نمایی از زندگی و شهادت فعالان آمریکایی و اروپایی فلسطین در «شکوفه‌های زیتون»

مستند «شکوفه‌های زیتون» روایت کننده جانفشانی دهها «فعال آزادی فلسطین» است که جان خود را در این راه فدا کردند اما صدایشان در بیشتر رسانه‌های غربی بایکوت شد.
کد خبر: ۲۲۴۶۷۷
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷ - 01February 2017
نمایی از زندگی و شهادت فعالان آمریکایی و اروپایی فلسطین در «شکوفه‌های زیتون»به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مجموعه مستندهای شکوفه‌های زیتون، روایت یک تیم مستندساز جوان ایرانی از جانفشانی های 26 هنرمند شهید یهودی  و مسیحی اروپایی و آمریکایی در خاک فلسطین است. این مجموعه مستند که از جدیدترین محصولات زمستان 95 صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران، در 26 قسمت و 2 فصل به  تهیه کنندگی راحله صابری آبکوهی و نویسندگی الهه خانی آرانی و کارگردانی مجتبی لطفی کرامتی  با رویکرد بررسی سرگذشت هنرمندان و نخبگان فرهنگی جانباخته اروپایی و آمریکایی حامی کودکان فلسطینی در شبکه جهانی سحر تولید شده است ودر کنداکتور زمستانی  صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تقدیم نگاه مخاطبین داخلی و برون مرزی خواهد شد که به بهانه پایان یافتن تولید 13 قسمت نخست فصل یکم این مجموعه، گفت و گویی با مجتبی لطفی کرامتی کارگردان این مجموعه تدارک دیده ایم که متن این گفتگو را در ادامه می خوانید:

آقای لطفی درباره رویکرد اصلی شکوفه‌های زیتون شروع کنیم توضیح بدهید.

شکوفه های زیتون یک مجموعه مستند تلویزیونی پژوهش-بنیان است که برای نخستین بار با بهره‌گیری از انبوهی از راش‌ها و فیلم‌های کمتر دیده شده و سانسور شده، زوایای پنهان زندگی 26 تن از فعالان آمریکایی و اروپایی حامی فلسطین را به تصویر می کشد که بدون سلاح و صرفا با اتکا به قلم و دوربین و هنر و توپ فوتبال و کتاب و نقاشی و کاریکاتور برای حمایت از کودکان فلسطینی  پا به خطرناکترین نقطه جهان نهادند و در راه حمایت از مظلوم، در سکوت و سانسور رسانه های مسلط غربی، جان  خود را در این خاک فدا کردند.

و در حقیقت مخاطب در هر قسمت از برنامه با سرگذشت یکی از این هنرمندان آشنا می‌شود؟

خیر، هر قسمت به روایت سرگذشت یک دسته از فعالان و حامیان این حوزه اختصاص دارد و سرگذشت اکتیویست های غربی که جان خود را فدا کرده اند در دسته مربوط به خود به تصویر کشیده شده است: نویسندگان و شاعران، فعالان تئاتر و سینما، نقاشان، آهنگسازان و خوانندگان، عکاسان خبری، خبرنگاران و ژورنالیستها، فعالان فوتبالی و دیگر گروه های فرهنگی هنری.

البته در حال حاضر فصل اول این مجموعه شامل 13 قسمت نخست، در معیت شبکه جهانی سحر به زبان فارسی، با کیفیت فول اچ دی، تولید و آماده پخش شده است و همزمان درحال زبان گردانی به زبان های اردو، بوسنیایی، کردی و آذری هستیم و پیش تولید فصل دوم این مجموعه مستند نیز به  مراحل پایانی رسیده است.

