نامه یک ایرانی مقیم آلمان به دونالد ترامپ:
اوباما با وعده صلح آمد و با میراث جنگ صحنه سیاست را ترک کرد
رئیس مؤسسه ترویج تفکر میانفرهنگی در آلمان خطاب به رئیس جمهور آمریکا نوشت: اوباما با وعده صلح آمد و با میراث جنگ صحنه سیاست را ترک کرد. بسیار قابل تأمل است که وی برای هشت سال جنگ جایزه صلح نوبل دریافت کرد.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حمیدرضا یوسفی بنیانگذار و رئیس مؤسسه ترویج تفکر میانفرهنگی در آلمان، نامهای به رئیسجمهور آمریکا نوشته و توصیههای به او داشته است.
وی در این نامه آورده است: آقای دونالد ترامپ! من یک دانشمند ایرانی هستم و برای انسانهایی که صراحت لهجه دارند، احترام بسیار زیادی قائلم. به همین دلیل مبارزات انتخابی شما را از همان روزهای آغازین دنبال کردم.
یوسفی در ادامه این نامه نوشته است: یکی از دلایل علاقه من به نوع نگاه شما، متفاوت بودن آن با سیاستهای آقای اوباما بود. ایشان با وعده صلح آمدند و با میراث جنگ صحنه سیاست را ترک کردند. بسیار قابل تأمل است که ایشان برای هشت سال جنگ جایزه صلح نوبل دریافت کردند. لذا برجام را هم نباید از شاهکارهای دولت آقای اوباما دانست. همه طرفین گفتگو در چارچوب برجام به این یقین رسیده بودند که ایران، بر اساس فتوای آیتالله خامنهای، ساخت سلاح اتمی را حرام و ممنوع اعلام کرده بود.
این نامه میافزاید: به عنوان دانشمندی که بیست سال دنبال تحقق صلح است، وظیفه انسانی خود میدانم، به نکاتی اشاره کنم که بسیار قابل تأمل میباشند. شما بارها در سخنان خود تاکید کردهاید که باید دنبال صلح بود و با جهانیان صحبت کرد. شما بارها گفتهاید که باید در کنار یکدیگر دنبال از بین بردن جنبشهای افراطی باشیم که امان را از جهان گرفتهاند. اینها حرفهای بزرگی است که باید در مقابل آن تمکین کرد. من میخواهم مثل بسیاری از دانشمندان دیگر که با من در ارتباط هستند، به حرفهای شما اعتماد کنم.
یوسفی با اشاره به نامه 30 نفر از اعضای گروههای ضدانقلاب به رئیسجمهور آمریکا آورده است: گروهی از ایرانیان مقیم خارج از کشور در نامه ای از شما خواستهاند که ایران را مورد تحریم بیشتر قرار بدهید. من تجربهای دیرینه در امور میانفرهنگی و روانشناسی تعامل دارم، ولی کمتر انسانهایی را دیدهام که چنین با ملت خود رفتار کنند و از جهانیان بخواهند که کشورشان را مورد تحریم قرار داده یا واکنش نظامی علیه آن انجام بدهند!
در بخش پایانی این نامه میخوانیم: امروز جهانیان نیک میدانند که مداخلات نظامی در افغانستان، لیبی، عراق و سوریه چه زیانهای مرگباری را به این کشورها وارد کرده است. لذا گروههای اینچنینی معمولاً اهداف خودشان را دنبال میکنند و نماینده افکار خود میباشند، نه نماینده یک ملت بزرگ و هشتاد میلیونی. ملتی که در دویست سال گذشته به کسی تعرض نکرده است. وقتی که امکان همگرایی هست، چرا تحریم؟ وقتی که امکان صلح است، چرا جنگ؟