یادداشت/ منصور حقیقتپور
به هیچ صراطی مستقیم نمیشود
باوجود فرصت طلایی که ایران در اختیار آمریکا قرار داد تا حسن نیتش را نشان داده و گذشته سیاهش را جبران کند، با بدعهدیهای مکرر اصرار دارد که بگوید نهتنها نمیخواهد در رویکرد خود در قبال ایران تجدیدنظر کند، بلکه از نمایش چهرهای جنگطلب نیز ابایی ندارند. آمریکاییهای «بدعهد» و «دروغگو» به هیچ صراطی مستقیم نیستند.

به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، منصور حقیقت پور در یادداشتی نوشت:
«برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) که یک سند بینالمللی است و درواقع، تعهدنامه 1+5 در قبال ایران اسلامی به شمار میآید، علیرغم التزام کشورمان به تعهداتش، همچنان در فراز و نشیب بدعهدیها و فریبکاریهای طرف مقابل قرار دارد. بااینحال مقامات کاخ سفید مدعی هستند اقدام خصمانه و آشکار آنها در اعمال تحریمهای جدید، نقض برجام نیست و جالب آنکه حتی میگویند برجام به ضررشان تمامشده و بر پایه این استدلال غلط است که دولتمردان این کشور هر روز به فکر تهدید و تحریم ایران هستند.
آیا واقعاً مواضع و اقدامات آمریکا نقض برجام نیست و اگر نیست – که هست – رفتار آنها نسبت به قبل از اجرایی شدن برجام چه تفاوتی کرده است ؟! دلایل نقض برجام بهواسطه وضع تحریمها و تهدیدها از سوی حریف بدعهد آنقدر روشن است که حتی صدای کارشناسان آمریکایی را درآورد و آنها هم – ازجمله «مایکل جونز» تحلیلگر سیاسی آمریکایی - اقرار کردهاند که وضع یا تمدید تحریمها معادل انکار توافق هستهای است.
وضع قانون ایسا (ISA) که به «قانون تحریمهای ایران» شهرت دارد و همچنین محدودیت سفر شهروندان 38 کشور به ایران را باید نمونه آخر از اقداماتی دانست که بر اساس آن، اتاق فکر وزارت امور خارجه آمریکا در روزهای پایانی دولت اوباما میزان پایبندی خود را به تعهدات بینالمللی نشان داد. این دو مورد، جدای از تحریمهایی هستند که بر سر موضوعاتی همچون توان موشکی، حقوق بشر و حمایت از جبهه مقاومت بر اشخاص حقیقی و حقوقی تحمیلشده و بر اساس متن برجام، بهمنزله نقض متن مقدمه برنامه جامع اقدام مشترک و مواد 21 و 24 و 26 آن تلقی میشود.
در بند (ه) مقدمه برجام صریحاً آمده است: برجام موجب لغو جامع کلیه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریمهای چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هستهای ایران میشود.
در بند 21 برنامه جامع اقدام مشترک، بهصراحت تأکید شده: «آمریکا اعمال تحریمهای مشخصشده در پیوست 2 و 5 را متوقف میسازد و به این توقف ادامه میدهد.» ماده 24 برجام میگوید: آمریکاییها به همراه اتحادیه اروپا فهرست کامل و جامعی از تحریمها را مشخص میکنند و آنها را لغو مینمایند و از همه مهمتر آمریکاییها در ماده 26 برجام متعهد میشوند از تحمیل مجدد تحریمها خودداری کنند.
آمریکاییها و متحدان اروپایی آنها میگویند ایران بهواسطه ارتقاء توان موشکی و حمایت از تروریسم، روح برجام را نقض کرده اما توضیح نمیدهند که در کجای متن برجام به موضوعات نظامی و حمایت از جبهه مقاومت اشارهشده و درعینحال به اقدامات کاملاً خصمانه خود که با روح و متن صریح برجام، تناقض آشکار دارد، کوچکترین اشارهای نمیکنند.
وضع تحریمهایی که گستاخانه از زمان اجرای برجام به بهانههای مختلف وضعشده است، از این واقعیت پرده میدارد که کلیدداران کاخ سفید از همان روز اول به برجام اعتقادی نداشته و اهداف دیگری را دنبال میکردهاند.
