از سوی دیگر بیرون از قرارگاه هم در جستجوی
دوستان خود بود. به جبههها و خطوط عملیاتی سر میزد. هر نیروی توانا و با
استعدادی را که میدید او را آموزش میداد، به او مسئولیت میسپرد و به
فرماندهای دلیر مبدل میساخت. نام سردار شهید حسن باقری از ذهن مردم و
فرماندهان پاک نمیشود؛ چرا که او به ما آموخت که «ما میتوانیم». در سیوچهارمین
سالگرد شهادت این سردار متفکر، با سردار سرتیپ بسیجی دکتر «بهمن کارگر» رئیس
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس که از نیروهای تحت امر شهید باقری در جبهه سوسنگرد
بوده است، به گفتوگو نشستیم، که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: چه زمانی با سردار شهید حسن باقری آشنا شدید؟
سردار کارگر: سردار سرلشکر شهید «حسن باقری» اهل تهران بود. من با ایشان بچه محل نبودم؛ اما منزلشان با خانه ما یکی دو خیابان فاصله داشت. آنها شمال میدان خراسان و ما جنوب میدان ساکن بودیم. قبل از انقلاب با خانواده شهید طباطبایی نژاد ارتباط خانوادگی داشتیم و منزل اینها چسبیده به منزل شهید باقری بود؛ اما آشناییمان خیلی کم بود، تا اینکه بعد از انقلاب نخست با محمد باقری که اکنون رئیس ارکان و امور مشترک نیروهای مسلح است، به دلیل همکار بودن آشنا شدم.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق و در اواخر سال 59 به همراه شهید احمدی خلج از ستاد مرکزی سپاه حکم داشتیم تا پیش آقا رحیم (سرلشکر سیدیحیی صفوی) برویم. قبلا از اینکه برویم محمد افشردی (محمد باقری) به ما گفت وقتی به آنجا رفتید پیش حسن باقری بروید و نگفت که او برادرم است. ما در اهواز دنبال آقا رحیم میگشتیم؛ اما او را پیدا نکردیم و گفتیم پس میخواهیم حسن باقری را ببینیم، وقتی او را دیدیم از شباهت چهره متوجه شدیم که برادر محمد افشردی (باقری) است. او به گرمی از ما استقبال کرد. آن وقت حسن باقری مسئول اطلاعات ستاد عملیات جنوب و مستقر در گلف بود. حسن ما را سوار بر ماشین کرد. یک نفر هم جلو نشست، که لهجه اصفهانی داشت، که بعد متوجه شدیم او همان آقا رحیمی است که دنبالش بودیم. به بهشت شهدای اهواز رفتیم. شهید باقری آنجا خیلی با ما صحبت کرد. شب هم پیش ایشان در قرارگاه گلف ماندیم.
شیفته شخصیت حسن باقری شدیم
در ادامه آن دیدار به آقا حسن گفتم که میخواهیم در یکی از خطهای مقدم خدمت کنیم و خیلی هم مایلیم که به خرمشهر برویم؛ اما ایشان پیشنهاد دادند که به سوسنگرد برویم و نامه معرفی ما را برای آقا مهدی نوشتند. شهید احمدی خلج مایل نبود که به سوسنگرد برویم؛ اما گفتم هرچه حسن باقری میگوید عمل کنیم بهتر است. در 24 ساعتی که پیش حسن باقری بودیم، شخصیتش ما را شیفته خود کرد. او با دستخطش نامهای برای آقا مهدی فرمانده اطلاعات سپاه سوسنگرد نوشت و ما به سوسنگرد رفتیم. به نظرم آن وقت فرمانده سپاه سوسنگرد عزیز جعفری بود. پیش شهید مهدی زین الدین رفتیم، خود را معرفی کردیم و در آنجا ماندیم.