وجه تسمیه «شکوفه‌های زیتون» چه بود؟

ما نام شکوفه های زیتون را در واقع از شکوفه هایی به عاریت گرفتیم که از نعش ریچل کوری آمریکایی بر خاک فلسطین جوانه زدند. ریچل کوری اگرچه مثل یک درخت زیتون، نقش زمین فلسطین شد، ولی نعش این درخت بر زمین نه تنها متوقف نشد بلکه شکوفه زد و پاگرفت و ده ها ریچل دیگر از آن متولد شد. شهادت پر برکت ریچل کوری آمریکایی سال 2003 در رفح یک نقطه شروع تاریخی برای تولد طیف گسترده ای از جنبش های ارزشمند آزادیبخش ضد صهیونیستی غربی محسوب می شود  که  گرچه نوپا هستند ولی تاثیراتی شگرف در زمینگیر کردن رژیم اشغالگر داشته اند. از نتایج مستقیم خون ریچل، ظهور توده های غیر مسلمان و غیرعرب حامی فلسطین و سِیلی بی بدیل از حامیان غربی فلسطین، عمدتا یهودی و مسیحی و از اقشار هنری و نخبگان فرهنگی اروپایی و آمریکایی بوده است که در دهه اخیر مقابل رژیم صهیونیستی، جانانه، قد علم کرده اند.شکوفه هایی از جنس ریچل: تام هارندال ولزی، ویتوریو آریگونی ایتالیایی، دکتر هرالد فیشر آلمانی، جولیانو مرخمیس یهودی، رافائله چیریئلای ایتالیایی، جیمز میلر انگلیسی و ده ها فعال آزادی شهید دیگر که حرکت دومینووار این شکوفه ها را رقم زد.

درختان تنومند جنبش های ضد صهیونیستی از این نهال زیتون متولد شدند که این جنبش ها در دهه اخیر در مقابله با رژیم اشغالگر صهیونیستی نقش بزرگی ایفا کرده اند. درختانی ستبر نظیر جنبش جهانی تحریم، انزوا و عدم سرمایه گذاری در اسرائیل (BDS)، جنبش جهانی ناوگان های آزادی غزه، جنبش جهانی همبستگی با مردم فلسطین(ISM)، جنبش جهانی مورخین نواندیش که افشا کننده تاریخ جعلی اسرائیل هستند و  حاصل کار این مورخین، ظهور اپوزیسیون های داخلی ضد صهیونیستی بوده، همه و همه شکوفه های نهال ریچل کوری هستند. در مجموعه مستندهای شکوفه های زیتون به هریک از این جنبش های جهانی ضدصهیونیستی، مستدل و مستند در جای خودش پرداخته شده است.  

همانطور که گفتم، خون هایی وجود دارند که خیلی پر برکت هستند، خیلی زایش دارند، انگار این چند قطره خون ریخته شده قرار نیست حالا حالاها دست از جوشش بردارند، پژواک ضربه های این دسته از خون های با برکت در امتداد زمان جاری می شود، چنان بحث درباره این خونها بالا میگیرد که اثرات حیرت انگیزی را باعث می شود، توده ها را با خودش درگیر و همراه می کند، موجب تغییر نگرش در انبوه افراد می شود و باز تکرار می کنم، حتی گاهی منجر به زایش برخی جنبش های مفید بشری در ابعاد جهانی می شود،  رفتار آن مثل دومینو و دارای رشد تصاعدی است و شکوفه های زیتون هم در اثر بازخورد ضربه های پژواک گونه و پر برکت  یکی از همین خون ها متولد شد: خون  پربرکت ریچل آلین کوری، دختر دانشجوی 23 ساله آمریکایی بر خاک رفح. شکوفه های زیتون، روایتگر سرگذشت خون های سانسور شده ای از جنس خون ریچل و در امتداد آنست...

برخی از کارشناسان معتقدند، در عصر ارتباطات و شبکه های اجتماعی، اساسا سانسور تصاویر مناطق جنگی، دیگر جایگاهی ندارد...

