به گزارش گروه بینالملل
دفاع پرس، ترزا می نخست وزیر محافظه کار انگلیس، در اولین سفر خود به خلیج فارس به شکلی کاملا آشکار، از رویکرد جدید این کشور برای بازگشت به خلیح فارس پرده برداشت. این سیاست جدید در حالی در دستور کار مقامات سیاسی لندن قرار گرفته است که انگلیس پس از وقوع برگزیت در حال خروج از اتحادیه اروپا است و دیگر مانند قبل برای پیگیری اهدافش ملاحظات جمعی را در نظر ندارد. از این رو یافتن بازارهای جدید برای ارتقا توان اقتصادی انگلیس به شیوه سالهای استعمارگری این کشور در دستور کار نخست وزیر لندن است.
در این راستا کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس که زمانی مستعمره انگلیس بودند، اولین و بهترین گزینه ترزا می به شمار میروند. رهبران انگلیس امیدوارند با استفاده از فضای بینالمللی که مبتنی بر نگرانیهای امنیتی است از این وضعیت استفاده کنند.
در عین حال پیشبینی میشود استراتژی کوچ شرقی اوباما مبتنی بر تمرکز بیشتر بر تحولات شرق آسیا در دوره ترامپ نیز پیگیری شود. زیرا رویکرد اقتصادی ترامپ، چین را مهمترین رقیب خود میداند و با وجود سخنانی در مورد کاهش حضور نظامی در این منطقه به نظر نمیرسد واشنگتن حاضر باشد با خروج از شرق آسیا فضای مانور بیشتری به پکن بدهد.
بنابراین بازگشت انگلیس به خلیجفارس میتواند مانع از خلاء قدرت در این حوزه جغرافیایی شود ضمن آنکه لندن متحد قابل اعتمادی برای واشنگتن به شمار میرود. در این راستا در آینده نه چندان دور باید انتظار تشدید رقابت تسلیحاتی و پیچیدهتر شدن معمای امنیتی در منطقه باشیم.
اما فارغ از اهداف و دلایل لندن برای بازگشت به خلیج فارس، به نظر میرسد که دو موضوع اصلی در سطح منطقه، زمینههای سیاست جدید لندن برای بازگشت به خلیج فارس را فراهم کرده باشند، در واقع میتوان گفت که این دلایل منطقهای، در تصمیم لندن برای بازگشت دوباره به منطقه نقش اصلی را داشته اند.
1- شکاف استراتژیک مذهبی بین سازه ایرانی- شیعی در مقابل سازه عربی- سنی
در طی سالیان اخیر، وجود تفاوتهای مذهبی و رقابت برای تبدیل شدن به قدرت مسلط در میان کشورهای خلیج فارس، زمینهساز ایجاد شکاف برای دخالت کشورهای فرامنطقهای شد. از این رو با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، 6 کشور عرب خلیجفارس تحت القائات غرب دست به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس زدند تا به اصطلاح، مانعی برای گسترش اندیشههای انقلاب شیعی ایران و قدرتطلبی این کشور شود.
تا پیش از انقلاب 1357 علیرغم وجود رقابت میان عربستان و رژیم پهلوی برای قرار گرفتن در رأس هرم قدرت منطقه و جلب رضایت آمریکا، تضاد استراتژیکی به گونهای که امروز ریاض در برخورد با مسائل منطقه با تهران برای خود ترسیم کرده است، وجود نداشت.
آمریکاییها به دلیل نگرانی از به خطر افتادن هژمونیشان در منطقه نفتخیز و از سویی تهدید بقا اسرائیل تلاش کردند بر گسل و تنش میان ایران و سایر اعراب بیافزاید. در این راستا هرگونه پیشنهاد تهران برای شکل دادن به یک ساز و کار امنیتی بومی از سوی کشورهای منطقه رد شده و در مقابل تقویت زرادخانههای نظامی اعراب در دستور کار قرار گرفته است.