در طول شش ماهی که در سوسنگرد بودیم، بین من و حسن باقری ارتباطی صمیمی برقرار شد. هر وقت که او به سوسنگر میآمد به ما سر میزد و هر وقت هم که ما به اهواز میرفتیم به او سر میزدیم. هر بار که به تنهایی یا با شهید زین الدین و شهید احمدی خلج خدمت شهید باقری میرسیدیم، پس از قرائت نماز و خوردن شام، لب جویی مینشستیم و او از خاطراتش برای ما تعریف میکرد.
«حسن باقری» مطهری دفاع مقدس بودحسن باقری عنصر راهبردی جنگ بود. هم شناخت از اوضاع داشت و هم راهبرد را میدانست. میتوان گفت حسن باقری «مطهری دفاع مقدس» بود. یعنی همان نقشی که شهید مطهری در انقلاب اسلامی داشت، شهید حسن باقری در دفاع مقدس داشت. شهید باقری هم آینده پژوهی داشت، هم آینده نگری و هم آینده نگاری داشت. حسن باقری یک استراتژیست آرمان گرا و در عین حال واقع گرا بود و به واقعیتها توجه داشت.
به یاد دارم حسن باقری در اوایل سال 60 یک شب با رحیم صفوی به سوسنگرد آمدند. رحیم صفوی خسته بود و گوشه ای برای استراحت دراز کشید. من آنجا مسئول تیم شناسایی بودم. قبل از عملیات طریق القدس نیز مسئولیت شناسایی پل سابله را بر عهده داشتم. آن شب نان و پنیر و سبزی داشتیم. نور ساختمان سپاه سوسنگرد که متعلق به ژاندارمی بود با یک موتور برق تامین میشد و چراغی کم سو در اتاق ما روشن بود. من، شهید زین الدین، شهید احمدی خلج و حسن باقری سر سفره شام نشسته بودیم. شهید باقری راجع به آینده جنگ و جبهه ها طوری صحبت می کرد که برای ما قابل هضم نبود. ایشان می گفت ما در این جنگ حتما پیروز خواهیم شد. سازماندهی می کنیم، مردم به جبهه ها می آیند و ارتش عراق را شکست می دهیم. در صورتی که ما آن زمان هنوز عملیات بزرگی انجام نداده بودیم و چند ماه بعد عملیات ثامن الائمه(ع) را انجام دادیم. صحبتهای او دوراندیشانه بود. او همیشه آینده را میدید. سالها که گذشت و عملیاتهای بزرگ انجام دادیم و تیپ و لشکرها تشکیل شدند، تازه فهمیدیم که او آن وقت چه میگفت.
کتابهای شهید مطهری را برای حسن باقری خلاصهنویسی میکردم
حسن باقری خیلی ژرف اندیش و عمق نگر بود. ابتدا مسائل را خوب می فهمید و سپس اظهارنظر می کرد. هم گیرندگی خوبی داشت و هم قدرت انتقال و فرستندگی خوبی داشت. در محیط اطراف خودش به همه چیز حتی اشیا هم توجه داشت و سوال این است که یک استراتژیست که درباره کلیت جنگ فکر می کند و عملیات طراحی می کند چگونه به محیط اطرافش و به کسانی که با او کار می کنند حتی در پایین ترین رده توجه داشت. او وقتش را طوری تقسیم کرده بود که با همه صحبت کند و مشکلاتشان را بشنود و جواب بدهد. حسن باقری اگر لازم بود برای جا انداختن مطلب ساعتها وقت می گذاشت تا همه توجیه و اقناع شوند. یکی از هنرهای شهید باقری قدرت اقناع گری او بود. اگر من که از نیروهای او در جبهه سوسنگرد بودم، ایرادی داشتم، او تحمل می کرد، بحث می کرد تا قانع بشوم. او بلد بود با هر کسی با زبان خود سخن بگوید.
