به گزارش گروه بینالملل
دفاع پرس، عربستان همواره حمایت از طالبان را به شدت انکار میکند، اما همزمان اظهارات مقامات سابق حکومت طالبان، پشتیبانی ریاض از این گروه شورشی را تایید میکند. در همین ارتباط هفته گذشته وزیر مالیه اسبق طالبان در گفتوگو با نیویورک تایمز اعلام کرد که عربستان سعودی به طالبان کمک مالی کرده است. این مقام سابق طالبان همچنین گفته است که برای سالها به بهانه سفر زیارتی به عربستان سفر کرده، ولی در واقع از سعودیها پول دریافت میکرده است.
اظهار حمایت عربستان از طالبان موضوع تازهای نیست چراکه بهطور معمول این مسئله یکی از دلایل بیاعتمادی همیشگی سیاستمدارن افغان به سعودیها عنوان میشود، اما با این حال آن چه این روزها در فضای سیاسی و اجتماعی افغانستان به نگرانیهای بیشتری دامن زده است، اوضاع افغانستان در دوران ترامپ و همزمان امکان دخالت بیشتر سعودیها در تحولات افغانستان متاثر از روی کارآمدن ترامپ در آمریکاست. در این صورت باید انتظار داشت حتی تحرکات طالبان در افغانستان بسیار بیشتر از آن چه امروز در جریان است، این کشور جنگ زده را بیثباتتر سازد.
در ارتباط با دخالت عربستان در افغانستان و حمایت از طالبان، ولی نصر یکی از مشاوران سابق وزارت خارجه آمریکا نیز گفته است که دولت عربستان در زمان حکومت طالبان، به رهبران محلی طالبان اجازه داده بود تا از طریق تهدید به اخراج هزاران شهروند پشتون افغان که در عربستان کار میکردند، به خانوادههای آنان در افغانستان برای اخذ مالیات فشار وارد کند.
شواهد روابط عربستان و طالبان، پس از سال 2001 و شکلگیری دولت مرکزی در کابل، حتی بسیار بیش تر از این است. بنا به گفته وزیر مالیه سابق افغانستان، اعضای حکومت طالبان پس از حملات آمریکا هریک به نوعی خود را به شهر کویته پاکستان رساندند و در آن جا دولت در تبعید طالبان را تشکیل دادند. این عضو طالبان همچنین به سفرهایی اشاره میکند که پس از استقرار در شهر کویته پاکستان به عربستان سعودی داشته و اضافه میکند تا سال 2007 حداقل در هر سال چندین سفر را به عربستان هم با اهداف مذهبی و هم رایزنی برای جلب حمایت مالی عربستان از طالبان دنبال کرده است.
حتی فراتر از اعترافاتی که وزیر سابق طالبان در گفتوگو با نیویورک تایمز داشته است، اخباری نیز که از طرف مقامات امنیتی افغانستان اعلام میشود، این حمایتها را نشان میدهد. از جمله سال گذشته، رحمتالله نبیل مقام امنیتی و رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان اعلام کرد که برخی اعضای طالبان و القاعده همراه با شمش و قطعات طلا از پاکستان وارد افغانستان میشوند که احتمالا این طلاها برای تامین هزینه در افغانستان به مصرف میرسیده است.
همچنین در ایمیلهایی که از کلینتون در سال 2014 منتشر شد، به رقابت قطر و عربستان برای تامین مالی طالبان اشاره شده است. آمار مدارس دینی در افغانستان نیز چنین موضوعی را تایید میکند. پایگاه تحلیلی رصدنیوز افغانستان مدعی است که در سال 2001 تنها، یک هزار مدرسه دینی در افغانستان وجود داشت، ولی در حاضر این تعداد به چهار هزار مدرسه دینی غیر دولتی که با کمک به اصطلاح مؤسسات خیریه اسلامی تاسیس و اداره میشود، رسیده است.
این مسئله باعث شده تا همواره نوعی بیاعتمادی در نگاه رهبران افغان به ریاض وجود داشته باشد. مواضع حنیف اتمر، رئیس شورای عالی امنیت ملی افغانستان، نیز آن جا که میگوید این حمایتهای مالی (منظور عربستان)، ماشین جنگی تروریستها را در افغانستان تقویت کرده و باید متوقف شود؛ به روشنی بازتاب دهنده نگاه بدبینانه به ریاض در کابل است.
با این شرایط خیلی طبیعی به نظر میرسد که با وجود سوابق قبلی حمایت گسترده ریاض از طالبان، در صورت ایجاد شرایط بهتر برای آزادی عمل ریاض در افغانستان، این حمایتها نیز بیش از پیش دنبال شود. این شرایط به احتمال زیادی در صورت تغییر سیاستهای مداخله جویانه واشنگتن در کابل متاثر از روی کارآمدن ترامپ فراهم خواهد شد، اما شانس احتمالی افزایش حضور ریاض در کابل، تنها روی کارآمدن ترامپ در آمریکا نخواهد بود. در واقع این شرایط در خوشبینانهترین و در واقع آرمانگرا ترین نگاه ایجاد خواهد شد و دلایل نفی این وضعیت بسیار بیشتر و قویتر از تائید آن خواهد بود.
هیچ دلیل قابل اعتمادی برای تغییر سیاستها و استراتژیهای ایالات متحده در افغانستان در دوره ترامپ وجود ندارد. هرچند که ترامپ سیاستهای اوباما را در افغانستان به شدت مورد نقد و نکوهش قرار میداد، اما بهدلیل مواضع حزب جمهوریخواه در ارتباط با افغانستان، که مبتنی بر حضور حداکثری در این کشور است، بعید به نظر میرسد ترامپ توانایی اجرای استراتژی کاهش حضور در افغانستان را داشته باشد، که در این صورت این مسئله در عمل به معنای تداوم همان سیاستهای پیشین واشنگتن در مورد کابل است و این مسئله به نوبه خود به معنای فراغ بال بیشتر برای عربستان در محیط امنیتی افغانستان نیست.
علاوه براین علیرغم روابط گرم رهبران سعودی با طالبان طی چند سال اخیر، اما در حال حاضر این کشور با هزینههای ناشی از جنگ مستقیم در یمن و حضور نیابتی در سوریه و عراق روبروست، که این مسئله به نوبه خود، حضور در افغانستان را برای ریاض با محدودیت ناشی از تامین هزینههای مالی روبرو میسازد.
همچنین عربستان در دوره پس از ملک عبدالله و دوره فعلی ملک سلمان با رقابت داخلی شدید ناشی از جایگزینی پس از ملک سلمان 80 ساله روبروست و اجماع هماهنگ و یکدستی پیرامون ماجراجویی عربستان در رابطه با بحرانهایی همچون یمن و سوریه وجود ندارد و هیچ دور از انتظار نیست که در ارتباط با ماجراجویی در افغانستان نیز میان رهبران سیاسی عربستان اختلاف نظر اساسی وجود داشته باشد.
با وجود همین شرایط است که حتی با وجود روی کارآمدن ترامپ در آمریکا؛ اما احتمال افزایش حضور و دخالتهای رهبران سعودی در تحولات افغانستان تا اندازه زیادی غیرعملی به نظر میرسد. دخالتهایی که تا کنون در قالب حمایت و تقویت طالبان صورت گرفته است و در نهایت میتواند به ایجاد فضای بی اعتمادی بیشتر نسبت به عربستان در میان سیاستمداران افغان منجر شود.