به گزارش دفاع پرس از آذربایجان شرقی، متن وصیت نامه شهید «محمد آذری فام» از شهدای سپاه عاشورا بشرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و با درود به ارواح پاک شهدا. سلام بر خانواده محترم و عزیزم.
مادر، مرا ببخش اگر وصیت نامه ام خون آلود شد؛ چراکه وسیله ای به جز یک تکه چوب به عنوان قلم و مقداری خون در اختیار نداشتم. مادر دسته گلی برایت هدیه فرستادم، این گل ها گرچه پرپر شده، ولی رنگ سرخ آن هیچگاه نمی پرد و تا قیامت همچنان سرخ و شاداب خواهد ماند.
امیدوارم بعد از شهادتم گریه نکنید و اگر گریه کردید. زینب وار، صبور و مهربان باشید. پشتیبان امام و روحانیت مبارز باشید. از شما میخواهم که اگر شهید شدم لباس مشکی نپوشید زیرا روز شهادت، روز عروسی من است. شما باید جشن بگیرید و خوشحال باشید که چنین فرزندی بزرگ کرده اید که توانست از تبار حسینیان باشد.
آری، کربلا را نمیتوان یک آرامگاه خواند، زیرا به یک مدرسه و دانشگاه شبیه تر است. شهیدان، یعنی پدیدآورندگان آن مکتب و مدرسه را، نمیتوان مرده خواند، زیرا که آنان در حقیقت زندگان تاریخند و به دیگران حیات می بخشند.
یاران خمینی، شاهدان همیشه حاضر تاریخند. اینان با حضور خود در این صحنه عظیم تاریخی آنچنان وجد و اهمیت پیدا کرده اند که تا دنیا برپا است عظمتشان برجا بوده و روششان همیشه زنده و جاوید است. آنانی که رفتند و این دنیای چند روزه را وداع گفته اند، وجود های گرانقیمتی بوده اند که می بایست گفت: حاصل و چکیده ی همه مبارزان و پیشروان تاریخند. افرادی که همانندشان در صحنه ها که پیدا میشود . حزب اللهی هایی بودند که در صحنه مبارزه، در طریق وصول به هدف، ثابت قدم و پایدار بودند . با برنامه حرکت میکردند و به پیش میرفتند . در این پیشروی هرگز وحشتی در دلشان پدید نیامد و در کشاکش زندگی و درگیری ها ، لحظه ای هدف خود را فراموش نکردند.
اینان همچون پروانه هایی بودند که دور شمع وجودی امامشان جمع شده و دوست داشتند که خود را فدا کنند. فدا هم کردند و تاریخ را با خون خودشان رنگین کردند.
کلامی هم برای مسئولین شهر: وای بر شما اگر برای خدا کار نکنید! وای بر شما اگر خون شهیدان انقلاب را زیر پا بگذارید ! وای بر شما اگر صاحبان اصلی انقلاب را، که همان زاغه نشینان هستند، فراموش کنید! سعی کنید در برنامه ریزی ها و جلسات، محور کارها بیچارگان باشند. طوری ریاست کنید که زاغه نشینان میز شما را، نزدیکتر از خانه گلی خود بدانند. آنان را بی مورد در پشت اتاقها به انتظار نگه ندارید. طوری نباشد که اگر کسی می خواهد به مسئولی مراجعه نماید، با ناامیدی و دلهره به اتاق او وارد شود. اگر اینطور بودید، بدانید که به زودی به ذلت خواهید افتاد.
در خاتمه از رفقایم میخواهم که چون من که شهید شدم و خونم را به پای درخت اسلام ریختم باشند و راه من را ادامه دهند.اگر دوست واقعی من هستید، از امام دست نکشید و مثل مردم کوفه نباشید.من به سوی مرگ میروم . میخواهم خدا را بهتر بشناسم . انسان با شهادت به خدا آشناتر میشود . شهادت قله رفیع انسانیت است.
با امید پیروزی رزمندگان اسلام
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
63/12/12