به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
دفاع پرس، یکی از مهمترین نمودهای اتفاقات مهم هر کشوری را باید در ادبیات و سطرهای مکتوب آن یافت. کشور ما نیز از این قاعده جدا نیست. انقلاب اسلامی که اولین انقلاب بیداری اسلامی است، پس از گذشت سه دهه، در حوزه ادبیات، چه شعر و چه داستان و رمان، با قلم نویسندگانی که انقلاب را دیده یا از انقلاب شنیدهاند، به زیور طبع آراسته شده است.
به همین منظور و به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی، به معرفی کتاب «کلت 45» نوشته حسام الدین مطهری میپردازیم. این کتاب در 559 صفحه، توسط انتشارات آرما، در سال 1392 به بازار نشر عرضه شده است.
اینکه یک نویسندۀ تازهکار برای اولین کتابش به انتخاب فضای سخت، پرپیچ و خم و رازآلودی مثل فضای گروهک منافقین و روابط شکل گرفته درونی آنها پرداخته، جسارتی میطلبد، که باید به «حسام الدین مطهری» به خاطر نگارش این رمان تبریک گفت.
در این کتاب آمده است: پدر و مادر خانواده فیروزی از اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند و مشغول مبارزه با رژیم شاهنشاهی. دستگیری آنها باعث بیسرپناهی پسر و دختر خانواده شده، که یکی در خانوادهای مذهبی و انقلابی رشد میکند و دیگری در خانوادهای که پسر ارشدشان از اعضای سازمان مجاهدین است. این موضوع نهایتاً آنها را در دو جبهه مخالف قرار داده و مجبور میکند طوری رفتار کنند که شاید تصورش در ابتدای رمان ممکن نباشد.
بخشهایی از کتاب را با هم میخوانیم:
«فراز 1:
در طول راه برای چندمین بار به چیزی که میخواست درباره اش حرف بزند، فکر کرد. بابت این فراموشکاری از دست خودش ناراحت بود؛ اما با مسکّنِ «شب با بابا حرف میزنم» خودش را تسلی داد. اگر میدانست هیچوقت دیگر فرصت حرف زدن با بابا را پیدا نمیکند، حتماً تمام راه آمده را به دو برمیگشت...
صفحه 30
فراز 2:
هیچ زخمی کاریتر از خاطرات نیست. فکر اینکه «روزی برادری داشتهام و شش سال است از او بی خبرم» مینو را میآزرد. از کمرنگ شدن خطوط چهره بابا، مامان و داداش در ذهنش میترسید. هر روز به قاب عکس خانوادگیشان پناه میبرد.
ص 199
فراز 3:
شهین جواب احساساتی به ابراهیم نداد. اگر احساسات میتوانست او را از انجام درست وظایف تشکیلاتیاش باز دارد، مثل یک سامورایی حاضر بود هاراگیری کند.
ابراهیم بار دیگر از جواب عاری از لطافت شهین دلزده شد. برای چندمین مرتبه صدای هشدار «وارد نشوید، منطقه ممنوعه» به صدا درآمده بود.
ص 446»
انتهای پیام/ 171