در رفت و آمدهای حسن باقری به سوسنگرد، یک بار شهید زین الدین به او گفت: «کارگر در وقتهای بیکاری کتابهای شهید مطهری را می خواند.» من کتابهای مطهری را به آنجا برده بودم و می خواندم. حسن باقری به من گفت شما که این کتابهای شهید مطهری را می خوانی نکات مهمش را بنویس و به من بگو. یکی از کارهای من در آن شش ماه این بود که چکیده مطالب و نکات ویژه آن را برای شهید باقری می گفتم.
او قدرت جذب بالایی داشت و افراد را با تیپهای مختلف جذب خود میکرد. حسن باقری به لحاظ چهره ای کم سن و سال بود؛ اما واقعا قدرت جذابیت و اقناع گری بالایی داشت. جدای از سوادی که داشت، خداوند حکمت را هم به شهید حسن باقری عطا کرده بود. او حکیم دفاع مقدس بود. او مطالب را خوب گوش می کرد و چون خوب گوش می کرد می توانست تحلیل خوبی داشته باشد. او بیان خوبی هم داشت.
من نمونه حسن باقری را دیگر ندیدم. بعد از شهادتش ثلمه ای به مجموعه دفاع مقدس وارد شد و کسی نتوانست جای او را بگیرد. برای من در زندگی ام 2 نفر الگو هستند، یکی شهید حسن باقری و دیگری شهید محمد بروجردی.
موفقیتهای اطلاعات عملیات در دفاع مقدس مدیون شهید حسن باقری است
دفاع پرس: شهید حسن باقری چگونه توانست تفکر را با عملیات تلفیق کند و مولفه های تفکر مانند اطلاعات و شناسایی را به عملیات پیوند دهد؟
سردار کارگر: اطلاعات عملیات در دفاع مقدس متعلق به حسن باقری است. اطلاعات عملیات یعنی اینکه باید اول بشناسی و بدانی تا بتوانی خوب تصمیم بگیری و عملیات کنی. اگر اطلاعات بر پایه مبانی درست استوار باشد، عملیات موفق می شود؛ ولی اگر اطلاعات ضعیف باشد، عملیات نیز ناموفق می شود. یکی از کارهای خوبی که حسن باقری کرد تربیت نیروهای اطلاعاتی در دفاع مقدس بود و اطلاعات عملیات در دفاع مقدس مدیون شهید حسن باقری است. او این کار را با روش جدیدی انجام داد. یکی از کارهایی که این سردار کرد، این بود که بچه های با کیفیت و باسواد را به کار گرفت و برای اینها دوره های آموزشی برگزار کرد. به طور مثال ایشان شهید زین الدین را به ارتش فرستاد، تا آموزش ببیند. وقتی آموزش دید تعداد زیادی از نیروها را به سوسنگرد آورد و کلاسهای آموزشی برگزار کردیم که مدرسش زین الدین بود و یکی دو درس هم من تدریس کردم. شهید باقری بر آموزش و تربیت نیروهای کیفی تاکید داشتند.
یکی از ویژگی های شهید حسن باقری این است که قانع نبود. همیشه هر کاری می کردیم، بیشتر از آن را می خواست. او هم به کمیت و هم به کیفیت اهمیت می داد. به طور مثال ما به پشت مواضع دشمن می رفتیم، شناسایی می کردیم و اطلاعات را برای او می آوردیم. او به ما احسنت می گفت؛ اما باز هم اطلاعات بیشتری می خواست. او در شناسایی ها به نکات ریز هم توجه داشت. حسن باقری این را جا انداخت که بدون اطلاعات نباید دست به هیچ اقدامی زد. عملیاتهای بزرگی همچون فتح المبین و بیت المقدس واقعا با یک دید باز و یک شناسایی درست انجام شد. بعدها که شهید علی هاشمی قرارگاه نصرت را هم راه انداخت به پیروی از تفکرات حسن باقری بود.