بی تعارف، این فقط یک ادعای شیک است؛ اگر بگوییم شبکه های اجتماعی، حصارهای سانسور مطلق را درنوردیده اند، در کمال احترام، حرف بی ربط زده ایم؛ چرا؟ چون، هنوز در غرب، مردم با یک کنترل ذهن شدید رسانه ای و مهندسی دقیق و پیچیده افکار مواجهند، این سانسور و مهندسی رسانه ای در رسانه های مسلط و همدست غربی و حتی  شبکه های اجتماعی بظاهر باز و بیطرف مثل یوتیوب، توئیتر و... و حتی  در سیستم آموزشی آنها به عینه مشهود است. متاسفانه ذهن جامعه غربی در خصوص بسیاری از حقایق، خصوصا مناقشات و جنگ های نیابتی، تحمیلی و تکفیری در جهان اسلام و منطقه خاورمیانه، متبحرانه به سمت دلخواه طراحان، منحرف شده و می شود. نکته اینجاست که ما در شکوفه های زیتون، سانسور جانفشانی ها و روند برگزاری دادگاه های فرمایشی پایمال کننده خون شهروندان  جانباخته غربی مسیحی و یهودی حامی فلسطین را به چالش کشیده ایم. ما از همان سانسوری حرف می زنیم که  غربی ها علیه خود غربی ها بکار گرفته اند و عجالتا شهادت خیل عظیم مردم مسلمان منطقه خاورمیانه را به عمد فاکتور گرفته ایم تا ثابت کنیم مسئله فلسطین به یک مسئله جهانی تبدیل شده، دیگر منحصر به جهان اسلام نیست و دیوارهای مذاهب و نژادها و رنگها و مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است. ما از همان سانسوری حرف می زنیم که دانلد ترامپ در مبارزات مفتضحانه انتخاباتی اخیر ایالات متحده علیه مهندسی افکار و کنترل اذهان عمومی در رسانه هایشان  گاف داد، دانلد ترامپی که معتقدیم خودش فرزند همین جریان مسلط و همدست غربی است. شکوفه های زیتون علیه همین جریان مخفی و مرموز رسانه ای شکل گرفته و براساس راش های کمتر دیده شده تصویری و فیلم های بایکوت شده ای که به سختی بدست آمده، در صدد است دیوارهای سانسور را بشکند و بازگو کننده سرگذشت سانسور شده آن دسته از آزادیخواهان مسیحی و یهودی اروپایی و آمریکایی باشد که همزمان در دو جبهه قد علم کرده و جان خود را فدا کردند: هم علیه جریان سانسور حاکم بر رسانه های مسلط غربی در فلسطین و هم علیه دشمن صهیونیستی.

پس می شود نتیجه گرفت شکوفه های زیتون بیش از آنکه یک مستند سیاسی باشد یک مستند فرهنگی است؟

من فرمایش شما را اینگونه تصحیح می کنم که شکوفه های زیتون یک مستند فرهنگی-هنری با درون مایه های سیاسی است. مخاطب در اثنای همه قسمت ها دریافت کننده این پیام عمیق اسلامی و انسانی است: اتحاد پیروان ادیان الهی علیه صهیونیسم. او در خواهد یافت که حساب یهود واقعی با صهیونیسم جداست. او به دور از جنجال های رسانه ای غربی، خیل گسترده پیروان دیگر ادیان الهی که غالبا از نخبگان فرهنگی و یا از اقشار تاثیرگذارهنری هستند را می یابد که ندای استمداد کودک فلسطینی تحت نسل کشی را شنیده اند و برای یاری او خود را به دل معرکه زده اند و حتی جان خود را در این راه فدا کرده اند.

ما در شکوفه‌های زیتون، با شهدا و فعالان آزادی فلسطین مواجه می شویم که مسلمان نیستند، از کشورهای اسلامی هم نیستند، مسلح و نظامی هم نیستند. آنها دانشجو یا پزشک هستند، کاریکاتوریست یا گرافیست اند، فوتبالیست یا بسکتبالیست اند، استاد دانشگاه یا شاعر و نویسنده اند، فیلمساز یا عکاس یا کارگردان تئاتر هستند اما همگی یک وجه مشترک دارند؛ خود را وقف آزادی فلسطین کرده اند. از جان خود، از شهرت خود، از مال خود در این راه گذشته اند. تا این حد از جان گذشتگی فقط شایسته انسانهای آزاده دنیاست که شکوفه های زیتون این قهرمانان واقعی قرن بیست و یکم را به تصویر کشیده است.

به نظر خودتان کدامیک از این تصاویر کمتر دیده شده بر ذهن مخاطبان مستندهایتان تاثیر ماندگارتری باقی خواهد گذاشت؟

