یادداشت/ سرتیپ دوم پاسدار تقی مهری

روایت رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از حادثه پلاسکو

آنچه در پلاسکو رخ داد، تجربه‌ای است که نهیب‌مان می‌زند بیاموزیم در مواجهه با مصیبت دیگران، خودخواهی‌ها را فراموش کنیم و هنگامی که با حادثه‌ای مواجه می‌شویم بدانیم که مطمئنا خودروی امدادی پشت سر در تب و تاب آن است تا خود را به محل حادثه برساند.
کد خبر: ۲۲۳۲۶۹
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۲ - 24January 2017
روایت رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از حادثه پلاسکوبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سرتیپ دوم پاسدار تقی مهری  رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا طی یادداشتی نوشت:
 
چه دیدم در پلاسکو؟ از وصف خارج است. صحنه‌های به وجود آمده از دود و آتش یک‌طرف بود که غبار ناشی از فروریختن ساختمان نیز به آن افزوده شد. هیجان چنان حاضران در محل را دربرگرفته بود که برای جاودانه کردن از آن فیلمبرداری و با اشتراک گذاشتن فیلم‌ها، دیگران را نیز در آن سهیم می‌کردند.

گویی سیلی از پاپاراتزی‌های اجتماعی به‌راه افتاده، با این تفاوت که ثبت تصاویرشان به قیمت جان عده‌ای دیگر تمام می‌شود و این «جان عده‌ای دیگر» ظاهرا اصلا برای برخی مهم نبود. در این حین دیدم یکی از میان جمعیت، از روی خودروی امداد و نجات هلال‌احمر «که عاجزانه از جمعیت استدعا می‌کرد راه را برای عملیات امداد باز کنند» خود را به آن سوی معرکه رساند تا بتواند تصویر بهتری با موبایل خود ثبت کند که شاید در جمع اعضای کانال‌های عضو مقبول‌تر افتد .

آن‌سوتر مادری می‌گفت «تا دو فرزندم را که زیرآوارند نبینم از اینجا نمی‌روم»، امدادگری نگران دیر رسیدن خودروی امداد برای انتقال همکار سوخته‌اش بود و آنچه امیدشان را ناامید می‌کرد خیل جمعیتی بود که خودخواهی‌شان مانع حرکت خودروهای امدادی در محل حادثه می‌شد. گویی چیزی دست و پای جمعیت را به زنجیر کشیده بود و مانع حرکتشان می‌شد، چشم‌ها دوست داشتند تصویر را ببینند. نهیب وجدان کارساز نبود، راه باز نمی‌شد، خودخواهی بیداد می‌کرد و آن جنبه تاریک و خودخواهانه درون، اوضاع را در دست گرفته بود. خودروی هلال‌احمر راه به جایی نمی‌برد و آرام‌آرام فریادش خاموش می‌شد. کار از کار گذشته بود. خونی که بر پوست آتش‌نشان از شدت حرارت تبخیر می‌شد گواه این خودخواهی است.

آنچه در پلاسکو رخ داد، تجربه‌ای است که نهیب‌مان می‌زند بیاموزیم در مواجهه با مصیبت دیگران، خودخواهی‌ها را فراموش کنیم و هنگامی که با حادثه‌ای مواجه می‌شویم بدانیم که مطمئنا خودروی امدادی پشت سر در تب و تاب آن است تا خود را به محل حادثه برساند و اگر نظاره ما به درازا بکشد به قیمت جان دیگران تمام خواهد شد. بیاموزیم در تعیین مقصران یک حادثه آنچه قانون تعیین می‌کند یک چیز است و آنچه وجدانمان تعیین می‌کند چیز دیگر. آری مطمئنا مایی که با نظاره هر حادثه‌ای مانع امدادرسانی بموقع به حادثه دیدگان می‌شویم به نوعی از مقصران حادثه هستیم و اگرچه حکمی مبنی بر محکومیت‌مان صادر نشود، لیکن در پیشگاه عدل الهی همه چیز روشن و حسابرسی دقیق خواهد بود.
 
منبع: روزنامه جام جم
نظر شما
پربیننده ها