او توانست در اطلاعات بن بستهای جنگ را کشف کند. در جاهایی که فکرش نمی شد بتوان کاری کرد، او با شناسایی و مطالعه این کار را کرد. البته حسن باقری را هم نباید در اطلاعات خلاصه کنیم؛ چرا که او یک فرمانده نظامی نیز بود. شهید باقری در فتح المبین و بیت المقدس یکی از فرماندهان قرارگاههای موفق عمل کننده بود.
شهید باقری دوست شناس و دشمن شناس خوبی بود
دفاع پرس: برخی امروز دشمن شناس خوبی هستند؛ اما در دوست شناسی مشکل دارند و برخی بالعکس دوست شناس خوبی هستند؛ اما در دشمن شناسی مشکل دارند. به نظرتان شهید حسن باقری چگونه توانست با شناخت دوستان خود نیروهای کارآمد و فرماندهان زبده تربیت کند و همزمان به دشمن، اهداف، مواضع و تحرکاتش نیز توجه داشته باشد؟
سردار کارگر: من اعتقاد دارم کسی اگر بتواند دوست شناس خوبی باشد، دشمن شناس خوبی هم خواهد بود. حسن باقری واقعا همین طور بود. او خیلی اهل مطالعه بود. در جبهه هم که بود، مسائل سیاسی جامعه را رصد می کرد. او کاملا حواسش به همه چیز بود. واقعا فرد مخلصی بود. من از حسن باقری در مدتی که در کنارش بودم دروغ نشنیدم. او آدم متدین، باوضو، اهل ذکر و نماز اول وقت بود. او انسان عجیب و غریبی بود.
تفکرات حسن باقری طوری شد که فرماندهان لشکر قبل از عملیات خودشان به شناسایی می رفتند. اینگونه نبود که بگویند دیگران بروند شناسایی کنند و خود در قرارگاه بنشینند. فرق جنگ ما با جنگهای سایر دنیا این است که فرماندهان ما در دفاع مقدس به رزمندگان می گفتند «بیایید» و در جنگهای دیگر فرماندهان به نیروهایشان می گویند «بروید». فرماندهان ما جلوتر از رزمنده ها بودند. شهادت حسن باقری نیز گواه این مساله است. خودش در حین شناسایی در خط مقدم به شهادت رسید.
شهید باقری گوشش به فرمان امام خمینی(ره) بود
دفاع پرس: شهید حسن باقری در سالهای نخست جنگ خطاب به نیروها گفته بود مراقب باشید از دو طرف کمتر کشته شوند؛ چرا که این نیروهای عراقی برای آینده انقلاب اسلامی عراق مفیدند. به نظر شما شهید باقری این نگاه به آینده را از کجا دریافت میکرد؛ آن هم در زمانی که نیروهای عراقی همچنان در خاک ما هستند.
سردار کارگر: حسن باقری گوشش به فرمان امام خمینی(ره) بود و می گفت ما باید طوری عمل کنیم که فرامین امام در جبهه ها اجرا شود. ایشان نسبت به آینده خیلی خوش بین بود. حسن باقری خیلی امیدوار بود به مردم. وقتی که هنوز بسیج به این معنا شکل نگرفته بود میگفت مردم به کمک ما می آیند. او می گفت ما باید در جبهه ها ظرفیتهایی را ایجاد کنیم که مردم به جبهه ها بیایند و مردم قابلیت حضور را دارند. نگاه حسن باقری نسبت به تشکیل تیپ و لشکر متفاوت با نگاه رایج در ارتش بود و معتقد بود سازمان ما باید مردمی باشد و این شکل گرفت. می گفت مردم هم خودشان در دفاع شرکت می کنند و هم خرجش را خواهند داد و ما باید چند پیروزی داشته باشیم، تا مردم ما را باور کنند و بعد از عملیاتهای ثامن الائمه (ع) و طریق القدس مردم باور کردند و به جبهه ها آمدند.
یکی از تخصصهای حسن باقری این بود که استعدادیابی کند و در این زمینه خیلی باهوش بود. با یک نفر که جلسه می گذاشت، می دانست که برای کجا خوب است و بر آن فرد سرمایه گذاری می کرد.
