همرزم شهید ادامه داد: من با اینکه از حسین بزرگتر بودم، آن شب از شدت آتش سنگین دشمن وحشت کرده بودم؛ اما حسین از افراد شجاع گروه ما بود. او و فرشید آن شب واقعا شوق شهادت داشتند و انگار به مهمانی میرفتند.
وی افزود: پردههای حجاب از جلوی چشم حسین برداشته شده بود و این هم به خاطر اصرار او به خواندن نماز اول وقت بود، که در هیچ شرایطی ترک نمیشد.
اصغری یادآور شد: در شب عملیات به هر نفر یک قمقمه آب دادند، که باید زمان طولانی با آن سر میکردیم. فرماندهان تاکید داشتند کسی حق ندارد وضو بگیرد، یا بیرون سنگر نماز بخواند. هم به خاطر کمبود آب و هم به خاطر اینکه در حال آمادهباش بودیم، نباید پوتینهایمان را درمیآوردیم؛ اما حسین اصرار داشت که وضو بگیرد. من وقتی دلیل اصرار او را خواستم گفت این نماز آخر من است. نمیدانم چه شد که به او اجازه دادم وضو بگیرد.
همرزم شهید در ادامه گفت: حسین نمازش را جلوی سنگر خواند؛ اما من از ترس سرم را میان دستهایم مخفی کردم. چند دقیقه بعد از اینکه حسین نمازش را خوانده بود، فرمانده گردان به ما دستور پیشروی داد. همان ساعت فرشید امانی که نوجوانی 13 ساله بود، گم شد و نتوانستیم او را پیدا کنیم. چند روز بعد از عملیات، شهادت فرشید تایید و پیکرش نیز چند سال پیش تفحص شد.
وی افزود: ما به یک خاکریز رسیدیم و باید از آن عبور میکردیم، تا بتوانیم با تصرف آن دشمن را زمینگیر کنیم. من توان حرکت نداشتم و به ذهنم رسید که حسین زودتر برسد. به او گفتم تو که مشتاق شهادتی برو. حسین منتظر این جمله من بود. بدون مکثی حرکت کرد و به طرف خاکریز دوید. باقر زارعی هم همراه او بود. این آخرین باری بود که حسین را دیدم. چند روز بعد باقر زارعی را دیدم و او گفت که حسین سپهر شهید شده است.
شهید سپهر از شهدای گردان تخریب لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) است، که در ۲۶ دی ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل شد.
پیکر مطهر این شهید چندی پیش در جریان تفحص پیکرهای شهدا به وطن بازگشت و از طریق انجام آزمایشات «دی. ان. ای» شناسایی شد.