واقعا جوابش سخت است. یکی دوتا نیست. شاید همه، نمی دانم باید از خود مخاطب در زمان مناسبش پرسید. مثلا صحنه های باورنکردنی سپر انسانی شدن دختران و پسران جوان غربی بین تانکها و خانه ها؛ بین بولدوزرها و انسانها، قاب های تصویری نابی است که به این سادگی ها نمی توان به آنها دست یافت. یا صحنه شجاعانه اجرای نمایش خیابانی  انتفاضه فلسطینیها توسط جولیانو در پیاده روهای تل آویو وسط صهیونیستهای افراطی چیزی نیست که بشود به راحتی از آن گذشت. صحنه حیرت انگیز به شهادت رسیدن رافائله چیریئلا آنهم از قاب دوربین خودش حداقل خیلی ذهن خود من را درگیر کرده یا صحنه خیمه زدن تام هارندال بر روی دختر بچه فلسطینی حین تیراندازی ها که منجر به شهادت خودش می شود یک صحنه تکان دهنده است. صحنه ای که حنین زعبی مسیحی بین جماعت صهیونیستها از کودکان فلسطین شجاعانه حمایت می کند و با بدترین رفتارهای غیرانسانی با او برخورد میکنند، روایتگر صبر ستودنی یک فعال عاشق است یا صحنه دستگیری وحشیانه میکو پلد، فرزند ژنرال صهیونیست که برخلاف پدرش حامی فلسطین شده یا آتش زدن پاسپورت اسرائیلی توسط سونیا زن یهودی در شلوغترین خیابان لندن و اظهارندامت از شهروند اسرائیل بودن و دعوت به مهاجرت معکوس از آن قاب های فراموش نشدنی است. شاید جالب نباشد صحنه به صحنه را اسم ببرم به نظر خودم همه.
 
جمع آوری راش های تصویری این مجموعه مستند چگونه بوده است؟

مجموعه مستندهای شکوفه های زیتون با توجه به تعریف خاص موضوعی آن که بررسی سرگذشت فعالان هنری و فرهنگی غربی آزادی فلسطین است، به جرات قصد فتح یک قله بکر موضوعی را داشته و طبیعی است ورود به موضوعی که پیش از این  تیمی در صداوسیما بصورت تخصصی روی آن کار نکرده است، سختی های خاص خود را برای گروه به ارمغان می آورد.

لذا طبیعی است که آنچه ما در زمان تحقیق و نگارش و در زمان تولید از آنها در این مستندها بعنوان راش تصویری خام  بهره گرفته ایم بطور صد در صد از آرشیوهای خارجی و مستقل از آرشیو سازمان صدا و سیما تامین شده باشند. به جرات عرض می کنم، بیشترین کمک تصویری را بازماندگان شهدای شکوفه های زیتون و نمایندگان جنبش های حامی فلسطین خصوصا اعضای دوست داشتنی آی اس ام (ISM) و بی دی اس (BDS) و ام وی (MV) به ما کردند؛ کانال های ارتباطی اینترنتی به ما کمک کرد با این آزادیخواهان گمنام تماس بگیریم و به جرات همه این عزیزان با دستان گشاده پذیرای درخواست های گروه بودند و بهترین و با کیفیت ترین راش های موجود و اطلاعات مورد نیاز را در کمترین زمان ممکن در اختیار تیم قرار دادند.

چه محدودیت هایی در خلال ساخت داشتید؟

بزرگترین محدودیت ما، این بود که نمی توانستیم بدلیل کمبود منابع مالی، خانواده ها و دوستان فعالان شهید را مستقیما در ایران دعوت کنیم. یا خود به حضورشان برسیم. خانواده های اینها، بعضا مصاحبه های متعدد با رسانه ها داشته اند اما بسیاری از آنها برای جامعه ایرانی ناشناخته هستند. مراودات آنها به ایران کم و اقلی بوده است. مشکل دیگر ما، این بود که درست برخلاف مستندسازان غربی امکان حضور در کرانه باختری و غزه را نداشتیم. متاسفانه علیرغم اینکه کشورمان داعیه دار آرمان فلسطین است اما در این زمینه، تسهیلات و تمهیدات کافی برای حضور فیلمسازان ایرانی جهت ثبت مستقیم آنچه در فلسطین میگذرد، وجود ندارد. در عصری که دانشجویان امریکایی و انگلیسی تعطیلات تابستانی خود را به غزه میروند و از دل آنها ریچل کوری ها برمی خیزد، هنوز برای گروه های دانشجویی، هنری و ورزشی ایرانی، شکستن تابوی حضور در کرانه باختری و غزه در حد امل و آرزوست.

