اگرچه پیر شدم لطف طبع من باقیست
به برگریز خزان رونق چمن باقیست
سالها همنشینی با عرفا و علما و همچنین تربیت شاگردان بسیار و انتقال تجربیات معنوی و مادی به نسل امروز همه و همه گوشهای از فعالیتهای گرانبهای استاد مجاهدیست که امروز از بزرگان و صاحب نامان عرصه ادبیات آیینی به حساب میآیند.
از دامن زدن به نوع خاصی از نگاه به زندگانی اهل بیت علیهمالسلام که همانا بُعد حماسی زندگی این بزرگواران است، تا توجه به مضامین ناب و زبان یکدست و بیان محجوبانه و هنرمندانهی مصایب اهل بیت گوشهای از شاخصههای اشعار پرمغز ایشان به شمار می رود.
همچنین کارکشیدن مناسب از ظرفیت کلمات یا استفاده از ردیفهای خاص نیز از ویژگیهای شعر مجاهدی ست مانند:
طعنه میزد به چمن بر رخ جانان گلسرخ
پرده افکند و شد ازکرده پشیمان گلسرخ
یا
آتش چقدر رنگ پریدهست درتنور
امشب مگر سپیده تنیدهست درتنور
از جمله آثار تالیفی و تدوینی ایشان میتوان به «ایستاده باید مرد»، «عروج سرخ» که مجموعههایی آیینی هستند یا مجموعههای «آستان پاکان1و2»، «کاروانشعرعاشورا»، «معارفاللطایف» که از سری مجموعههای پژوهشی استاد مجاهدی هستند، اشاره کرد.
اگرچه تالیفات و تدوینات متعدد و ارزشمند ایشان امروز گنجینه عظیمی است که در دسترس همهی علاقهمندان به ادبیات قرار دارد؛ لیکن برای مخاطب گریزان از مطالعه و بیحوصلهی امروز شاید بهترین گزینه مطالعهی گزیدهای از این همه سال زیستن در جهان ادبیات باشد.
کتاب «گلنفسیها» را میتوان دستهگلی از گلستان ادبی استاد مجاهدی عزیز دانست که به همت انتشارات شهرستان ادب امروز در دسترس ادبیات دوستان است.
از تفاوتهای این گزیده با گزیدههای پیش از خود میتوان به استفاده از اشعار جدیدتر، غزل گزین بودن، و گزینش اشعارآیینی استاد مجاهدی اشاره کرد.
اشعار این کتاب به اهتمام علی داوودی و احمدی علوی گزینش شدهاند که هر دوی این عزیزان از شاعران مطرح بعد از انقلاب اسلامی هستند.
این کتاب در 131 صفحه که شامل 49 غزل آیینی میشود، در شمارگان یک هزار و 100 نسخه به چاپ رسیده است.
از محاسن این گزیده میتوان به قیمت مناسب (10 هزار تومان)، طرح جلد زیبا، صفحه آرایی ساده و محکم و البته حسن انتخاب اشعار اشاره کرد.
شعر پیش رو از زیباترین اشعار جناب مجاهدی است؛ اگرچه که بسیار از این دست دارند:
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده
در دل دریای دشمن بی مهابا ایستاده
لرزه میافتد به جان خیل دشمن از خروشش
وز نهیبش قلب هستی، نبض دنیا ایستاده
میگذارد پای بر فرق شط از دریا دلیها
وه چه بشکوه و تماشایی است دریا ایستاده
گر چه زینب زیر بار داغها از پا نشسته
تکیه کرده بر عمود خیمهها، تا ایستاده
او که دارد فطرتی نازکتر از آیینه حتی
در مصاف خصم؛ چون کوهی ز خارا ایستاده
با غریو «ما رایت فی البلا الا جمیلا»
پیش روی آن همه زشتی چه زیبا ایستاده!
از قیام کربلا این درس را آموخت باید:
ظلم را نتوان ز پا انداخت الا ایستاده
این پیام تک سوار ظهر عاشوراست یاران:
مرگ در فرهنگ ما زیباست اما ایستاده!
انتهای پیام/ 121