یادداشت/ عباس حاجینجاری
تغییر در ایران از مسیر ایران هراسی
با مروری بر نوع مواضع اتخاذشده علیه ایران در هفتههای اخیر دور جدیدی از ایرانهراسی را میتوان مشاهده کرد که متفاوت از گذشته است، این بار هم غربیها و هم مرتجعین منطقه با واقعیتهای تحولات منطقه مواجه شده و در برابر اقتدار منطقهای ایران خود را ناتوان میبینند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، عباس حاجینجاری طی یادداشتی نوشت:
تغییر هیئت حاکمه امریکا و استقرار ترامپ در کاخ سفید زمینهساز دور جدیدی از ایرانهراسی توسط دستگاه رسانهای غرب و مرتجعین منطقه شده است. اگرچه ترامپ سخنرانیهای آغازین خود را بیشتر به مسائل داخلی امریکا اختصاص داده بود، اما یک روز پس از ورود به کاخ سفید هنگامی که سند خط مشی سیاست خارجی این کشور را منتشر کرد. از ادامه سیاستهای ضد ایرانی امریکا رونمایی کرد. در این سند در بخش مربوط به توان نظامی امریکا با عنوان «دوباره ارتشمان را قدرتمند کنیم»، به توان موشکی ایران اشاره شده است. در این سند آمده است: «ما یک سامانه دفاع موشکی پیشرفته برای محافظت از خود در برابر حملات موشکی کشورهایی چون ایران و کره شمالی خواهیم ساخت.»
در همین زمینه شورای روابط خارجی امریکا در سندی که نشریه فارینافیرز آن را منتشر کرده است راهبردهای 1)اصلاح و ارائه مجدد برجام 2) اجبار و انزوا علیه ایران 3) عقبگرد ایران در منطقه را به رئیسجمهور آینده امریکا پیشنهاد میدهد. این نشریه مینویسد: «با توجه به جنبههای نگرانکنندهای که در برجام وجود دارد، رئیسجمهور بعدی امریکا باید آن را اصلاح کند... ایالات متحده علاوه بر تجدیدنظر در برجام، باید ایران را بهخاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر تنبیه نماید... باید با بازگشت تحریمها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم... واشنگتن هنگامی که در حال اجرای فشار اقتصادی و تفرقهافکنی در جامعه ایران است، نباید از پس زدن نفوذ این کشور در خاورمیانه غافل بماند.»
این سناریو البته اینبار با حضور نظامی انگلیس در منطقه و برگزاری رزمایشهای مشترک با برخی از مرتجعین منطقه و تلاش برای تشدید سیاست خصمانه اعراب علیه ایران، تکمیل شده است. در تازهترین نمونه این تهدیدنمایی وبگاه انگلیسی «مورنینگ استار» در زمینه برگزاری رزمایش دریایی امارات و انگلیس مینویسد: این دو کشور یک رزمایش دریایی را از روز یکشنبه (26دی)در اقدامی تهدیدآمیز علیه ایران آغاز کردند. امارات متحده عربی در نزدیکی دهانه خلیج فارس و تنگه راهبردی هرمز که نزدیک به یک سوم نفت جهان از این منطقه عبور میکند، قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، این رزمایش که «خنجر دریا» نام دارد شاید به قصد ارعاب و تهدید ایران که در شمال خلیج فارس قرار دارد، برگزار شده است.
شیخنشینهای خلیج فارس بارها نگرانی خود را از توافق هستهای ایران و 1+5 اعلام کردهاند و از واشنگتن خواستهاند برای مقابله با تهدیدات ادعایی از سوی ایران، تضمینهایی برای اعراب بدهد. برای این منظور، دولت باراک اوباما سال گذشته برای اطمینان دادن به متحدان عربیاش وعده داد که سپر موشکی برای مقابله با تهدیدات ایران در منطقه مستقر خواهد کرد.
با مروری بر نوع مواضع اتخاذشده علیه ایران در هفتههای اخیر این دور جدید از ایرانهراسی را میتوان متفاوت از گذشته ارزیابی کرد، چرا که هم غربیها و هم مرتجعین منطقه اینبار با واقعیتهای تحولات منطقه مواجه شده و در برابر اقتدار منطقهای ایران خود را ناتوان میبینند؛ اقتداری که دیگر بهانه حمایت از تروریسم به آن نمیچسبد، بلکه ایران به محور مذاکراتی در آستانه تبدیل شده است که هدف اصلی آن مقابله با تروریسم و برگرداندن آرامش به منطقهای است که طی سالهای اخیر جولانگاه تروریستهایی بوده است که امریکا، انگلیس، عربستان، قطر، ترکیه، امارات و... حامیان اصلی آنها بوده و دفاتر جذب و اعزام تروریستها به سوریه و عراق تا چندی پیش در کشورهایشان علناً فعالیت میکردند.
بر این اساس، اگرچه اهدافی نظیر زمینهسازی فروش تجهیزات جدید نظامی، توجیه احداث پایگاههای نظامی در پیرامون جمهوری اسلامی ایران، استقرار سامانههای موشکی امریکا در منظومه امنیتی جمهوری اسلامی ایران در شکلگیری این ایرانهراسی نقشی جدی دارد، به گونهای که وزیر دفاع اسبق امریکا، رابرت گیتس، در چهارمین «کنفرانس امنیتی منامه» پیشنهاد کرده بود که با هدف مقابله با تهدید موشکهای بالستیک میان برد جمهوری اسلامی ایران، یک «چتر دفاع موشکی مؤثر» در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مستقر شود اما رکن اصلی این دور جدید ایرانهراسی، تأثیرگذاری بر محیط داخلی ایران در آستانه انتخابات آینده است.
اوایل دی ماه «ری تکیه» تحلیلگر ارشد امریکایی در مقالهای در نشریه «نشنالریویو» مینویسد: دوران ریاست «باراک اوباما» رو به خاتمه است که فاجعهبارترین میراث خارجی او همانا «رویکردش در قبال ایران» بود. این امر موجب شد ایران امروز از یک زیرساخت اتمی که به تدریج در حال رشد است، بهرهمند شود. ایران برای اولین بار در تاریخ معاصر، از خلیج فارس دریای مدیترانه را فرماندهی میکند. در ادامه تأکید میکند که اینک سران ایران از جایگاه خود امریکا را تنبیه میکنند و در عین حال نیروهای سپاه پاسداران این کشور نظامیان امریکایی را در آبهای بینالمللی به سخره میگیرند.
بنابراین دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید امریکا باید همه نگرانیهای موجود را برطرف سازد. او سپس چهار پیشنهاد به ترامپ میدهد که اولین آن لزوم بازنگری در برجام است. دیگری قطع روابط اعراب با ایران و سومین پیشنهاد دور کردن ایران از عراق است. اما پیشنهاد اصلی او نشانهگیری پایههای بنیادین نظام ایران با بهرهگیری از نیروهای داخلی است. در این زمینه او توصیه میکند که امریکا همان کاری را که در لهستان انجام داد باید در ایران نیز انجام دهد و با مخالفان داخل این کشور روابط برقرار کند. امریکا در داخل ایران یاران آمادهای دارد که باید تلاش کند آنها قدرت گیرند. او تأکید مینماید: به عقب راندن ایران در خاورمیانه «دستور روز واشنگتن» است و برهم زدن مرزهای امپراتوری جمهوری اسلامی باید اولویت مهم دولت ترامپ باشد.