل کمیته انقلاب سرخ ایران و الغاء اصول سلطنت و تأسیس حکومت جمهوری سوسیالیستی گیلان را اعلام کردند و یک روز بعد کمیته انقلاب هیئت دولت جمهوری را معرفی کرده، که میرزا عنوان سرکمیسر و کمیسر جنگ را داشت.
اما هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویکهای روس اغتشاش انقلابیهای سرخ طرفدار شوروی آغاز شد که در نهایت جمعه ۱۸ تیر ۱۲۹۹ میرزا به عنوان اعتراض از رشت به صومعه سرا رفت و قبل از حرکت، دو نفر نماینده با نامه مفصلی برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: «در موقع، خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملّت ایران حاضر نیست پروگرام بلشویکها را قبول کند.»
فصل آخر كتاب هم، فصل انتقادات، بحث و گفتگو است كه در آن به بسياری از شبهات و غرضهای مخالفان پرداخته شده است.
در اين كتاب نقش خيانت بار انگليس و شوروی و چگونگی اتحاد دو ابرقدرت براي نابودی نهضت جنگل به خوبی بيان شده است. استفاده از عكسهای بكر و ناب در تعداد زياد در صفحات كتاب، مطالب را جذابتر و خواندنی تر كرده است.
جالب است بدانيم اين كتاب در زمانی تأليف شده كه حاكميت ايران، ميرزا كوچكخان را يك اغتشاشگر و نهضت گيلان را يك اغتشاش تلقی ميكرد.
ابراهیم رضازاده فخرایی (۱۲۷۸ رشت - ۱۶ بهمن ۱۳۶۶ تهران)، معلم، روزنامهنگار، وکیل و پژوهنده ایرانی نویسنده این کتاب است. او کمیسر فرهنگی جمهوری شوروی گیلان بود. پدرش حاج رضا، تاجری در رشت و یکی از اعضای انجمن ایالتی گیلان در جریان انقلاب مشروطیت بود. او تحصیلاتش را در یک مکتب محلی آغاز کرد و در سن پنج سالگی تحصیلات مدرن را در مدارس ابتدایی مجیدیه، اتفاق و مدرسه راهنمایی شمس پی گرفت. در سن ۱۶ سالگی به مجرد تکمیل کلاس هشتم، برای ادامه تحصیل به کالج پتریرکله بیروت رفت ولی گسترش جنگ جهانی اول او را مجبور کرد پس از ۱۷ ماه به ایران برگردد. او در تهران در دبیرستانهای سیروس و دارالفنون تحصیل کرد، جایی که در آن مدرک کلاس دهم را گرفت. در تابستان ۱۹۱۸ رفت تا میرزا کوچک خان، رهبر نهضت جنگل را در مرکز فرماندهی کل در گوراب زرمیخ ببیند و به نهضت بپیوندد. تا شکست نهضت جنگل در پاییز ۱۹۲۱ با آن باقی ماند و نهایتاً سرپرست امور فرهنگی جمهوری شوروی گیلان شد. او در تهران درگذشت و به خاک سپرده شد، ولی در سال ۱۳۷۰ شمسی بقایای جنازهاش به رشت منتقل شد و در نزدیکی مقبره میرزا کوچک خان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ 171