این وضعیت پس از بیداری اسلامی و گسترش جنگهای نیابتی در کشورهای منطقه تا حد زیادی تشدید شده است، به موازات این وضعیت که با عملکرد نامطلوب آمریکا در قبال متحدان عربی خود در منطقه توامان بود؛ سبب شد تا بسیاری از دولتهای حوزه خلیج فارس دست یاری خود را به سوی انگلیس که سابقه قبلی حضور در منطقه را نیز دارد باز کنند.
2: وابستگی سیاسی – امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس به غرب
در وابستگی سیاسی و امنیتی پادشاهان عرب منطقه به حمایت غرب برای تداوم حکومت بر کشورهایشان آنها را گوش به فرمان دستورات خارجی کرده است و همین موضوع بر به وجود آمدن مفاهیمی مانند هلال شیعی و مثلث سنی و خصومت میان اعراب و مردم فارس زبان شده است.
بر این اساس تا زمانیکه رویکرد مشابهی در مورد امنیت در منطقه به وجود نیاید، کماکان زمینه حضور غربیها ادامه دارد. اعراب به دنبال خرید امنیت هستند تا بتوانند در مقابل ایران از خود دفاع کند و این تصوری است که پروژه ایران هراسی غرب در ذهن امرای خلیج فارس ایجاد کرده است.
بنابراین انگلیسیها پس از اجرای طرح تفرقه مذهبی و قومی در خاورمیانه که به دنبال حمله عراق آغاز شد، و بعد درگیر شدن کشورهای منطقه به یارکشی در مقابل یکدیگر و باب شدن مسلمانکشی، تصمیم گرفت نقش پررنگی در این حوزه جغرافیایی مهم بر عهده بگیرد. در این رابطه همراهی انگلیس با آمریکا در لیبی و تلاش دیوید کامرون، نخست وزیر وقت این کشور، برای گرفتن مجوز از پارلمان برای حمله به سوریه در همین چارچوب قابل ارزیابی است. همچنین مقامات لندن سال گذشته میلادی (2015) از توافق با بحرین برای احیا پایگاه دریایی «جفیر» در بندر «منا سلمان» این کشور خبر دادند.
علت انتخاب بحرین به عنوان اولین گام انگلیسیها برای افزایش حضورشان در خلیجفارس این بود که بندر جیفر از دهه 1930 تا 1971 در اختیار دولت لندن بود و بعد از تاسیس کشور بحرین، انگلیس آن را ترک کرد. اما با بازسازی این بندر در دو سال گذشته، انگلیس صاحب نخستین پایگاه دریایی دایمی خود در منطقه شد. از سویی دیگر بحرین هم اکنون درگیر ناآرامی داخلی و شکاف میان شیعی و سنی است. نگرانی رهبران این کشور با ادعای عربستان مبنی بر مداخله احتمالی ایران برای حمایت شیعیان در بحرین، باعث شد تا منامه با لندن بر سر تقویت حضور نظامی انگلیس به توافق برسد.
براین اساس درست یک ماه پس از افتتاح پایگاه دریایی انگلیس در بحرین به دست «چارلز» ولیعهد انگلیس، ترزا می، نخستوزیر انگلیس در سی و هفتمین نشست سران کشورهای عضو «شورای همکاری خلیج فارس» در منامه شرکت و اظهاراتی را بیان کرد که آشکارا نشاندهنده خوابی است که لندن برای منطقه خلیج فارس دیده است.
همچنین در ادامه سیاست افزایش حضور انگلیس در خلیج فارس، انگلیسیها یک مرکز آموزش نیروهای پیاده در عمان دایر و مرکز فرماندهی جدیدی نیز در دبی افتتاح کردند که وظیفه هدایت نیروهای انگلیسی در خلیج فارس را برعهده خواهد داشت. تمرکز ویژه انگلیس بر نظامی گری بیش از سایر ابعاد سیاسی و اقتصادی در منطقه نیز نقشه راهی مبتنی است که ترزا می و بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس در منامه به صراحت در مورد آن سخن گفتند. آنها اعلام کردند انگلیس به منطقه بازگشته است تا نقش امنیتی و نظامی خود را تقویت کند.