یادداشت/ مصطفی مطهری
«ائتلاف» تکفیریها در ادلب؛ «سناریویی» خطرناک در شمال سوریه
تاثیر رسانهای آزادسازی حلب توسط ارتش و مردم سوریه به همراه متحدان آن باعث سردرگمی مفرط در اردوگاه مقابل شده است. در واقع اهمیت و حساسیت بالای آزادسازی حلب آن چنان مهلک بودهاست که نهتنها تروریستها و معارضان مسلح دولت سوریه بلکه متحدان منطقهای و فرامنطقهای آنها را نیز به تکاپو واداشته است.
گروه بینالملل دفاع پرسـ مصطفی مطهری دکترای علوم سیاسی، در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده است، نوشت: علاوه بر خبرهای رسیده از جبهه تروریستها مبنی بر تشکیل تشکیلات تندرو با نام «هیئت اسلامی سوریه» یا «دولت نوپا» تا تلاش کشورهای منطقهای و فرامنطقهای حامی آنها با عنایت بر نقش رویکردهای حمایتی رسانهای از تروریستها در ذیل عناوینی چون هشدار درباره وضعیت بد انسانی در حلب، عدم پذیرش شکست در حلب و تلاش برای سازماندهی دوباره آنها در شهرهای تحت تسلط و حتی تصرف مناطق حساس دیگر در نقاط مختلف سوریه که دارای ویژگیهای مهم نظامی و استراتژیکی میباشند از جمله اقداماتی هستند که از سوی جریانهای معارض مسلح و حامیان آنها در سوریه پس از قطعی شدن شکست در حلب بهعنوان دستور کارهای آتی در این کشور مورد توجه بوده است.
در واقع با عنایت به موقعیت جغرافیایی ادلب و قرار گرفتن آن در شمال غربی سوریه است که میتوان به اهمیت این شهر برای اردوغان و ترکیه پی برد. بهطوریکه بر اساس مختصات جغرافیایی موجود میتوان اینگونه بیان کرد که ادلب به دلیل واقع شدن در مرزهای ترکیه از اهمیت ویژهای برای آنکارا برخوردار است.
از این رو توصیه و تلاشهای آنکارا برای اتحاد و ادغام همه گروههای معارض در این شهر در لوای یک نام و یک نشان میتواند آنها را به اهداف مداخلهجویانه آغاز شده در سوریه با نام عملیات سپر فرات نزدیک کند. به هر صورت ترکیه به دنبال شکست تروریستها در حلب قصد دارد دهها گروهک از جمله تروریستهای اخراجی از حلب را با نام «هیأت اسلامی سوریه» در استان ادلب علیه دولت دمشق سازماندهی کند. اما آنچه در این راستا و بهدنبال تلاشهای صورت گرفته از سوی ترکیه برای حصول به این ادغام مورد توجه است، تسلط تروریستها با گرایشات تندرو در ادلب مانند النصره، احرار الشام، فیلق الشام، جیش الاسلام، جند الاقصی، جبهه شامیه، اجناد الشام، جیش المجاهدین و صوت الحق است که در تعارض و تضاد ایدهای – فکری با رویکرد و مطالبات نیروهای تحت حمایت ترکیه یعنی ارتش آزاد هستند، میباشد. بهطوریکه اختلاف بنیادین در باور و تضاد و تعارض اساسی در روش و راهبرد، وضعیت را برای بهدست گیری ابتکار عمل توسط ترکیه در این استان را با مشکل روبرو کرده است.
فلذا ترکها با توجه به این شرایط درصدد فراهم کردن شرایط میدانی در سوریه به سود ارتشآزاد برای ایجاد وضعیت برابر مذاکره با دیگر معارضان در ادلب برای ادغام آنها با هم است. هرچند چیرگی نصفه و نیمه نیروهای مزبور تحت حمایت ترکیه در شهر الباب خواهد توانست بر موضوع هماهنگیهای میان این نیروها در ادلب کمک فراوانی بکند اما نباید فراموش کرد اگر چه این تلاشها از سوی ترکیه برای اعتبار بخشی به فعالیتهای مداخلهجویانه خود در خاک سوریه و اعتلا بخشی به جایگاه و موقعیت ارتش آزاد سوریه است، به نوعی به سمت و به سود احیای دوباره نیروهای جهادی در سوریه با گرایشات سلفیگرایانه خواهد رفت؛ چرا که در موضوع تشکیل سازمانی واحد در ادلب برای مبارزه با دولت سوریه، ستون فقرات تشکیلات مزبور را جبهه فتح الشام (النصره، احرار الشام و فلیق الشام و جیش الاسلام) شکل میدهد.
به هر حال هر چند تلاشهای هدفمند ترکیه در تشکیل یک جبهه واحد از معارضان مسلح با وجود تفاوتهای ایدهای و سازمانی گروههای درگیر در سوریه با مشکلات عدیدهای همراه است اما باید یادآور شد که سرنوشت ذلتبار تروریستها و فرار آنها از حلب و ترس از تکرار این سناریوی تراژدیک در ادلب، همراه با فشارهای وارده از سوی حامیان منطقهای و فرا منطقهای آنها میتواند به نزدیکتر کردن آنها بهم تاثیر فراوانی داشته باشد.