جایگاه مقاومت را در سینما و تلویزیون چگونه ارزیابی می کنید؟

رسانه های ما، بدون تعارف نسبت به موضوع مقاومت، بسیار کم لطف هستند حداقل تا به امروز. برخورد رسانه ای و دولتی ما در مقابل کنفرانس افق نو طالب زاده گویای همه چیز است .جامعه ایرانی غالبا از مقاومت فلسطین به یک تصویر کلیشه ای و صرفا خبری در حد اخبار ساعت 14 سیما محدود شده است: امروز هم دو فلسطینی در ایستهای بازرسی به دست صهیونیستها کشته شدند، امروز هم چند خانه توسط صهیونیستها تخریب شد، یک شهید دیگر به انتفاضه قدس اضافه شد و جامعه ای که به دلیل فقدان اثر هنری چشمگیر، نمیتواند با این اخبار، حس عاطفی و همدلانه کاملی بگیرد. برای ما اخبار کشتار و تخریب و نسل کشی در فلسطین و البته در دیگر کشورهای اسلامی و محورهای مقاومت نظیر سوریه، یمن و عراق دارد به موضوع عادی و روزمره تبدیل میشود. دارد به اخبار آب و هوا تبدیل می شود نه یک موضوعی که باعث غلیان و جوشش و حرکت و جنبش شود. درست در حالیکه در انگلستان جوانان جنبش تحریم اسرائیل، در حال تظاهرات در فروشگاه های اسرائیلی برای نخریدن کالاهای آنها هستند، در ایران ما،  کوکاکولا و پپسی و نستله تجارت میشود. چرا؟ چون هیچ تبلیغات عمیقی برای «مبارزه عملی با اسرائیل» نداریم. جامعه ما بی اطلاع رها شده است.

پرده های سینما در ام القرای جهان اسلام، آنقدر با فیلمهای عشقهای آبکی و خیانت و طلاق و فیلمهای سیاه پر شده که فیلمهای مقاومت ضداسرائیلی به عنوان موضوع روز جهان، ظلم جاری در جهان عصر ما، خودبخود مهجور مانده است. آثار خوبی در زمینه دفاع مقدس ساخته ایم، اما جامعه ما بدلیل کمبود آثار هنری مطلوب در زمینه مقاومت، بشدت نیازمند اقناع فکری و عاطفی است. وضع فعلی سینمای مقاومت را خوب نمی بینم؛ دیروز آوینی ها را مهجور گذاشتیم، امروز طالب زاده ها را.گرچه به شخصه آدم مثبتی هستم ولی در این مورد صادقانه عرض کنم نظر مثبتی ندارم. این سد باید شکسته شود.

به مخاطبین فهیم عرض می کنم قدر فریم به فریم این مجموعه مستندها را بدانند، شک نداشته باشند، برای تک تک قاب های این مجموعه، ساعت های طولانی فکر و تحقیق شده است، بسیاری از تصاویر موجود به دشواری بدست آمده و تیم های نگارش و تحقیق و ترجمه و تولید، با تمام توان و بطور همزمان در طول یک سال و نیم، نهایت انرژی ممکن را برای تهیه مناسب این آثار بکار گرفته اند. سعی برآن بوده تا این مجموعه مستند، طوری ساخته شود که بشود تا حدودی به آن گفت فاخر. و جالب است بدانید مدیر محترم شبکه سحر، جناب علیرضا سلیمانی زاده  رأسا در تحقیق و نگارش و تولید ثانیه به ثانیه این پروژه حساس و دخیل بوده اند. مستندهای موجود در این مجموعه اشاعه دهنده یک روحیه انسانی نوظهور، همگرا و ناب جهانی است که از چاشنی ضدصهیونیستی مبسوطی بهره مند است. ما بعد از شهادت مظلومانه ریچل کوری آمریکایی شاهد یک اجماع بی نظیر جهانی علیه صهیونیسم هستیم، شاهد یک اتحاد جهانی غیر قابل تصور و مستقل از ادیان و مذاهب که در خلال این چندسال اخیر در کمال ناباوری موفق شده ضربات مهلکی را بر بدنه فرسوده رژیم اشغالگر وارد کند و این حادثه عظیم و این واقعه تاریخ ساز در شکوفه های زیتون به نمایش درآمده. بدون اغراق، تنها توقع تیم مستندساز شکوفه های زیتون از مسئولین و مخاطبان فرهیخته، کمک به  هرچه بیشتر دیده شدن این مجموعه است.
 
منبع: فارس
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار