سه قطره خون در شانزدهمین روز

بازخوانی وقایع ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲ تنها نگاهی گذرا به تاریخ نیست بلکه بخشی از کلاس درسی است که پیشینیان در سال‌‌های نه چندان دور به ما آموختند تا یاد بگیریم چگونه مقابل دشمنان دست تسلیم بالا نبریم.
کد خبر: ۲۱۶۲۲۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۲ - 05December 2016
سه قطره خون در شانزدهمین روزبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شانزدهمین روز آذر ماه هر سال در تقویم به روز دانشجو اختصاص یافته است. 63 سال از آن واقعه گذشته و غبار زمان نتوانسته از ارزش آن روز که با شاخص استکبار ستیزی آغاز شد بکاهد. بازخوانی وقایع 16 آذر1332 ، تنها نگاهی گذرا به تاریخ نیست بلکه بخشی از کلاس درسی است که پیشینیان در سال‌‌های نه چندان دور به ما آموختند تا یاد بگیریم چگونه در برابر دشمنان دست تسلیم بالا نبریم.

واقعه 16 آذر چه بود

پس از کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشایی دانشگاه در مهرماه آن سال که همزمان با شروع دادگاه محمد مصدق، علی شایگان و احمد رضوی بود، عملا فضای دانشگاهی به سمت التهاب سوق پیدا کرد. نخستین حرکت در این زمینه تظاهراتی طی روزهای 14، 15 و 16 آذر 1332 به نشانه اعتراض به محاکمه این سه تن و ورود « دنیس رایت» کاردار جدید سفارت انگلیس با شعار « مرگ بر شاه » بود که در روز 16 آذر 1332 داستان متفاوتی را رقم زدند.

صرف نظر از این اتفاق قرار بود روز 18 همان ماه نیز «ریچارد نیکسون» معاون رئیس جمهور آمریکا به تهران سفر کند و رژیم هم علاقه مند بود مثل همیشه برای ایجاد خفقان در کشور و سرکوب صدای دانشجویان از ادبیات زور استفاده کند. مساله ای که تاریخ ثابت کرد در مقابل طیف دانشجو پاسخگوی مشکلات نخواهد بود.
 
سه قطره خون در شانزدهمین روز

روزنامه دولتی اطلاعات که آن روزها در نوبت عصر منتشر می شد در این باره می‌نویسد: «مقارن ساعت ده و ربع بامداد امروز از طرف عده‌ای از دانشجویان تظاهراتی در دانشگاه علوم صورت گرفت که بلافاصله مامورین فرمانداری نظامی متظاهرین را متفرق ساختند و سیزده نفر از دانشجویان را دستگیر کردند.

پس از آن در حوالی دانشکده فنی نیز از طرف چند تن از دانشجویان منتسب به احزاب چپ تظاهراتی انجام شد و چون تظاهرکنندگان با اخطارهای ماموران انتظامی متفرق نشدند و در برابر مامورین مقاومت می‌کردند بر اثر تیراندازی مامورین 3 نفر مجروح و هفده نفر هم دستگیر شدند. پس از تظاهرات مزبور وضع دانشگاه آرام شد و مامورین انتظامی بر اوضاع آنجا مسلط شدند. یک مقام مسئول فرمانداری نظامی تهران درباره این تظاهرات به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت: امروز عده‌ای از عناصر اخلال‌گر که منتسب به حزب منحله توده بودند به دانشگاه رفته و عده‌ای از دانشجویان را مجبور به تظاهرات کردند و در حال دسته جمعی به مامورین فرمانداری نظامی محافظ دانشگاه که مسلط بر اوضاع بودند حمله کرده، قصد ربودن اسلحه آن‌ها را داشتند و مامورین نیز اقدام به تیراندازی کردند. مجروحین به بیمارستان شماره دو ارتش اعزام و در آنجا بستری شدند.

سه نفر از مجروحین حادثه دانشگاه مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و شریعت‌رضوی در اثر اصابت گلوله به ناحیه ریه و سینه و خونریزی شدید فوت کردند.»
 
سه قطره خون در شانزدهمین روز 

روایت شاهدان عینی از وقایع آذر 1332

روایت شاهدان ماجرا اما دارای نکاتی قابل تامل و متفاوت با آنچه در جراید دولتی عنوان شده است و نشان می‌دهد از ابتدای صبح دانشگاه تهران شاهد برگزاری اعتراضاتی در دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی، دندانپزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی بوده است و حتی «مهندس خلیلی» و«دکتر عابدی» رئیس و معاون دانشکده فنی دانشگاه تهران برای جلوگیری از زد و خورد بین دانشجویان و گارد نظامی کلاس‌ها را کمی زودتر تعطیل کردند. از ابتدای این روز دانشگاه تهران رنگ و بوی نظامی به خود گرفته بود.

دکتر مصطفی چمران که خود نیز در همان روز در دانشکده فنی دانشگاه تهران حضور داشت 9 سال بعد از آن واقعه در یادداشتی با قلمی صریح و زیبا به نکات زیبایی اشاره می‌کند « وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می‌بینم؛ صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می‌اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می‌لرزاند، آه بلند و ناله‌ جان‌گداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک می شنوم، دانشکده‌ فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رایالعین می‌بینم.»