تمام ادوار خصومت کدخدا با ایران اسلامی از دوران جنگ سخت گرفته تا جنگ نرم و فتنه سال 88 یکطرف و تهدیدات و تحریمهایی که بعد از برجام متوجه جمهوری اسلامی شد هم یکطرف، که اگر نگوییم بیشتر از دوران پیش از برجام بوده، کمتر از آنهم نبوده است. رئیسجمهور پیشین و فعلی آمریکا «پس از برجام» بارها از اعمال گزینه نظامی درباره ایران سخن گفتهاند و دیگر مقامات آمریکایی ازجمله «مایکل فلین» مشاور مستعفی امنیت ملی دولت ترامپ، «جان کری»، وزیر خارجه سابق، «جان بولتون»، نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل، «جاش ارنست»، سخنگوی کاخ سفید، «اشتون کارتر»، وزیر دفاع قبلی آمریکا، «راو استوری»، سناتور ایالت آرکانزاس، «هیلاری و بیل کلینتون» و «دنیس راس» دیپلمات آمریکایی در زمره شخصیتهایی هستند که «علناً و رسماً» ایران را به حمله نظامی تهدید کردهاند.
با این حساب، مشخص میشود که ادعای آنها مبنی بر اینکه اگر برجام نبود، «جنگ حتمی» بود، به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «دروغ محض» است و برجام، تغییری در قاعده ضدایرانی آنان ایجاد نکرده است. درواقع، تحریمها و تهدیدها به استراتژی ثابت آمریکا در قبال ایران تبدیلشده و حتی برجام نیز مانع تداوم و پیگیری این استراتژی نشده، بهگونهای که واشنگتن بهدنبال این است تا تحریمها را به حوزههای دیگر نیز تسری دهد و با عناوین دیگر تشدید کند.
پس هیچ توافقی، نمیتواند در جوهر و ماهیت دشمنی آمریکا و غرب علیه ایران، دگردیسی ایجاد کند و اینکه تصور کنیم، توافق باعث میشود آمریکا مسیر دوستی با انقلاب اسلامی را بپیماید، سادهانگارانه است.
مروری بر دوره پسابرجام گویای این واقعیت است که رفتار خصمانه با ایران، برای آمریکا اصالت پیداکرده و کشورمان از دریچه نگاه کاخ سفید، یک دشمن استراتژیک تمامعیار است. جای تأسف دارد که برخی به دلیل توافق هستهای، آرزوی روی کار آمدن فردی معتدل در آمریکا را بر بادرفته میبینند درحالیکه از منظر جمهوری اسلامی، مقام آمریکایی معتدل وجود ندارد و همه مسئولین این کشور یا «تندرو» هستند یا «تندروتر»، همانگونه که «وندی شرمن»، مذاکرهکننده آمریکایی همین نظر را درباره مسئولین کشورمان داشت و دارد.
از سوی دیگر، آمریکاییها باوجود فرصت طلایی که ایران اسلامی در اختیار این کشور قرار داد تا حسن نیتش را نشان داده و گذشته سیاهش را جبران کند، با بدعهدیهای مکرر اصرار دارند که بگویند نهتنها نمیخواهند در رویکرد خود در قبال ایران تجدیدنظر کنند، بلکه از نمایش چهرهای جنگطلب نیز ابایی ندارند. آمریکاییهای «بدعهد» و «دروغگو» به هیچ صراطی مستقیم نیستند چراکه واضح است که ذیل توافق برجام، تحریمهای اولیه را حفظ کرده، تحریمهای در حال انقضا را تمدید میکنند و سخن از تحریمهای بیشتر به میان میآورند.
همه این موارد بیانگر آن است که کاخ سفید میخواهد این پیام را به جامعه جهانی و ایران بدهد که اجماعی راهبردی برای ادامه دشمنی با ایران در داخل واشنگتن وجود دارد و منافع و ارزشهای این کشور در صورت ادامه دشمنی با جمهوری اسلامی تأمین خواهد شد اما در حال حاضر، سیاست جمهوری اسلامی ایران این است که برجام اجرا شود، کشورهایی که ادعای پایبندی آنها درباره تعهدات بینالمللی گوش فلک را کرده، در معرض دید جهانیان محک بخورند و حقانیت نظام اسلامی بار دیگر بر همگان ثابت شود.