به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، رضا تقیپور در یادداشتی نوشت:
یکی از مباحث بسیار مهمی که در سالهای اخیر توسط رهبر معظم انقلاب بهعنوان یک موضوع راهبردی مطرحشده است، موضوع «سبک زندگی ایرانی– اسلامی» است، که مفهومی بسیار جامع است و حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... را در برمیگیرد. این موضوع سالها قبل تحت عناوین مختلفی از سوی ایشان مطرح گردید و جنبه هشدار گونه آن در قالب «تهاجم و شبیخون» فرهنگی بهصورت جدی با مردم و مسئولین در میان گذاشته شد اما موضوع سبک زندگی ایرانی- اسلامی در کنار تأکید بر جنبه سلبی و مراقبتی، بر جنبه ایجابی آن نیز تصریح دارد و مفهوم آن، یک الگوی مناسب زندگی که هماهنگ و متکی بر پیشینه اعتقادات، ارزشها، باورها، آدابورسوم حسنه بومی است که بستر شکلگیری «تمدن اسلامی» را فراهم میآورد.
پیروزی انقلاب اسلامی که برخاسته از صبغه دینی و حاکمیت دین در عرصه جامعه بود در ایران توانست این توطئه را که سناریوی آن در بیرون از مرزها نوشتهشده و توسط عوامل داخلی آنان در حکومت طاغوت اجرا و به آن دامن زده میشد، خنثی کند اما این به آن معنا نیست که سبک زندگی فعلی، صد در صد بر الگوی ایرانی – اسلامی منطبق است. تذکر رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با شاعران مذهبیسرا مبنی بر اینکه «امروز در اروپا و آمریکا مراکز و دستگاههایی باهدف مشخص و اعلامشده برای تغییر سبک زندگی در کشورهای غیر غربی بهویژه ایران اسلامی وجود دارد»، ناظر بر غفلتهایی است که هم توسط مردم و هم توسط مدیران دستگاههای حاکمیتی به هر دلیل، بهعملآمده و هشدار رهبر حکیم انقلاب نیز به دلیل تهدیدات ناشی از آن و غفلت زدایی از خواص جامعه و مدیران است.
مسلم است که غالب مردم و مسئولین، افرادی دیندار و پایبند به معارف و رفتار دینی هستند - هرچند که مواردی از ورود نگرشها و رفتارهای غربی در زندگی آنان مشاهده میشود - اما نباید از هجمهای که بهصورت سازمانیافته در نظام سلطه برای مقابله با شکلگیری تمدن اسلامی شکل گرفته غفلت کرد و سادهلوحانه آن را بهحساب تعاملات فرهنگی گذاشت. در عصر حاضر، هیئتهای اندیشهورز غربی به شکل کاملاً هدفمند و مشخص در اندیشه مسلط کردن فرهنگ و تمدن خود بر دنیا، بخصوص برجهان اسلام هستند، بهویژه آنکه گرایش جوانان غربی به اسلام و پذیرش آن طی سالهای اخیر رشد قابلملاحظهای داشته و سرعت گرایش به حقایق الهی اسلامی، بیش از دین رسمی کشورهای غربی است. علاوه بر این، ظهور موج بیداری اسلامی را باید به دلایل تهاجم فرهنگی غرب افزود که درمجموع باعث شده نظام سلطه «ایجاد عزم، اراده و حرکتی مطابق با میل دستگاههای غربی» را در دستور کار خود قرار دهد.
با این اوصاف، سبک زندگی ایرانی – اسلامی مسئلهای فراتر از یک الگوی زندگی است، ضمن اینکه فرهنگ اسلامی، یک فرهنگ منفعل و محصورشده نیست بلکه از قابلیت پویایی، تحرک و مقابلهبهمثل در میدان تهاجم فرهنگی برخوردار است و مخالفتهای آشکار دشمنان با این مدل معنوی از زندگی، همین امر را ثابت میکند. درواقع، سبک زندگی موردنظر انقلاب اسلامی، ریشه در اندیشه حاکمیتی اسلام دارد و همین مسئله است که حساسیت غرب را برانگیخته و تلاش میکنند در پوششهای حقوق بشری، سبک زندگی خود را برای تأمین اهداف بلندمدت خود به ایران اسلامی تحمیل نمایند. بر این اساس، در هجمه به خطمشی اعتقادی اسلامی در مقوله زندگی شکی وجود ندارد و باید به فکر راهکار و راهحل بود.
اولین راهکار، پرهیز از شعارزدگی است چراکه تکرار بدون عمل، نقیصهای است که متأسفانه در قبال برخی از راهبردهای نظام اسلامی اتفاق افتاده و گویی برخی تنها مسئولیت خود را در این زمینه، ایراد سخنرانی و شعار منهای عمل میدانند. فراهم آوردن لوازم عمل به سبک زندگی ایرانی – اسلامی یکی از بزرگترین مسئولیت ها و وظایف هر دستگاه و سازمانی است که در چارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی فعالیت میکند ولی متأسفانه برخی بیش از آنکه به احیای و ارتقاء فرهنگ اسلامی اهتمام داشته باشند، در فکر احیای فعالیتهای ضدفرهنگی هستند که در حقیقت، با سبک زندگی غربی همخوانی دارد تا با سبک زندگی ایرانی – اسلامی.
دومین راهکار، جامعیت بخشی به این الگو در تمام ابعاد و شئون زندگی است و نه منحصر شدن آن در یک بعد خاص. این خطر را نهتنها نگارنده بلکه بسیاری از بزرگان و دلسوزان انقلاب احساس کردهاند که برخی عامدانه درصددند از طریق رواج فرهنگ سکولاریسم در حوزه نشر، فیلم و رسانه، سبک زندگی اسلامی – ایرانی را به حیطه خصوصی افراد تقلیل داده و حقی برای ورود دین به ساحت جامعه قائل نشوند. این در حالی است که تحقق آرمانشهر اسلامی یا تمدن اسلامی، تنها از مسیر ارتقاء الگوی زندگی ایرانی – اسلامی میسر است و تلاشهای موذیانه برای دین زدایی از ارکان جامعه، همسویی و همداستانی عمدی یا سهوی با نظام فکری غرب به شمار میآید.
راهکار سوم، «تبیین سبک زندگی اسلامی و بیان مفاهیم و مبانی اخلاقی، سیاسی و فرهنگی در قالب» هنر و بهویژه شعر است که از جامعه هدف گستردهای در میان جوانان و دیگر اقشار جامعه برخوردار است. خوشبختانه اقبال جوانان به هنرمندان، خطبا و شعرای متدین و انقلابی باوجود مانعتراشیها و مشکلاتی که برای این گروه از افسران و فرماندهان جنگ نرم وجود دارد، هرروز بیش از گذشته رو به افزایش است و این مجموعهها توانستهاند که طیفهای مختلفی از اقشار جامعه با دیدگاههای مختلف را جذب فرهنگ اسلامی و انقلابی کنند.
ازاینرو باید تمام دستگاههای حاکمیتی در یک تعامل دوسویه با نهادها و مجموعههای فرهنگی انقلابی وارد عمل شوند و برای این موضوع حیاتی که سلامت و سعادت زندگی جامعه را تأمین میکند، چارهاندیشی کرده و بهدوراز شعارزدگی درصدد تحکیم و ترویج هویت اسلامی - ایرانی در سبک و الگوی زندگی در کنار فراهم نمودن زمینههای لازم اعم از نرمافزاری و سختافزاری باشند.