حسین شاه‌حسینی نخستین رئیس سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک پس از انقلاب  که از شاهدان عینی ماجرا بود در این باره می‌گوید «روز 16 اذر دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه متوجه اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شدند و وقوع حادثه ای را پیش بینی می‌کردند. پس از چند ساعت سربازان به داخل دانشکده ها هجوم بردند و عده‌ای از دانشجویان و اساتید را نیز دستگیر کردند.» شعارهای اعتراضی دانشجویان و اصرار بر استفاده از زور توسط نظامیان شاه باعث شهادت سه تن از دانشجویان به نام های احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعت‌رضوی و مصطفی بزرگ‌نیا شد.»

انور خامه‌ای در جریان واقعه‌ 16 آذر سال 1332 از اهالی مطبوعات بوده‌ است که در این باره می‌گوید: «پیش از کودتای 28 مرداد، نهضت دانشجویی رشد کرده‌ بود و دانشجویان پایه‌ جنبش ملی شدن صنعت نفت به‌حساب می‌آمدند. اما پس از این کودتا و روی کار آمدن حکومت ارعاب و خشونت هر حرکتی را هر جایی از تهران، با ضرب و شتم و فشارهای زیاد، سرکوب می‌کردند. این امر باعث شد،حکومت به دنبال بهانه باشد همین امر باعث شد اعتراض دانشجویان فنی دانشگاه تهران بهانه‌ای برای حمله‌ ماموران فرمانداری نظامی به دانشگاه شود، و در نهایت تیراندازی سربازان به کشته و زخمی شدن سه نفر از دانشجویان به نام‌های بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی شد.»

البته این جریان در دانشگاه سرکوب شد، بعدا اساتید دانشگاه اعتراض کردند و عده‌ زیادی از اساتید اخراج شدند. این اخراج‌ها که از طرف دولت صورت گرفت، نیز با خود اعتراضات فراوانی را به‌همراه داشت.

دانشجویان همچنین در روز 18 اذر ماه همزمان با ورود نیکسون به تهران و سومین روز بزرگداشت خون‌های ریخته شده در دانشگاه تهران اقدام به برگزاری تظاهرات و تجمع کردند و 15 روز سر کلاس‌های خود حاضر نشدند.
 
سه قطره خون در شانزدهمین روز

چرا 16 آذر تاریخی ماند

پاسخ این سوال سال‌ها بعد و در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب در سال 78 داده شد «عزیزان من! ببینید؛ سال‌ها قبل از انقلاب، یک واقعه جنایت‌آمیز در روز شانزده آذر اتفاق افتاد. از اول انقلاب، می‌شد کاری کنند که شانزده آذر اصلاً فراموش شود؛ چون آن‌قدر ما حوادث داشتیم! اما نه، مسئولان کشور و علاقه‌مندان به مسائل کشور، مایلند خاطره این روز زنده بماند. چرا؟ چون آن روز به‌خاطر سخن حقی، اتفاقی در دانشگاه افتاد که بعدها جبهه دژخیمان به‌خاطر همان هدفی که جوانان داشتند و هدف والایی هم بود با آن‌ها مقابله کردند و به کشته شدن سه نفر انجامید. مسأله آن روز چه بود؟ ضدّیت با امریکا.»

جنبش دانشجویی و روحانیت

« از آن سال تا سال 42 - که شروع نهضت روحانیت و نهضت دینی و اسلامی در کشور ماست - جنبش دانشجویی کم و بیش تحرکاتی دارد. من یادم است سال‌های 38 و 39 و 40 ، دانشجوها تحرکاتی داشتند، منتها به شدت سرکوب می‌شد و اجازه نمی‌دادند بروز پیدا کند؛ تا نهضت روحانیت در سال 1341 و اوجش در سال 42 شروع شد، که اینجا باز شما نشانه‌ جنبش دانشجویی را مشاهده می‌کنید؛ یعنی در تمام پانزده سالی که بین 1342 است که شروع نهضت روحانیت باشد، تا 1357 که پیروزی انقلاب اتفاق افتاد، شما در همه جا و دوشادوش روحانیت و در کنار او، جنبش دانشجویی را مشاهده می‌کنید. دانشگاه‌های کشور، محیط‌های دانشجویی کشور، مرکز تحرک و فعالیت است و یکی از بازوهای اساسی نهضت در تمام طول این مدت  که این را ما از نزدیک هم خودمان شاهد بودیم؛ هم دوستانی که در کار نهضت و مبارزات بودند و هم همه این را تجربه کرده‌اند و آزموده‌اند - دانشجویانند. بنابراین، دانشگاه‌ها یک بخش لاینفک از نهضت روحانیت بودند.»

آنچه مسلم است در واقعه 16 آذر 1332 که نقطه شروع و یادمانی برای این نوع تحرکات است استبداد ستیزی، مبارزه با استکبار و عدالت خواهی در خون جنبش‌های دانشگاهی تزریق شد. اهمیت این روز بعدها خود را در وقایعی چون انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و برخورد دانشجویان با جریان‌های انحرافی و نفوذی در سال‌هایی چون فتنه 78 و 88 خود را نشان‌داد. عمق تفکر دانشجویان تا بدانجا پیش رفت که پس از این واقعه هرجا احساس کردند خطری کشورشان را تهدید می‌کند در صحنه حضور یافتند.
 
منبع: فارس
نظر شما
پربیننده ها