حسن باقری باور داشت که «ما میتوانیم»
دفاع پرس: به نظر شما آیا امروز هم می توانیم امثال حسن باقری ها در عرصه های مختلف اجتماعی داشته باشیم؟
سردار کارگر: چرا نمی توانیم داشته باشیم؟ امثال حسن باقری ها بودند که توان هسته ای و موشکی را به وجود آوردند. ما در اقتصاد مقاومتی و در عرصه فرهنگ و اجتماع هم می توانیم حسن باقریها را داشته باشیم. من خیلی به مردم و جوانهای کنونی امیدوارم. جوانهای الان از جوانهای دوران انقلاب و دفاع مقدس باسوادتر و قویترند. امام خمینی(ره) آمد تا به ما بیاموزد که «ما می توانیم». اگر باور کنیم که ما می توانیم موفق خواهیم شد. این باور باید در جوانان ما به وجود بیاید. آن وقتی که انقلاب کردیم و جنگ شروع شد دستمان خالی بود و به دم مسیحایی امام خمینی(ره) توانستیم در مقابل هجمه ها بایستیم. اکنون امام خمینی(ره)، جانشینی به نام حضرت آیت الله خامنه ای دارند. امام خامنه ای عزیز تمامی عرصه ها را از نزدیک دیده است. اولین روحانی که در سطح فرماندهی وارد دفاع مقدس شد، ایشان بود. ایشان یک انسان ادیب، کتابخوان، روحانی مجتهد جامع الشرایط و سیاستمدار است. باید خدا را شکر کنیم که چنین رهبری را داریم و اکنون با رهبری مدبرانه ایشان جمهوری اسلامی ایران بر قله افتخار است.
من سفرهای خارجی زیادی رفتم. سال 86 به همراه آقای احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کردیم. من در آنجا صحنه هایی را دیدم که به جمهوری اسلامی ایران و اقتدار آن افتخار کردم. ما در جنگ سیم خاردار وارد می کردیم؛ اما امروز برخی کشورهای دنیا جمع شده اند تا جلوی پیشرفت علمی، هسته ای و موشکی ما را بگیرند. پیشرفتهای علمی در کشور باعث افتخار است.
رهبر معظم انقلاب جانشینی شایسته برای امام خمینی (ره) هستند. امروز همه اقشار، گروهها و جناح های مختلف جامعه بیشترین اعتماد را به مقام معظم رهبری دارند و این عنایت الهی به ایشان است. ایشان مشمول آیه 96 سوره مریم هستند، که خداوند می فرمایند تو ایمان بیاور و عمل صالح انجام بده و ما محبت تو را در دل مردم قرار خواهیم داد. لذا مردم ایشان را دوست دارند و به ایشان اعتماد می کنند. ایشان نیز حکیمانه کشور را مدیریت میکنند. در برهه هایی عدهای در داخل و خارج، کشور را به لب پرتگاه بردند، همانند فتنه 88؛ اما ایشان خیلی حکیمانه کشور را مدیریت کردند و از این فتنه نجات دادند.
اتفاقی که در خلیج فارس صورت گرفت و پاسداران جوان، نیروهای متجاوز آمریکایی را بازداشت کردند، نشان از اقتدار ما دارد. این جوانان پاسدار نه امام (ره) را دیدند و نه دفاع مقدس را درک کردند؛ اما با شجاعت این کار را انجام دادند. کار ساده ای نیست که 2 شناور آمریکایی متوقف شود. آمریکایی که اگر نیروهایشان به سران کشورهای عربی منطقه تشر بزنند، آنها می ترسند. ولی این پاسدارها نه تنها از تشرها نترسیدند، بلکه آنها را تهدید کردند.
دفاع پرس: در پایان اگر بخواهید سردار شهید حسن باقری را در یک جمله خلاصه کنید، چه میگویید؟
سردار کارگر: حکیم حسن باقری.
انتهای پیام/